English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (7 milliseconds)
English Persian
programming specification مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
Other Matches
particular specification مشخصات ویژه در قرارداد
specification معیارها توضیحات
specification خصوصیات
specification اوصاف و مشخصات دقیق یک اختراع که بر مبنای ان اختراع ثبت میشود
specification مشخصه
specification درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
specification کارکردن با مشخصاتی که در یک صفت پذیرفته شده اند
specification ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
specification مین شود یا کاری که باید انجام شود
specification دفترچه مشخصات
specification مشخصات
specification یات مشخصات ساخته نشده باشد
specification تشخیص
specification ویژگی
specification تعیین
specification تصریح
specification ذکرخصوصیات
standard specification دستورات استاندارد
aircraft specification خصوصیات هواپیما
standard specification مقررات استاندارد
program specification خصیصه برنامه
specification plate صفحهاختصاصی
program specification مشخصه برنامه
job specification ویژگیهای شغلی
job specification مشخصات شغلی
general specification مشخصات عمومی قرارداد
functional specification مشخصه عملیاتی
contract specification مشخصات قرارداد
high Sierra specification روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
enhanced expanded memory specification مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
programming برنامه ریزی
programming قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming GOLORP
programming برنامه نویسی کامپیوتر
programming نوشتن داده در وسیله PROM
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming برنامه نویسی
programming linguistics زبان شناسی برنامه نویسی
programming aids ادوات برنامه نویسی
multi programming سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
non numeric programming برنامه ریزی غیر عددی
nonlinear programming برنامه ریزی غیر خطی
optimum programming برنامه نویسی بهینه
optimm programming برنامه نویسی بهینه
programming aids کمک برنامه نویسی
programming language زبان برنامه نویسی
systems programming برنامه نویسی سیستم
system programming برنامه نویسی سیستم
symbolic programming برنامه نویسی سمبلیک
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming برنامه ریزی کمی
quadratic programming تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming برنامه ریزی غیرخطی
programming team تیم برنامه نویسی
programming statement حکم برنامه نویسی
programming methods روشهای برنامه ریزی
programming librarian بایگان برنامه نویسی
top down programming برنامه سازی از بالا به پایین
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
goal programming برنامه ریزی ارمانی
functional programming برنامه نویسی تابعی
elegant programming نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming برنامه سازی پویا
dynamic programming برنامه نویسی پویا
dynamic programming برنامه ریزی پویا
discrete programming برنامه سازی گسسته
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
bottom up programming ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
application programming برنامه نویسی کاربردی
conversational programming برنامه سازی محاورهای
linear programming برنامه نویسی خطی
logic programming برنامه نویسی منطقی
linear programming برنامه ریزی خطی
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
linear programming برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
interactive programming برنامه سازی فعل و انفعالی
integer programming برنامه سازی صحیح
integer programming برنامه ریزی عدد صحیح
object oriented programming برنامه نویسی مقصود گرا
certificate in computer programming CCP
object language programming برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
planning programming budgetting system
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
turning programming language زبان برنامه نویسی تورینگ
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface مجموعه استانداردها
low level programming language زبان برنامه نویسی سطح پایین
object oriented programming language زبان برنامه نویسی موضوعی
special purpose programming language زبان برنامه نویسی تک منظوره
high level programming language زبان برنامه نویسی سطح بالا
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com