English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
English Persian
poynting's vector بردار پوینتینگ
Other Matches
vector analysis [vector calculus] حساب برداری [ریاضی]
vector potential of a solenoidal vector پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vector که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vector سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vector مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vector برداری
vector مسیر جهت
vector خط سیر
vector شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector بردار
vector پردار
vector راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector حامل بردار
vector حامل
vector مسیر ناوبری هواپیما
vector خط پرتاب بمب یاگلوله
vector sights دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
voltage vector بردار ولتاژ
wave vector بردار موج
wind vector سمت باد
wind vector جهت حرکت باد
vector space فضای برداری [ریاضی]
vector quantity کمیت برداری
vector quantities اندازههای برداری
vector psychology روانشناسی بردار نگر
vector product حاصلضرب برداری
vector processor پردازنده برداری
vector power توان برداری
vector pair زوج برداری
Euclidean vector بردار اقلیدسی [ریاضی]
vector field میدان برداری [ریاضی] [فیزیک]
vector product ضرب خارجی [ریاضی]
vector product ضرب برداری [ریاضی]
vector space فضای خطی [ریاضی]
location vector بردار مکان [ریاضی]
vector calculus حساب برداری [ریاضی]
position vector بردار مکان [ریاضی]
radius vector بردار مکان [ریاضی]
basis vector بردار پایه [ریاضی]
radius vector شعاع حامل
normal vector بردار عمود
magnetization vector بردار مغناطیس کنندگی
arthropod vector کنه ارتروپود
magnetic vector بردار مغناطیسی
axial vector بردار محوری
light vector بردار نور
lift vector بردار برا
burgers vector بردار برگرز
initial vector مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
flux of a vector شاره بردار
field vector بردار میدان
circulation of a vector چرخه بردار
dope vector بردار خصیصه نما
dope vector خصیصه نما
dope vector بردار
normal vector بردار قائم
interrupt vector بردار وقفه
vector graphics نگاره سازی برداری
vector field میدان برداری
vector display نمایش برداری
vector diagram نمودار برداری
code vector بردار رمز
vector analysis تحلیل برداری
state vector بردار حالت
state vector بردار وضعیت
state vector بردار حلات
arthropod vector کنه خونخوار
radius vector بردار شعاعی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
polar vector بردار قطبی
vector data aggregate بردار اطلاعات مجتمع
continuously set vector عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
vector/waveform monitor صفحهنمایشدیجیتالی
magnetic field vector بردار میدان مغناطیسی
magnetic vector potential پتانسیل بردار مغناطیسی
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
fallout wind vector plot طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com