Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (9 milliseconds)
English
Persian
private document
سند عادی
Other Matches
associated document
سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
document
ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
document
متکی به مدرک کردن
document
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
document
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document
پردازش متن توسط کامپیوتر
associated document
وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
document
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
document
نوشتن شرح یک فرآیند
document
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document
سند
document
مدرک
document
ملاک سندیت دادن
document
دستاویز
document-to-be-sent position
موقعیتفرستادنمدارک
document file
پرونده اسناد
document format
قالب مدرک
document format
فرمت مدرک
document in proof
دلیل مستند
document number
شماره درخواست
document number
شماره سند
document of birth
سند ولادت
document of nationality
سند تابعیت
document against payment
تحویل اسناد در ازای پرداخت
source document
سند منبع
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
document bills
اوراق تجارتی
contents of a document
مندرجات سند
document receiving
دریافتکنندهمدارک
document handler
گردانندهمدراک
document file
پرونده اسناد یکان
referring to a document
استناد به مدرک خاصی
reliance on a document
استناد به مدرک خاصی
document folder
پوشهمدارک
document of title
سند مالکیت
document processing
پردازش مدرک
document processing
متن پردازی
to fabricate a document
سندی راجعل کردن
original document
بنچاق
official document
سند رسمی
noterial document
سند رسمی
master document
مدرک اصلی
to forge a document
سندی راجعل کردن
turnaround document
متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
enforceable document
سند لازم الاجرا
forged document
سند جعلی
the document purports that
انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
the body of a document
متن یک سند
document reader
سند خوان
document reader
سندخوان
document register
ثبات
document register
بایگانی
document register
ثبت کردن سند
document register
ثبت سند
document retrieval
بازیابی سند
source document
سند اصلی
original document
اصل سند
sent document recovery
استردادمدارکفرستادهشده
lost document
مدرک گم شده
document of identity
اسناد سجل و احوال
identification document
کارت شناسایی
identification document
شناسنامه
authentic document
مدرک اصلی
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
authenticity of document
صحت سند
authenticity of a document
اعتبار سند
authentic document
سند صحیح
refugee's travel document
گذرنامه پناهنده
refugee travel document
گذرنامه پناهنده
blank signed document
سفید امضاء
To forge a document (documents).
سند ومدرک سازی کردن
certificate
[official document]
مدرک
document comparison utility
برنامه کمکی مقایسه مدارک
document base font
فونت پایه مدرک
combined transport document
اسناد حمل ترکیبی
certificate
[official document]
گواهی
private
عادی
private
غیر دولتی
private
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
in private
محرمانه
in private
در خلوت
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
محرمانه
private
خصوصی
private
اعضاء تناسلی
private
مستور سرباز
private
اختصاصی خصوصی
private
شخصی
private d.
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
private
محرمانه سرجوخه
he is a private
است
he is a private
او سرباز
private
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
private
پوشیده
abusing a blank signed document
سوء استفاده از سفید امضاء
bottom-fold document case
کیفمدارک
private siding
سایدینگ یا دوراهی ویژه راه اهن
private talk
گفتگوی محرمانه
private session
جلسه غیر علنی
private saving
پس انداز خصوصی
private road
شارع خاص
private property
دارایی شخصی بلامعارض
private property
دارایی شخصی
private property
دارائیهای خصوصی
private property
مالکیت خصوصی
private ownership
مالکیت خصوصی
private nuisance
هتک حرمت منازل و املاک
private line
خط خصوصی
private talk
صحبت خصوصی
private treaty
معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
private eye
کارآگاه خصوصی
private tuition
تدریس خصوصی
without private motive
بی غرضانه
the matter was kept private
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
private lessons
تدریس خصوصی
private eyes
کارآگاه خصوصی
copy for private use
نسخه برای استفاده شخصی
A private car.
اتوموبیل شخصی
quasi private
نیمه خصوصی
quasi private
شبه خصوصی
private treaty
معامله خصوصی
private law
حقوق خصوصی
private detectives
کاراگاه خصوصی
private investigator
کاراگاه خصوصی
deed under private
سند غیر مصدق
deed under private
سند عادی
private parts
شرمگاه
he wished to be private
میخواست تنهاباشد
he wished to be private
می خواست در خلوت باشد
private motive
غرض شخصی
private agreement
قرارداد خصوصی
private benefits
منافع خصوصی
private detective
کاراگاه خصوصی
private schools
اموزشگاه خصوصی
private schools
مدرسه ملی
private enterprise
شرکت خصوصی
private enterprise
اقتصاد بخش خصوصی
private enterprise
عمل خصوصی
private enterprise
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
private sector
بخش خصوصی
private school
مدرسه ملی
private school
اموزشگاه خصوصی
private borrowing
استقراض خصوصی
private code
رمز محرمانه
private debt
بدهی خصوصی
private endowment
وقف خاص
private corporation
شرکت خصوصی
private first class
سرباز یکم
private decument
سند عادی
private decument
عقد عادی
private first class
سربازیکم
private finance
مالیه خصوصی
private decument
درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
private deed
سند خصوصی
private employees
کارکنان خصوصی
private institutions
موسسات خصوصی
private cost
هزینه خصوصی
private enterprises
موسسات خصوصی
private broadcasting
پخش برنامه خصوصی
private code
کد محرمانه
private company
شرکت خصوصی
private consumption
مصرف خصوصی
autograph
[a document transcribed entirely in the handwriting of its author]
امضا یادگاری
private international law
حقوق بین الملل خصوصی
private member's bills
طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private member's bill
طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
to have private insurance
[cover]
بیمه خصوصی داشتن
to give private lessons
درس خصوصی دادن
private tutoring
[American E]
تدریس خصوصی
private members' bills
طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private broadcasting network
شبکهپیشبینیخصوصی
endowments to the private individuals
اوقاف خاصه
deed under private seal
سند غیر مصدق
deed under private seal
سند عادی
based on private motives
غرض الود
based on private motives
غرض امیز
private branch exchange
مبادله انشعاب خصوصی
deed under private signature
سند عادی
private rate of return
نرخ بازده خصوصی
private rate of discount
نرخ تنزیل خصوصی
private automatic branch exchange
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
marginal net private product
محصول خصوصی نهائی خالص
private brench exchange switchboard
مرکز سوئیچینگ فرعی
acts based on private motives
غرض ورزی
private joint stock company
شرکت سهامی خاص
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com