English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English Persian
protein fiber الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم]
Other Matches
protein پروتئین
protein مواد سفیدهای
fibrous protein پروتئین رشتهای
globular protein پروتئین کروی
degrade protein enzyme انزیم پروتئین شکن
tertiary structure of protein ساختار سوم پروتئین
fiber فیبر نوری با قط ر بسیار کم
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fiber بافت
fiber فیبر
fiber تار
fiber نخ
fiber رشته
fiber بافت لیف
fiber لیف
vulcanized fiber الیاف وولکانیده
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
vegetable fiber الیاف گیاهی
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
dark fiber فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
optical fiber رشته اپتیکی
optical fiber فیبر نوری
fiber cleat مقره فیبری
fiber optics علم فایبراپتیک
fiber optics فیبر نوری
fiber optics الیاف نوری
fiber stress تنش تاری
fiber conduit لوله حفاظ فیبری
hard fiber فیبر سخت
hardwood fiber فیبر از چوب جنگلی
man-made fiber الیاف شیمیایی
man-made fiber الیاف مصنوعی
fiber cored cable کابل با مغز فیبری
laminated fiber sheet ورق فیبر متورق
laminated fiber sheet پر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com