English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
English Persian
procedural statement حکم رویهای
Other Matches
procedural وابسته به طرز عمل ورویه روندی
procedural رویهای
procedural استفاده از یک تابع
procedural زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
procedural law قانون شکلی
procedural language زبان رویهای
non procedural language بلکه یک مجموعه قواعدی وضع میکند که اعمال می شوند
non procedural language زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
trial on procedural matters رسیدگی شکلی
judgment on procedural matters حکم شکلی
statement رای
statement بیانیه دستور
statement گفته
statement عبارت
statement 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement 1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند
statement نظر
in p of my statement برای اثبات گفته خودم
IF statement عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
IF statement Gise کار دیگر را
IF statement Then این کار را انجام بده
IF statement عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
statement پاسخ
r. between two statement مغایرت بین دوافهار
dd statement دستور تعریف داده
dd statement statement definition data
d. of a statement تکذیب گفته ایی
I/O statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
statement دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statement دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statement افهار
statement بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statement شرح
statement گفته بیانیه
statement تذکر
statement افهار صورت حساب
statement اعلام کردن
statement بیانیه
statement افهاریه
statement بیان
statement حکم
statement تقریر
statement اعلامیه
statement شرح توضیح
statement بیان وضعیت
statement صورت حساب
statement صورت وضعیت
statement دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement ادعاء تصریح
statement ابلاغ
statement قطعنامه
statement کشف صورتحساب
statement تقریر صورتمجلس
statement صورت
statement صورتحساب اعلامیه
statement شماره انتساب شده
statement به مجموعهای از مابارات دستوری
statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement بیانیه افهاریه
problem statement حکم مسئلهای
premium statement صورت اضافه ارزش سهام
nonexecutable statement حکم غیرقابل اجرا
nonexecutable statement جمله غیر اجرایی
statement on the debate بیانیه در مورد بحث
statement of charge اعلام اتهامات
statement with debate بیانیه با بحث پیوسته
nonexecutable statement دستورالعمل اجراناپذیر
negation of statement انکار یا تکذیب گفتهای
narrative statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
monthly statement صورت وضعیت ماهیانه
representation [statement] نظر
representation [statement] رای
statement of charge مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
statement of affairs وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
statement of a claim افهار نامه
representation [statement] پاسخ
statement of defence لایحه دفاعیه
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
statement number شماره حکم
statement label برچسب جمله
statement label برچسب حکم
receipt statement اعلامیه ورود
programming statement حکم برنامه نویسی
provisional statement صورت وضعیت موقت
receipt statement رسید
statement number شماره دستور
loss statement صورت سود و زیان
bank statement صورت حساب بانکی
comment statement حکم توضیحی
common statement حکم اشتراک
compound statement جمله مرکب
conditional statement حکم شرطی
conditional statement دستور شرطی
continue statement حکم ادامه
control statement جمله کنترلی
control statement حکم کنترل دستور کنترل
data statement حکم دادهای
call statement حکم فرا خوانی
bank statement صورتحساب بانکی
action statement دستورالعمل اقدام
an absurd statement افهار نا معقول
an absurd statement حرف بی معنی یا مزخرف
arithmetic statement حکم حسابی
arithmetic statement دستورمحاسباتی
assignment statement حکم گمارشی
assignment statement جمله جایگزینی
assignment statement عبارت گمارشی
declaration statement حکم اعلانی
declaration statement جمله تعریفی
in proof of his statement برای اثبات گفته خود
executable statement جمله اجرایی
execute statement حکم اجرایی
execute statement دستور اجرایی
assignment statement حکم انتساب دستورانتساب
financial statement صورت وضعیت مالی
financial statement صورت مالی گزارش مالی
imperative statement حکم امری
executable statement حکم اجرا پذیر
goto statement دستورالعملی در یک زبان سطح بالا
declarative statement نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
job statement حکم برنامه
declarative statement عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
declarative statement نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
declarative statement حکم اعلانی
declarative statement حکم افهاری
dimension statement حکم اعلان بعد
annual financial statement گزارش مالی سالانه
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
job control statement جمله کنترل برنامه
job control statement جمله کنترل کار
general average statement صورت یا اعلامیه خسارت کلی
We go a step even further and make the statement that . . . یک گام فراتر می گذاریم ومی گوئیم ...
summary of monthly statement خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
data definition statement حکم تعریف داده ها
data definition statement دستورتعریف داده ها
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com