English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (2 milliseconds)
English Persian
priming layer لایه استری
Other Matches
priming استر کاری چیدن برگ رسیده تنباکو
priming بتونه کاری
priming پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
priming پیش اندود
priming لایه اول
priming استر لایه استر
priming خرج
priming استر زدن
second priming اندود دست دوم
priming paint رنگ استری
priming coat استر
priming coat پوشش استری
priming paint رنگ استر
priming spark plug شمع موتور پیش پر شونده
layer ل تصحیح خطا باشد
layer لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
the inner layer لایه درونی
layer لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer برنامهای که تقاضای ارسال کند
layer استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
the inner layer چینه درونی
layer چینه
e layer طبقه هویساید
layer بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer پوسته
layer طبقه
layer لایه
layer قشر
layer ورقه
layer لا
layer مطبق کردن ورقه ورقه
layer طبقه بندی کردن
layer لایی
layer بوش جازم
layer رگه شاخه خوابانده
layer لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
presentation layer کدها و تقاضاهای شروع و خاتمه اتصال توافق می :ند
presentation layer ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها
porous layer لایه روزنهای
layer depth عمق لایه اول اب دریا
layer depth که در ان سرعت صوت به حداکثر می رسد
layer line خط لایه
layer of rock لایه سنگی
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
magnetic layer لایه مغناطیسی
mantle layer غشاء جنینی مخ
pipe layer لوله کش
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
layer of rock طبقه سنگی
protective layer لایه یا روکش محافظ
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
ash layer لایهخاکستری
basaltic layer لایهپازالت
drainage layer بالایسد
granitic layer لایهگرانیتی
lava layer لایهگدازه
medial layer لایه میانی [پزشکی]
middle layer قشر میانی
aluminium layer لایهآلومینیومی
ozone layer لایهی اوزون
transition layer منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
reversing layer لایه واگردان
sand layer لایه ماسه
silt layer لایه لای
stabilized layer قشر تثبیت شده
stabilized layer لایه تثبیت شده
filter layer لایه صافی
top layer لایه فوقانی
tracked layer ریل گذار
layer binding دورپیچی سفرهای
filter layer لایه پالایش
embryonic layer غشاء جنینی غشاء سلولی
heaviside layer طبقه هویساید
blocking layer لایه سدی
bolster layer بالش گیاهی
bolster layer بالش نهائی
depletion layer ناحیه تخلیه
bottom layer لایه مشترک
confining layer لایه فشارزا
boundary layer لایه مرزی
concrete layer قشر بتنی
concrete layer لایه بتنی
bursting layer لایههای سقفی پناهگاه
brick layer اجر چین
bursting layer لایههای منفجر کننده
brike layer بنا
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
hard layer لایه سخت
hard layer لایه سفت
barrier layer بند الکترونی
mine layer کشتی مین گذار
isothermal layer سطوح هم حرارت اب دریا
isothermal layer لایههای ایزوترمال
depletion layer تهی لایه
barrier layer لایه سدی
intermediate layer قشر واسطه
intermediate layer لایه میانی
brick layer بنای درجه دو
impermeable layer لایه غیرقابل نفوذ
insulated layer ماده ایزوله کننده
insulated layer لایه عایق
one layer twisted wool پشم یک لا تاب
barrier layer cell سلول لایه سدی
barrier layer detector اشکارساز لایه سدی
barrier layer cell پیل نور برقی مجاورتی
depletion layer capacitance فرفیت بند الکترونی
barrier layer capacitance فرفیت بند الکترونی
thin layer chromatography کروماتوگرافی لایه نازک
kennelly heaviside layer طبقه هویساید
magnetic barrier layer لایه سدکننده مغناطیسی
kennelly heaviside layer طبقه کنلی هویساید
multi layer coil سیم پیچی چند لایه
multi layer weld جوشکاری چند لایه
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
electrical double layer لایه مضاعف الکتریکی
double layer winding سیم پیچی دوطبقه
railway track layer ریل گذر راه اهن
light sensitive layer لایه یا قشر حساس در برابرنور
deep scattering layer لایههای منعکس کننده عمق دریا
secure sockets layer پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
surface boundary layer لایه مرزی سطح
laminar boundary layer لایه مرزی خطی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com