Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
public opinion polling	استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
Other Matches
public opinion	افکار عمومی
In deference to public opinion.	به احترام افکار عمومی
Public opinion is against the project.	عقیده وآراء عمومی برضد این طرح است
polling list	سیاهه نمونه برداری
polling list	سیاهه رای گیری
polling day	روزانتخابات
polling station	حوزهرایگیری
opinion	عقیده
opinion	نظر
opinion	فکر
opinion	گمان
opinion	رای
opinion	نظر فکر
his f. opinion	عقیده ایی که پرورده وموردپسنداوست
outside opinion	عقیده مردم
outside opinion	رای مردم
opinion	نظریه
to be of the opinion that ...	به این عقیده باشند که ...
in your [my] opinion	به نظر تو [من]
opinion	رای اندیشه
p you if that is your opinion	جای تاسف است اگرعقیده شمااین باشد
He's of another opinion.	نظر او [مرد] فرق دارد.
in my opinion	بعقیده من
in my opinion	بنظر من
consensus of opinion	اتفاق اراء
adopting the opinion	تقلید در مسائل شرعی
It smell of opinion.	بوی پیاز می دهد
I intend to . . . I am of the opinion that … .	بر آنم که …
to have a different view of [ opinion about] something	در باره موضوی عقیده دیگری داشتن
asking for a religious opinion	استفتاء
adopting the opinion	matter religious a in ajurist of
to venture an opinion	جسارتاافهار عقیده کردن
in my poor opinion	بعقل ناقص من
to cherish an opinion	عقیده ایی را در مغزخودپروراندن
to be wedded to an opinion	بعقیدهای چسبیدن یاجداطرفداران بودن
to a to a proposal or opinion	باپیشنهادیاعقیدهای موافقت کردن
john's own opinion	عقیده خود جان
juristic opinion	فتوی
religious opinion	فتوی
separate opinion	رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
in my poor opinion	بعقیده ناقص من
iam of the opinion that	من براین عقیده ام که
dissenting opinion	نظر مخالف
experts opinion	رای کارشتاس
express an opinion	افهار عقیده کردن
pass an opinion	افهار عقیده کردن
to i. person with an opinion	عقیدهای رابه کسی تلقین کردن
to state one's opinion	افهارعقیده کردن
to give an opinion	افهارعقیده کردن
iam of the opinion that	نظر من اینست که
separate opinion	رای جداگانه
what's your view [of it] [or opinion [on it] ] ?	و نظر شما [در آن مورد] چیست ؟
to agree in opinion	هم عقیده بودن
differences of opinion	اختلاف عقیده [نظر]
opinion poll	نظرسنجی
opinion polls	نظرسنجی
concurring opinion	رای موافق مشروط
to be of [or share] the same view [or opinion]	هم عقیده بودن
To express an opinion. To comment.	اظهار نظر کردن
Difference of opinion (in taste).	اختلا ف عقیده ( سلیقه )
I don't think it wise to publicly proffer a political opinion.	من فکر نمی کنم عاقلانه باشد بطور علنی عقیده سیاسی شخصی خود را بیان کرد.
public	عامه اشکار
public	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public a	وکیل عمومی
public	همگانی ملی
public	عمومی
public	ملی
public	آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public	سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
public	متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
public	ملت
in public	علنی
in public	علنا"
public	رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public d.	زمین خالصه
public	عامه
public	مردم
the public	عامه
public	عموم
public	اجتماعی
the public	عموم مردم
public	همگانی
public	همگان
public sale	حراج
public sale	مزایده
public session	جلسه علنی
public servant	مستخدم دولت
public servant	خادم ملت
public services	بریات عمومیه
public services	خدمات عمومی
public service	استخدام دولتی
public service	خدمت بجامعه
public ship	کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
public servant	کارمنددولت
public spirit	خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public servant	مستخدم عمومی
public ship	ناو دولتی
public road	شارع عام
public mischief	جرم علیه جامعه
public meeting	اجتماع
public meeting	تجمع
public life	زندگی سیاسی
public life	زندگی در سیاست
public library	کتابخانه عمومی
public law	حقوق بین المللی عمومی
public law	حقوق عمومی
public interests	مصالح عامه
public mischief	جرمی که مضر به حال جامعه باشد
public monopoly	انحصار دولتی
public morals	اخلاق حسنه
public property	مال عمومی
public policy	سیاست عمومی
public place	مکان عمومی
public place	محل عمومی
public ownership	مالکیت دولتی
public ownership	مالکیت عمومی
public order	نظم عمومی
public network	شبکه عمومی
public interest	منافع عامه
public domain	مالکیت دولتی
general public	عامهمردم
public garden	باغچهعمودی
public baths	استخر عمومی
to make public	افشا کردن
to make public	فاش کردن
to make public	اشکار یا علنی کردن
public bar	اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
public convenience	توالتعمومی
public notice	آگهی به مردم
public ownership	ملک خالصه
public domain	ملک خالصه
public holiday	تعطیلیعمومیورسمی
public ownership	خالصه دولتی
public ownership	مالکیت دولتی
public enterprise	مدیریتومالکیتعمومی
the public voice	عمومی
the public voice	ارا
public utilities	تسهیلات عمومی
public trial	دادرسی علنی
public treasury	بیت المال
public traffic	رفت و امد همگانی
public submission	مناقصه رسمی
public spiritedness	میهن پرستی
public spiritedness	خیرخواهی عموم
public spiritedness	خیر خواهی مردم
public spiritedly	ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public utilities	خدمات عمومی مانند اب
public utilities	برق و ...
the public purse	خزانه ملی
the public are hereby notified	بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
the american public	مردم امریکا
quasi public	نیمه عمومی
quasi public	نیمه دولتی
public warehouse	انبار عمومی
public utility	عام المنفعه
public domain	خالصه دولتی
public utility	کار عام المنفعه
public spirited	دارای روحیه اجتماعی
pf public utility	سودمند برای همه
public house	کاروانسرا
notary public	صاحب محضر
notary public	دفتر اسناد رسمی
notify the public	به اطلاع عموم رساندن
public house	مهمانخانه
public house	میخانه
public houses	کاروانسرا
public houses	مهمانخانه
in the sight of the public	در ملاء عام
in the sight of the public	در انظار عمومی
in the public view	در ملاء عام
notary public	دفتر ثبت
open to the public	برملا
open to the public	علنی
open to the public	واضح درنظر عموم
open to the public	اشکار در نزد همه
public prosecutor	دادستان
public prosecutor	مدعی العموم
public prosecutors	دادستان
of public utility	عام المنفعه
notary public	سردفتر اسناد رسمی
public prosecutors	مدعی العموم
public servants	مامورین دولتی
public welfare	رفاه عمومی
public works	کارهای ساختمانی همگانی
public works	فواید عامه
public works	امورعام المنفعه
public works	تاسیسات عام المنفعه
public school	دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
public nuisance	unisance
public relations	روابط عمومی
public nuisances	مزاحمت عمومی
public nuisance	مزاحمت عمومی
for the public good	برای خیر عموم
endowments to the public	اوقاف عامه
public houses	میخانه
public prosector	مدعی العموم
public prosector	دادستان
public schools	مدارس عمومی
public schools	مدارس دولتی
public sector	بخش عمومی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com