Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (2 milliseconds)
English
Persian
procedure manual
کتاب راهنمای رویهای
Other Matches
manual
دستورالعمل راهنمای انجام کار
manual
عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
manual
ذخیره و پردازش اطلاعات بدون کمک کامپیوتر
manual
کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد
manual
متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
manual
کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد
manual
انجام شده با دست .
manual
انجام شده توسط اپراتور و بدون کمک ماشین
manual
متنی که حاوی دستورات اجرای یک سیستم یا نرم افزار است
manual
یدی
manual
دستور رزمی دستی سیستم دستی
manual
دستی
manual
وابسته بدست
manual
انجام شده با دست
manual
کتاب دستی نظامنامه
manual
مقررات کتاب راهنما
manual
ایین نامه
manual
راهنما
manual
راهنمای کار
soldier's manual
کتاب راهنمای سرباز
sign manual
صحه ملوکانه
sign manual
امضا پادشاه
manual adjustment
تنطیم دستی
manual alphabet
الفبای انگشتی
manual alphabet
برای سخن گفتن با کران
manual control
کنترل دستی
soldier's manual
ائین نامه راهنمای سربازان
systems manual
کتاب راهنمای سیستم
technical manual
ائین نامه فنی
user's manual
کتاب راهنمای استفاده کننده
first aid manual
جعبهکمکهایاولیه
flight manual
دستورالعمل پرواز
field manual
ائین نامه صحرایی
field manual
دستور رزمی
manual release
آزادگردستی
commander's manual
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
manual controller
نافم دستی
manual cutout
افتامات دستی
manual dominance
دست برتری
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
run manual
راهنمای اجرا
operating manual
دستور کار
operating manual
دستورالعمل
manual tuning
میزان سازی با دست
manual training
دوره اموزش هنرهای دستی
manual skills
مهارتهای دستی
manual skill
مهارت دستی
manual recalculation
محاسبه مجدد دستی
manual override
القای دستی
manual operation
عملیات دستی
manual operation
عمل دستی
manual labour
امضای دستی
manual input
ورودی دستی
manual exchange
مرکز دستی
training manual
راهنمای اموزشی
manual ringing
زنگ دستی
manual workers
کارگران دستکار
technical manual
دستور فنی
procedure
ایین کار روش کار
procedure
فرابرش
procedure
طرز
procedure
اقدام
procedure
روش وطرز عمل
procedure
شیوه
procedure
روش شیوه
procedure
رویه
procedure
طرز عمل
procedure
روش
procedure
ایین دادرسی
procedure
روند
procedure
پردازه
procedure
پروسه
procedure
دستورالعمل
procedure
روال
procedure
طرزکار
procedure
رویه طریقه فرایند
procedure
روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
procedure
بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
procedure
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
procedure
روش کار
procedure
نحوه عمل
great organ manual
عضوبزرگدستی
manual focusing knob
دکمهزوم دستی
manual/automatic mode
اتوماتیک
choir organ manual
دستهتنظیمکر
auto/manual selector
دکمهانتخابدستی
swell organ manual
قسمتبرآمدهتنظیماتدستی
manual telephone system
تلفن غیر خودکار
ship husbandary manual
دستورالعمل جرثقیل ها
manual/automatic mode
سبکدستی
manual dexterity test
ازمون چالاکی دستها
manual pinion shift
استارت دستی
manual lever control
کنترل اهرم دستی
pure procedure
رویه جامع
recursive procedure
رویه بازگشتی
recovery procedure
رویه ترمیمی
regular procedure
اقدام قانونی
rules of procedure
روش جاری
rules of procedure
قوانین مربوط به روش جاری
rules of procedure
نظامنامه داخلی
procedure checklist
ایجادکنندهلیستتنظیم
[procedure of]
solution
راه حل
procedure word
کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
procedure turn
دور زدن برای برگشتن در مسیر
it was an incorrect procedure
جریانش درست نبود
it was an incorrect procedure
یک اقدام غلطی بود
inquisitorial procedure
دادرسی با شکنجه و سخت گیری
in stream procedure
رویه با مسیل
illegal procedure
خطای تیم مهاجم
endorcement procedure
شیوه اجرا
court procedure
محاکمه
control procedure
رویه کنترل
code of procedure
قانون ایین دادرسی
codress procedure
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
civil procedure
ایین دادرسی مدنی
civil procedure
اصول محاکمات حقوقی
law of procedure
قانون ائین دادرسی
law of procedure
قانون اصول محاکمات قانون شکلی
legal procedure
دادرسی
procedure turn
دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
procedure sign
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
procedure oriented
رویه گرا
procedure message
پیام معمولی
procedure message
پیام عادی
procedure division
یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول
procedure declaration
اعلان رویه
cataloged procedure
رویه فهرست بندی شده
code of procedure
قانون اصول محاکمات
legal procedure
محاکمه
law of criminal procedure
ائین دادرسی کیفری
root canal procedure
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
root canal procedure
روت کانال تراپی
[دندان پزشکی]
root canal procedure
عصب کشی
[روت کانال]
[دندان پزشکی]
Act according to the previous procedure.
بترتیب گذشته عمل کنید
law of civil procedure
ائین دادرسی مدنی
civil procedure code
قانون ایین دادرسی مدنی
procedure oriented language
زبان رویه گرا
the low of criminal procedure
قانون اصول محاکمات جزایی
principle of criminal procedure
اصول محاکمات جزائی
input output procedure
رویه ورودی- خروجی
principle of criminal procedure
ایین دادرسی کیفری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com