Total search result: 141 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
programming team |
تیم برنامه نویسی |
|
|
Other Matches |
|
team |
یک دستگاه |
team |
تیم |
team |
دسته درست کردن |
team |
گروهان تقویت شده |
team |
تیم گروهانی |
team up |
هم دست شدن [در کار] |
first team |
تیم اصلی |
team up |
توحید مساعی کردن |
team |
دست جفت |
team |
گروهه |
team |
بصورت دسته یاتیم درامدن |
team |
گروه |
team |
دسته |
team up |
تشریک مساعی |
programming |
برنامه ریزی |
programming |
برنامه نویسی کامپیوتر |
programming |
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود |
programming |
نوشتن داده در وسیله PROM |
programming |
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است |
programming |
نوشتن برنامه برای کمپیوترها |
programming |
برنامه نویسی |
programming |
GOLORP |
team game |
بازی گروهی |
team line up |
به صف ایستادن تیم |
team area |
محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی |
special team |
تیم ذخیره ها |
team foul |
خطای مهم |
pararescue team |
تیم تجسس و نجات |
specialty team |
تیم ذخیره ها |
helicopter team |
تیم سوار بر هلی کوپتر |
functional team |
تیم عمل کننده |
functional team |
تیم اجرایی |
four man team |
تیم چهار نفره |
factory team |
تیم کارخانه اتومبیل سازی |
team pursuit |
مسابقه تعقیبی تیمی |
team roping |
مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت |
crisis team |
گروه ضد بحران |
work team |
گروه کار |
work team |
دسته |
team spirit |
روحیهوفاداریمابینیکتیم |
team shirt |
لباستیم |
team bench |
نیمکتبازیکنان |
team-mates |
یار |
team-mates |
همگروه |
team-mate |
یار |
team-mate |
همگروه |
triple team |
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر |
team tennis |
بازیهای مختلف تنیس |
team teaching |
تدریس گروهی |
prosecution team |
تیم دادرسی |
expansion team |
تیم تازه وارد به لیگ |
double team |
تیم دونفره |
company team |
تیم مرکب |
company team |
تیم گروهانی |
boat team |
تیم سوارشونده در یک قایق در عملیات اب خاکی |
combat team |
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده |
combat team |
تیم رزمی |
boat team |
تیم قایق اب خاکی |
embarkation team |
تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری |
quadratic programming |
تابع هدف درجه دوم است |
quadratic programming |
برنامه ریزی غیرخطی |
defensive programming |
برنامه نویسی تدافعی |
programming statement |
حکم برنامه نویسی |
programming specification |
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی |
programming methods |
روشهای برنامه ریزی |
programming linguistics |
زبان شناسی برنامه نویسی |
discrete programming |
برنامه سازی گسسته |
programming aids |
ادوات برنامه نویسی |
programming aids |
کمک برنامه نویسی |
programming librarian |
بایگان برنامه نویسی |
programming language |
زبان برنامه نویسی |
quantitative programming |
برنامه ریزی کمی |
conversational programming |
برنامه سازی محاورهای |
conventional programming |
برنامه نویسی قراردادی |
application programming |
برنامه نویسی کاربردی |
automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
automatic programming |
برنامه نویسی اتوماتیک |
bottom up programming |
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا |
linear programming |
برنامه ریزی خطی |
top down programming |
برنامه سازی از بالا به پایین |
computer programming |
برنامه نویسی کامپیوتری |
concurrent programming |
برنامه نویسی همزمان |
systems programming |
برنامه نویسی سیستم |
system programming |
برنامه نویسی سیستم |
symbolic programming |
برنامه نویسی سمبلیک |
structured programming |
برنامه نویسی ساخت یافته |
optimum programming |
برنامه نویسی بهینه |
optimm programming |
برنامه نویسی بهینه |
dynamic programming |
برنامه سازی پویا |
goal programming |
برنامه ریزی ارمانی |
logic programming |
برنامه نویسی منطقی |
linear programming |
برنامه نویسی خطی |
linear programming |
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین |
dynamic programming |
برنامه ریزی پویا |
dynamic programming |
برنامه نویسی پویا |
interactive programming |
برنامه سازی فعل و انفعالی |
integer programming |
برنامه سازی صحیح |
mathematical programming |
برنامه نویسی ریاضی |
modular programming |
برنامه نویسی پیمانهای |
integer programming |
برنامه ریزی عدد صحیح |
elegant programming |
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است |
functional programming |
برنامه نویسی تابعی |
structured programming |
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته |
nonlinear programming |
برنامه ریزی غیر خطی |
non numeric programming |
برنامه ریزی غیر عددی |
multi programming |
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند |
modular programming |
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی |
battalion landing team |
تیم پیاده شونده گردانی |
army assault team |
تیم هجومی نیروی زمینی |
heavy fire team |
تیم اتشهای زمینی سنگین |
battalion landing team |
تیم ساحلی گردان |
combat control team |
تیم کنترل رزمی |
chief programmer team |
سرپرست یک تیم برنامه نویسی |
central planning team |
تیم طرح ریزی مرکزی |
combined arms team |
تیم رستههای مرکب |
brigade landing team |
تیم پیاده شونده تیپی |
Both of us will make a good team. |
ما دو تا تیم خوبی میسازیم. |
combined arms team |
تیم مرکب |
control and assessment team |
تیم کنترل و ارزیابی نتایج تک ش م ر |
member of the national team |
عضو تیم ملی |
team handball court |
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد |
team handball court |
زمین بازی هند بال |
light fire team |
تیم اتش سبک |
mobile training team |
تیم اموزشی سیار |
light fire team |
تیم دو هلی کوپتره |
object language programming |
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص |
turning programming language |
زبان برنامه نویسی تورینگ |
ego loss programming |
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد |
planning programming budgetting |
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای |
planning programming budgetting |
system |
object oriented programming |
برنامه نویسی مقصود گرا |
certificate in computer programming |
CCP |
The future of the team is shrouded in uncertainty. |
آینده این تیم بلاتکلیف است. |
object oriented programming language |
زبان برنامه نویسی موضوعی |
mail application programming interface |
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند |
special purpose programming language |
زبان برنامه نویسی تک منظوره |
input output programming system |
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی |
mail application programming interface |
مجموعه استانداردها |
low level programming language |
زبان برنامه نویسی سطح پایین |
high level programming language |
زبان برنامه نویسی سطح بالا |