English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
press campaign مبارزه مطبوعاتی
Other Matches
campaign رزم نبرد کردن جنگیدن
campaign حمله
campaign یک رشته عملیات جنگی
campaign لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
campaign مسابقههای فصلی
campaign مسافرت درداخل کشور
campaign نبرد
campaign رزم [نبرد] [مبارزه] [مسابقه]
campaign عملیات جنگی
campaign سلسله عملیات کوره بلند
campaign صحنه نبرد
campaign زمین مسطح
campaign جلگه
campaign مبارزه
advertising campaign فعالیت تبلیغاتی
the campaign against terrorism مبارزه با تروریسم
election campaign مبارزه انتخاباتی
to wage a campaign لشکرکشی کردن
naval campaign نبرد دریایی
naval campaign جنگ دریایی
initial campaign معرفی کالا به بازار
furnace campaign عملیات داخل کوره
plan of campaign طرح پیکار
whispering campaign انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها
campaign star نشان جنگی ستاره
campaign medal مدال جنگی
campaign clasp نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
campaign badge نشان جنگی
smear campaign تلاشبرایبدنام کردنفردی
military campaign لشکرکشی [ارتش]
literacy campaign مبارزه با بی سوادی
The campaign was considered to have failed. مبارزه [انتخاباتی] شکست خورده بحساب آورده شد.
Anti – corruption campaign . مبارزه با فساد
american campaign medal نشان خدمت امریکا برای سالهای 64- 1491
to conduct [run] a campaign مبارزه ای [مسابقه ای] را اجرا کردن
to launch [start] a campaign مبارزه ای [مسابقه ای] را آغاز کردن
to press up سوی بالافشار دادن
to press up با فشار بالابردن
in the press زیر چاپ
press فشار روی دفاع
press-up از حالت زاویه به بالانس کشیدن
in the press تحت طبع
press up از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press ازدحام کردن اتوزدن
press چاپ
press بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
press قاب راکت تنیس
press تاکتیک دفاعی فشرده
press دستگاه فشار
press عامل موثر
press فشردن زور دادن
press ماشین چاپ
press ماشین فشار
press مطبعه
press مطبوعات جراید
press وارداوردن
press فشار
press دادن
press چاپ فشار
press دستگاه پرس
press فشار دادن
press له کردن
press فشردن
press ازدحام
press جمعیت
press مطبوعات
press فشار دادن با انگشتان
press قفسه
press فشاراوردن
press عصاره گرفتن
press vice منگنه
pneumatic press پرس بادی
press law قانون مطبوعات
punch press پرس منگنه
sewing press ماشین کتابدوزی
press brake پرس خمشی
rolling press الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
screw press قید
screw press منگنه
press part بخش فشرده
press agent مامور اگهی و تبلیغ
press mark علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
press board مقوای فشرده
press cast ریختن تحت فشار
press casting ریخته گری فشاری
press fit پرس شده
press gallery جای ویژه مخبرین جراید درمجلس
press gallery لژ نمایندگان مطبوعات
press bed بخش زیرین پرس
press hot فشردن گرم
press key تکمه فشاری
press attache وابسته مطبوعاتی
punching press پرس سوراخ کننده
solids press down دج ها سوی پایین فشار می اورند
solids press down اجسام جامد سوی
press corps گروهیازخبرنگارانکهباهمکارمیکنند
press cutting برش دهنده فشاری
press officer سخنگوییکارگانیاموسسه
stop press خبریابخشیکهپسازچاپسایرقسمتهایروزنامهچاپشود
To press ones luck . لگد به بخت خود زدن
to press ahead with با زور ادامه دادن
press report گزارش خبری
to press charges against someone ازکسی قانونی شکایت کردن [کسی را متهم کردن]
in the press conference در مصاحبه مطبوعاتی
press wheel چرخفشار
press chamber حفرهفشار
press bar دستهفشار
straightening press پرس مستقیم کنی
tiger press حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
to press against any thing بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
to press back با فشار عقب بردن
to press for an answer با صرار یا فشار پاسخ خواستن
to press the button دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
to send to the press برای چاپ فرستادن
treadle press ماشین چاپ پایی
wine press چرخشت
etching press ماشینچاپقلمزن
garlic press سیرخودکن
lithographic press چاپزغالی
pollen press فشارگرده
yellow press مطبوعات جنجالی
plate press پرس صفحه باتری
printing press ماشین چاپ
c frame press پرس با قالب "سی " شکل
cabbaging press پرس هیدرولیک
clean and press حرکت پرس وزنه برداری
clothes press گنجه جا رختی
copying press منگنه سوادبرداری
crank press پرس کششی اهرم
die press فشردن
cutting press پرس قطع کننده [مهندسی]
drawing press پرس کششی
drill press متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
drill press دستگاه مته
drop press پتک خودکار اهنگری
extrusion press اشترانق پرسه
filter press صافی فشاری
folding press پرس خم کاری
briquetting press پرس متعادل یا بالینگ پرس
bench press پرس میزی
baling press پرس متعادل
press release مطلب مطبوعاتی
press releases مطلب مطبوعاتی
gutter press نگارش هایامطبوعات پست
press-ups از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press box لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press boxes لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press gang دسته مامور جلب مشمولین
press gangs دسته مامور جلب مشمولین
press-gang دسته مامور جلب مشمولین
press-ganged دسته مامور جلب مشمولین
press-ganging دسته مامور جلب مشمولین
press-gangs دسته مامور جلب مشمولین
press conference مصاحبه مطبوعاتی
press conferences مصاحبه مطبوعاتی
baling press بالینگ پرس
forging press پرس چکش کاری
percussion press پرس ضربهای
hot press پرس کردن گرم
hot press مهره کشیدن
hot press منگنه ماشین اهار
hot press مهره
hydraulic press پرس هیدرولیکی
hydrostatic press منگنه ابی
legg press تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
letter press مواد چاپی
letter press نوشته وابسته به عکسها
liberty of the press ازادی مطبوعات
mechanical press پرس
power press پرس
need press theory نظریه نیاز- فشار
oil press چرخ روغن گیری
oil press دستگاه عصاری
hot press جلادادن
moulding press منگنه
freedom of the press ازادی مطبوعات
hot press برق انداختن
hot press اهار زدن
freedom of the press ازادی نگارش
press copy book دفتر کپیه
the press of modern life فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
air operated press پرس بادی پنوماتیکی
i gave it a slight press انرا کمی فشار دادم
beam bending press پرس خم کننده میله
drop forging press پرس اهنگری حدیدهای
press cast process فرایند ریخته گری فشاری
press campaingn or stunt مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
drill press vise گیره ماشینی
multi stage press پرس چند طبقه
gap frame press پرس "سی " شکل
to correct yhe press چیز چاپ شده غلط گیری کردن
power press extrusion طریقه اشترانق پرس
stretch press die قالب انبساطی
rotating table press پرس مدور
die stamping press پرس قالب گیری حدیدهای
die stamping press پرس حدیده
double accentric press پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
dial feed press پرس رولور
dial feed press پرس میزی گردان
column screw press پرس پیچی ستونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com