Dictiornary-Farsi | pressure control | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
pressure control	کنترلفشار


Search result with all words

pressure control valve	شیر کنترل فشار
Other Matches

To bring pressure to bear . To exert pressure .	فشار خون دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure .	اعمال فشار کردن
pressure	فشار هوا
pressure	بار
pressure	سنگین
pressure	فشردن مضیقه
pressure	مشقت
pressure	بار سنگین مصائب وسختیها
pressure	فشار
f.pressure	فشارمایع
pressure from outside	فشار از بیرون [خارج]
vapour pressure	فشار بخار اب
pressure of speech	فشار تکلم
pressure cabin	هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
pitot pressure	فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressure breathing	تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
center of pressure	مرکز فشار
pressure balance	فشارسنج
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
pore pressure	فشار درونی
vapor pressure	فشار بخار
uplift pressure	فشار بالابرنده
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
pressure adjustment	تنظیم فشار
vapor pressure	فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
pressure altitude	ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
piston pressure	فشار پیستون
partial pressure	فشار جزیی
barometric pressure	فشار بارومتری
barometric pressure	فشار جو
barometric pressure	فشار هوا
molding pressure	فشار پرس
molding pressure	فشار قالب
axial pressure	فشار اسهای
critical pressure	فشار بحرانی
back pressure	فشار متقابل
back pressure	پی فشار
back pressure	فشار مخالف جریان اصلی درسیستمهای بسته سیالات
back pressure	فشاراگزوز فشار عقب نشینی اگزوز
back pressure	فشار عقب نشینی
mean effective pressure	فشار موثر متوسط
pressure cookers	دیگ زودپز
oil pressure	فشارسنج روغن
water pressure	فشار اب
brush pressure	فشار زغال
wave pressure	فشار حاصل از موج
partial pressure	فشار جزئی
wheel pressure	فشار چرخ
brake pressure	نیروی ترمز
partial pressure	فشار جرئی یا سهمی
wind pressure	فشار باد
boost pressure	فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود
blast pressure	فشار کوره بلند
osmotic pressure	فشار اسمزی
low pressure	سهل العبور
oil pressure	دستگاه اندازه گیری فشار روغن
bearing pressure	فشار یاطاقان
bearing pressure	فشار بردگاهی
bearing pressure	فشار تکیه گاهی
axial pressure	فشار مرکزی
reservoir pressure	فشار مخزن
pressure surface	سطح پیزومتریک
pressure surface	سطح فشار
starting pressure	فشار استارت
static pressure	فشار ثابت هوا
static pressure	فشار ایستایی
pressure suit	لباس مخصوص پرواز درارتفاعات زیاد
sense of pressure	حس فشار
pressure sense	حس فشار
contact pressure	فشار تماس
contact pressure	فشار تماسی
pressure regulator	شیر فشار شکن
pressure regulator	شیر تنظیم
pressure sweeping	روبیدن فشاری
pressure taping	انشعاب فشار سنجی
pressure tendency	گرایش فشار
reduced pressure	فشار کاهیده
reacted pressure	فشار واکنش شده
radiation pressure	فشار تشعشع
pulse pressure	فشار نبض
pressure welding	جوشکاری فشاری
pressure welding	جوش فشاری
social pressure	فشار اجتماعی
pressure weldable	قابل جوشکاری فشاری
sound pressure	فشار صوت
pressure weld	جوش دادن فشاری
pressure wave	موج فشار
pressure transducer	مبدل فشار
constant pressure	فشار ثابت
pressure points	نقطههای گیرنده فشار
pressure lubrication	دستگاه روغنکاری فشاری
pressure device	عامل فشاری مین
pressure device	ماسوره فشاری
pressure curve	خم فشار
pressure curve	منحنی فشار
pressure cook	تحت فشار پختن
pressure cook	دردیگ زودپزپختن
tire pressure	فشار هوای لاستیک
to bear pressure upon	فشار اوردن بر
pressure cook	دیگ زودپز
centre of pressure	مرکز فشار
pressure casting	قطعه ریخته گری فشاری
pressure cabin	بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
pressure drop	افت فشار
systolic pressure	فشارخون انقباضی
pressure face	سمت فشار
pressure lamp	چراغ تلمبهای
pressure hull	بدنه ضد فشار
compression pressure	فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
pressure head	ارتفاع فشار
pressure gaverner	تنظیم کننده فشار
pressure gaverner	ناطم فشار
pressure gauge	فشارسنج
pressure gauge	فشار سنج ابگونه وموادمنفجره
swelling pressure	فشار در اثر ازدیاد حجم
collapse pressure	حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
pressure front	جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
pressure fraction	کسر فشاری
total pressure	فشار کل
manifold pressure	فشار گازگاه
dynamic pressure	فشار محرکه درونی
equilibrium pressure	فشار تعادلی
pressure gage	فشارسنج
kinetic pressure	فشار سینتیک
acoustic pressure	فشار صوتی
internal pressure	فشار درونی
intermediate pressure	فشار متوسط
intake pressure	فشار ورودی
The pressure of the atmosphere	فشار جو ؟( اتمسفر )
water under pressure	آبتحتفشار
lateral pressure	فشار جانبی
effective pressure	فشار موثر
dynamic pressure	فشار پویا
soil pressure	رانش خاک
earth pressure	فشار حاصل از خاک
air pressure	فشار هوا
increase of pressure	افزایش فشار
earth pressure	رانش خاک
earth pressure	فشار خاک
economic pressure	فشار اقتصادی
edge pressure	فشار لبه
absolute pressure	فشار مطلق
ice pressure	رانش یخ
hydrostatic pressure	فشار ایستابی
hydrostatic pressure	فشار عمق
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
hydraulic pressure	فشار اب
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
blood pressure	فشارخون
seepage pressure	فشار روان ابی
pressure group	گروه فشار
pressure groups	گروه فشار
impact pressure	فشار اصابت
He always works best under pressure .	اگر تحت فشار قرار گیرد ؟خوب کارمی کند
external pressure	فشار خارجی
external pressure	فشار برونی
blood pressure	فشار خون
pressure gradient	گرادیان فشار
initial pressure	فشار ابتدایی
inflationary pressure	فشار تورمی
impact pressure	نیروی اصابت فشار ترکش
flow pressure	فشار روان ابی
dynamic pressure	فشار دینامیکی
pressure plate	صفحهنگهدار
atmospheric pressure	فشار هوا
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
excess pressure	فشار اضافی
partial pressure	[فشار اولیه و جزئی که در اثر شانه کوبی و یا کشیدن تار در چله کشی به نخ های تار وارد می شود.]
atmospheric pressure	فشار اتمسفری
low pressure	فشار کم
high pressure	دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
diastolic pressure	فشار خون انبساطی
diastolic pressure	فشار دیاستولی
differential pressure	اختلاف فشار بین دو سیستم یادو حجم
group pressure	فشار گروهی
time pressure	فشار زمانی
atmospheric pressure	فشار جو
to be under deadline pressure	عجله داشتن
pressure of time	فشار زمانی
low pressure	منطقه کم فشار
low pressure	فشار خفیف
deflationary pressure	فشار انقباضی
high pressure	قوی
high pressure	فشار زیاد
gauge pressure	فشار در عمق معین برحسب فشارسنج
direct pressure	فشار مستقیم
gage pressure	فشار گیج
pressure screw	پیچفشرده
pressure tube	لولهفشار
ambient pressure	فشار محیط
direct pressure	تعاقب کردن مستقیم دشمن
pressure vessel	فرف
pressure vessel	فشار
loss of pressure	افت فشار
discharge pressure	فشار تخلیه
gage pressure	فشار مانومتری
pressure change	تغییراتفشار