Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (8 milliseconds)
English
Persian
programming team
تیم برنامه نویسی
Other Matches
team
یک دستگاه
team
تیم
team
دسته درست کردن
team
گروهان تقویت شده
team
تیم گروهانی
team up
هم دست شدن
[در کار]
first team
تیم اصلی
team up
توحید مساعی کردن
team
دست جفت
team
گروهه
team
بصورت دسته یاتیم درامدن
team
گروه
team
دسته
team up
تشریک مساعی
programming
برنامه ریزی
programming
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming
برنامه نویسی
programming
GOLORP
team game
بازی گروهی
team line up
به صف ایستادن تیم
team area
محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
special team
تیم ذخیره ها
team foul
خطای مهم
pararescue team
تیم تجسس و نجات
specialty team
تیم ذخیره ها
helicopter team
تیم سوار بر هلی کوپتر
functional team
تیم عمل کننده
functional team
تیم اجرایی
four man team
تیم چهار نفره
factory team
تیم کارخانه اتومبیل سازی
team pursuit
مسابقه تعقیبی تیمی
team roping
مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
crisis team
گروه ضد بحران
work team
گروه کار
work team
دسته
team spirit
روحیهوفاداریمابینیکتیم
team shirt
لباستیم
team bench
نیمکتبازیکنان
team-mates
یار
team-mates
همگروه
team-mate
یار
team-mate
همگروه
triple team
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
team tennis
بازیهای مختلف تنیس
team teaching
تدریس گروهی
prosecution team
تیم دادرسی
expansion team
تیم تازه وارد به لیگ
double team
تیم دونفره
company team
تیم مرکب
company team
تیم گروهانی
boat team
تیم سوارشونده در یک قایق در عملیات اب خاکی
combat team
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
combat team
تیم رزمی
boat team
تیم قایق اب خاکی
embarkation team
تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری
quadratic programming
تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming
برنامه ریزی غیرخطی
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
programming statement
حکم برنامه نویسی
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming methods
روشهای برنامه ریزی
programming linguistics
زبان شناسی برنامه نویسی
discrete programming
برنامه سازی گسسته
programming aids
ادوات برنامه نویسی
programming aids
کمک برنامه نویسی
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
programming language
زبان برنامه نویسی
quantitative programming
برنامه ریزی کمی
conversational programming
برنامه سازی محاورهای
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
application programming
برنامه نویسی کاربردی
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
bottom up programming
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
linear programming
برنامه ریزی خطی
top down programming
برنامه سازی از بالا به پایین
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
systems programming
برنامه نویسی سیستم
system programming
برنامه نویسی سیستم
symbolic programming
برنامه نویسی سمبلیک
structured programming
برنامه نویسی ساخت یافته
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
dynamic programming
برنامه سازی پویا
goal programming
برنامه ریزی ارمانی
logic programming
برنامه نویسی منطقی
linear programming
برنامه نویسی خطی
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
dynamic programming
برنامه ریزی پویا
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
interactive programming
برنامه سازی فعل و انفعالی
integer programming
برنامه سازی صحیح
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای
integer programming
برنامه ریزی عدد صحیح
elegant programming
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
functional programming
برنامه نویسی تابعی
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
nonlinear programming
برنامه ریزی غیر خطی
non numeric programming
برنامه ریزی غیر عددی
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
battalion landing team
تیم پیاده شونده گردانی
army assault team
تیم هجومی نیروی زمینی
heavy fire team
تیم اتشهای زمینی سنگین
battalion landing team
تیم ساحلی گردان
combat control team
تیم کنترل رزمی
chief programmer team
سرپرست یک تیم برنامه نویسی
central planning team
تیم طرح ریزی مرکزی
combined arms team
تیم رستههای مرکب
brigade landing team
تیم پیاده شونده تیپی
Both of us will make a good team.
ما دو تا تیم خوبی میسازیم.
combined arms team
تیم مرکب
control and assessment team
تیم کنترل و ارزیابی نتایج تک ش م ر
member of the national team
عضو تیم ملی
team handball court
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
team handball court
زمین بازی هند بال
light fire team
تیم اتش سبک
mobile training team
تیم اموزشی سیار
light fire team
تیم دو هلی کوپتره
object language programming
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
turning programming language
زبان برنامه نویسی تورینگ
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planning programming budgetting
system
object oriented programming
برنامه نویسی مقصود گرا
certificate in computer programming
CCP
The future of the team is shrouded in uncertainty.
آینده این تیم بلاتکلیف است.
object oriented programming language
زبان برنامه نویسی موضوعی
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
special purpose programming language
زبان برنامه نویسی تک منظوره
input output programming system
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
low level programming language
زبان برنامه نویسی سطح پایین
high level programming language
زبان برنامه نویسی سطح بالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com