Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
primary storage unit
واحد انبارش اولیه
Other Matches
primary storage
انباره اولیه
primary storage
حافظه اولیه
storage unit
واحد انباره
storage unit
واحد ذخیره
disk storage unit
واحد انبارهای گردهای
primary
ابتدایی مقدماتی
primary
ورودی
primary
نخستین
primary
اصلی
primary
عمده
primary
مقدماتی نخستین
primary
ابتدایی
primary
اولیه
primary needs
نیازهای نخستین
primary
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
primary
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
primary
که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
primary
1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
primary
خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
primary
کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
primary
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
primary
تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
primary
کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
primary
مقدماتی اصلی
primary colour
رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
primary memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
primary structure
ساختمان اصلی
primary structure
ساختمان اولیه
primary track
شیار اولیه
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
primary standard
استاندارد اولیه
primary reciever
دریافت کننده توپ که هدف اصلی پاس است
primary reinforcer
تقویت کننده نخستین
primary reinforcement
تقویت نخستین
primary tenses
زمانها یاصلی و گذشته وماضی قریب و ماضی بعید
primary track
شیار اصلی
primary body
جسم اولیه
primary memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
primary accused
متهم اصلی
primary material
مواد اولیه فرش
[همچون نخ و رنگ]
primary zones
نواحی نخستین
primary wire
سیم ورودی
primary winding
سیم پیچ ورودی
primary treatment
پاکسازی نخستین
primary products
محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
grounded primary
مدار ورودی زمینی
primary center
مرکز اولیه
primary circuit
مدار ورودی
primary cluster
تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
primary cognizance
شناختهای اولیه
primary cognizance
تحقیقات اولیه روی یک مسئله
primary coil
پیچک راه انداز
primary colors
رنگهای نخستین
primary colors
رنگهای اصلی
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
primary current
جریان ورودی
primary center
مرکز عمده
primary cell
پیل ساده
white primary
اخذ اراء مقدماتی حزبی
primary education
اموزش ابتدایی
primary gain
بهره اصلی بیماری
primary treatment
تصفیه نخستین
primary alcohol
الکل 1 درجه
primary alcohol
الکل نوع اول
primary amentia
نقص عقل نخستین
primary anxiety
اضطراب نخستین
primary armament
جنگ افزار اصلی
primary carbon
کربن 1 درجه
primary carbon
کربن نوع اول
primary drive
سائق نخستین
primary electron
الکترون اولیه
primary emission
صدور اولیه
primary mission
ماموریت اصلی
primary motivation
انگیزش نخستین
primary personality
شخصیت نخستین
primary planets
سیارات عمده
primary planets
سیارات کبار
primary position
موضع اصلی
primary position
موضع ابتدایی
primary processes
فرایندهای نخستین
primary productivity
فراوردگی نخستین
primary products
محصولات اولیه
primary root
ریشهاولیه
primary mirror
آئینهابتدائی
primary group
گروه نخستین
primary hypertension
افزایش اولیه فشار خون
primary industries
صنایع اولیه
primary inputs
دادههای اولیه
primary inputs
نهادههای اولیه
primary interest
مسئولیت اصلی
primary interest
هدف توجه اصلی
primary investment
سرمایه گذاری اولیه
primary masses
نقاط مادی اولیه
primary covert
پرهایاولیه
primary marshalling
راهاولیه
primary products
محصولات پایه
primary school
دبستان
primary colours
رنگهای اصلی
primary schools
دبستان
primary standard grade
خلوص استاندارد اولیه
primary consumers: herbivores
گیاهخواران
primary mental deficiency
عقب ماندگی ذهنی نخستین
primary projection area
ناحیه فرافکنی نخستین
primary sensory area
ناحیه حسی نخستین
primary process thinking
اندیشیدن در فرایند نخستین
primary diagonal
[matrix]
قطر اصلی
[ریاضی]
to act through primary agents
به وسیله پاسخگویان اصلی عمل کردن
primary consumers: herbivores
مصرفکنندهاولیه
primary mental abilities
تواناییهای عقلی نخستین
middle primary covert
پرهایاولیهمیانی
primary vowel sounds
صداهای اصلی
primary cosmic rays
پرتو کیهانی
primary cosmic rays
تابش کیهانی
gross primary product
تولید ناخالص نخستین
net primary production
تولید خالص نخستین
storage
ذخیره کردن ذخیره
storage
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage
هر رسانه ذخیره سازی داده
storage
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage
مخزن
storage
ذخیره سازی انبار کالا
storage
انبار کردن
storage
انبارش
storage
انبار
storage
اندوزش
storage
ذخیره کردن
storage
انباره
storage
خزانه
storage
نگهداری
storage
مشابه 9641
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage
ذخیره سازی
storage
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage
می نیست
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage
دیسک برای ذخیره داده
storage
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage protection
حفافت انباره
nesting storage
انباره تودرتو
nesting storage
انباره پشتهای
gas storage
مخزن بنزین
storage protection
حفافت حافظه
storage register
ثبات انباره
storage tank
مخزن
storage tank
انبار
storage bunker
دخیره
storage capacity
گنجایش انباره
switch storage
انباره گزینهای
tape storage
انباره نواری
net storage
انبار بار یکجا
net storage
انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
nondestructive storage
انباره غیر مخرب
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
open storage
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
online storage
انباره درون خطی
on line storage
حافظه درون خطی
storage pile
انبار مصالح در کارگاه
storage pool
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
offline storage
انباره برون خطی
off line storage
حافظه برون خطی
nonvolatile storage
حافظه غیر فرار
nonerasable storage
حافظه پاک نشدنی
nonerasable storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
nonerasable storage
انباره پاک نشدنی
storage map
نقشه حافظه
storage capacity
فرفیت انباره
mass storage
انبارش تودهای
magnetic storage
انباره مغناطیسی
magnetic storage
ذخیره مغناطیسی
temporary storage
انباره موقتی
main storage
انباره اصلی
main storage
حافظه اصلی
temporary storage
می نیست
temporary storage
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
temporary storage
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage
انباره موقت
terabit storage
بیلیون بیت حافظه
temporary storage
حافظه موقت
local storage
انباره محلی
internal storage
انباره داخلی
internal storage
حافظه داخلی
storage cell
یاخته انباره
matrix storage
انباره ماتریسی
mass storage
انبار انبوه
high storage
انباره بالا
immediate access storage
storage main
mass storage
ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com