Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
English
Persian
pound cake
کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
Other Matches
cake
قالب
cake
کیک
cake
قرص
cake
قالب کردن بشکل کیک دراوردن
pound
کوبیدن اردکردن
pound
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pound
پوند
pound
بامشت زدن
pound
بصورت گرد دراوردن
pound
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound
بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pound
استخر یا حوض اب
pound
واحد وزن
pound
لیره
pound
واحد مسکوک طلای انگلیسی
pound
ضربت
birthday cake
کیک تولد
pomfret cake
کلوچه شیرین بیان
pomfret cake
کلوچه سوس
plum cake
کیک کشمش دار
oil cake
سلف بذرک
fruit-cake
کیک میوه ایی
seed cake
کلوچه تخم زده یا زیره زده
wedding cake
کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
cake mascara
ریملمژهیاابرویقالبی
cake mix
پودر کیک
You cant eat your cake and have it .
نمیشه هم خدا را بخواهی هم خرما را
eat one's cake and have it too
<idiom>
هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن
piece of cake
<idiom>
آسان
oil cake
کنجاره
oil cake
کنجیده
my cake is dough
نقشه ام باطل شد
fig cake
انجیروبادام
fish cake
نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
cotton cake
کنجاره پنبه دانه
almond cake
نان یاکلوچه بادامی
ague cake
اماس اسپرزازنوبه
sponge cake
کیکی که با روغن نباتی درست میشود
genoa cake
کلوچه بادامی
marble cake
کیک کره دار برنگ روشن
sponge cake
کیک پف الود
griddle cake
نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
genoa cake
نان بادامی
to pound to pieces
خرد کردن
In for a penny, in for a pound.
آب که ازسر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
to pound a long
سنگین رفتن
in for a penny, in for a pound
<idiom>
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
turkey pound
لیره ترک
pound the pavement
<idiom>
دنبال کار گشتن
turkey pound
لیره عثمانی
to pound the filed
غیر قابل عبور کردن ازحصاری که برای دیگران غیرقابل عبوراست
pound breach
هتک حرز یا ورود غیرقانونی به چراگاه
pound foolish
ولخرج در مبالغ بزرگ
pound foolish
گشادباز
pound force
پوند نیرو
pound net
تور ماهیگیری دهانه باریک
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
to pound a long
کوبیدن و رفتن
cake-hole
[British E]
دهان
[اصطلاح روزمره]
sell like hot cake
<idiom>
رو دست بردن
sell like hot cake
<idiom>
مثل کاغذ زر ورق بردن
pound per square inch
پوند بر اینچ مربع
foot pound second system
دستگاه فوت پاوند ثانیه
Cut the cake into three separate parts.
کیک را به سه قسمت جدا ببرید
penny wise and pound foolish
صرفه جو در پنی و ولخرج درلیره
An ounce of prevention is better than a pound of cure.
<proverb>
پیشگیری بهتر از درمانه.
penny wise and pound foolish
دینار شناس و ریال شناس
tirtyfive pound weight throw
مسابقه پرتاب چکش
penny-wise and pound-foolish
<idiom>
توجه به چیزی کوچک وکم توجهای به چیزهای با اهمیت
An ounce of prevention is worth a pound of cure.
<proverb>
پیشگیری بهتر از درمانه.
An ounce of prevention is worth a pound of cure.
[Benjamin Franklin]
<proverb>
پیشگیری بهتر از درمانه.
A bar of soap. A cake of soap.
یک قالب صابون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com