English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
English Persian
project library کتابخانه پروژه
Other Matches
library کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library متن ها
library مجموعه فایل ها
library شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
library مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
library 1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
library تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
library تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
library زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
library قرائتخانه کتابفروشی
library برنامه دان مجموع برنامه ها
library کتابخانه
lending library کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
library paste چسب نشاستهای
library call فراخوانی کتابخانهای
library automation خودکارسازی کتابخانه
macro library درشت کتابخانه
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
library facilities تسهیلات کتابخانهای
library maintenance نگهداشت کتابخانهای
disk library کتابخانه دیسک
library manager مدیر کتابخانه
common library کتابخانه اشتراکی
circulating library کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
catalogue library محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
library program برنامه کتابخانهای
library routine روال کتابخانهای
library routine روال کتابخانه
system library کتابخانه سیستم
user library کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
public library کتابخانه عمومی
routine library کتابخانه روال ها
subroutine library کتابخانه زیرروال ها
subroutine library کتابخانه زیرروال
support library کتابخانه پشتیبان
systems library کتابخانه سیستم ها
tape library کتابخانه نوارها
tape library اتاق مخصوص نگهداری نوار
walking library کتابخانه متحرک
walking library شخص دانشمند
program library کتابخانه برنامه
program library کتابخانه برنامه ها
library science علم کتابداری
library science علم تنظیم ومحافظت از کتب
library software نرم افزار کتابخانهای
library subroutine زیروال کتابخانهای
library tape نوار کتابخانهای
macro library کتابخانه ماکرو
our library is well stocked کتابخانه ماموجودی
our library is well stocked خوبی دارد
our library is well stocked جنس کتابخانه ما جور
our library is well stocked است
library routine روال مجموعه ها
record library مرکزکرایهنوارکاست
project فاهر کردن نشان دادن
project ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project برجسته بودن
project پیش افکندن
project پیشنهاد کردن
project پیش افکند
project پرتاب کردن
project طرح
project نقشه
project پروژه پروژه افکندن
project پروژه
project پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
project نقشه کشیدن
project کاربرنامه ریزی شده
project پیشنهاد پلان
project طرح نقشه
project تصورکردن تصویر کردن
project طرح یا پیشنهاد کردن
project طرح ریزی کردن
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
development support library امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
research project طرح پژوهشی
project selection گزینش طرح
There is a hitch in this project. این طرح یک جایش گیر دارد
scale of project وسعت طرح
The project fell through ( got nowhere). این طرح بجایی نرسید
housing project تهیهمسکن
To implement a project. طرحی را پیاده کردن
to shunt a project کنارگذاشتن یک پروژه
project selection انتخاب پروژه
scale of project اندازه طرح
project section بخش تهیه طرحها
features of project اجزاء اصلی یک طرح
project appraisal ارزشیابی پروژه
project appraisal ارزشیابی طرح
project control کنترل پروژه
project evaluation ارزیابی طرح
project loans قرضههای مربوط به پروژه ها
project loans قرضههای مربوط به انجام طرحهای توسعه
project manager مدیر طرحها
project manager مدیر پروژه ها
project manager مدیر پروژه
project section بخش تهیه پروژه ها
project schedule زمان بندی پروژه
project planning نقشه کشی ساختمان
project plan طرح پروژه
project method روش اموزش طرحی
When we get this project off the ground we can relax. وقتی این پروژه پا بگیرد و با موفقیت شروع شود، دیگر خیالمان راحت است.
The project was terminated as of July 1. پروژه از اول ژولیه به پایان رسید.
economic life of a project دوره اقتصادی طرح
Public opinion is against the project. عقیده وآراء عمومی برضد این طرح است
band project filter فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
project technical report گزارش فنی طرح
The project is not fully developed yet. این طرح هنوز پخته وآماده نیست
long term project پروژه طویل مدت
project management system سیستم مدیریت پروژه
project management program برنامه مدیریت پروژه
project technical report گزارش فنی پروژه
water utilization project پروژه بهره برداری از منابع اب
multi prupose project طرح چند منظوره
patron-driven acquisition [PDA] [library] کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
The library is the obvious place for the after-dinner hours. کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com