Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
purchase price variance	سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
Other Matches
purchase price	راس المال
variance	مغایرت
variance	انحراف
variance	اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
variance	میانگین حسابی توان دوم انحرافات از مقدارمتوسط
variance	پراکندگی
variance	پراکنش
variance	ناسازگاری
variance	مغایرت عدم توافق
variance	اختلاف
variance	واریانس
specific variance	پراکنش اختصاصی
unique variance	پراکنش یگانه
true variance	پراکنش حقیقی
variance analysis	تحلیل واریانس
within group variance	پراکنش درون گروهی
to set at variance	با هم بد کردن باهم مخالف ت
to set at variance	بهم انداختن
between group variance	پراکنش میان گروهی
efficiency variance	تباین کارایی
efficiency variance	اختلاف بازدهی
error variance	پراکنش خطا
explained variance	واریانس تشریح شده تغییرات بیان شده
analysis of variance	تحلیل پراکنش
analysis of variance	تحلیل واریانس
cost variance	نوسانات هزینه
residual variance	پراکنش مازاد
partial variance	پراکنش سهمی
to set two men at variance	میانه دو کس رابهم زدن
common factor variance	پراکنش عامل مشترک
total test variance	پراکنش کل ازمون
purchase	ابتیاع
purchase	خریدن
purchase	خریداری کردن
purchase	خرید
purchase	شراء
purchase	خرید خریداری کردن
purchase	هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
purchase	درامدسالیانه زمین
purchase	اشتراء
purchase	خریداری
purchase by a deed	با سند خریدن
purchase description	خصوصیات جنس مورد نیازخرید
purchase element	نیروی منتجه
purchase element	عامل منتجه بار نهائی
open purchase	خرید از بازار ازاد
open purchase	خرید ازاد
basket purchase	خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
collaborative purchase	خرید با تشریک مساعی
collaborative purchase	خریدتعاونی
central purchase	خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
two fold purchase	تاکل دو قرقرهای دو شیاره
purchase by a deed	قباله کردن
to make a purchase	خرید کردن
counter purchase	خرید متقابل
counter purchase	تهاتر
counter purchase	داد وستد متقابل
credit purchase	خرید نسیه
To purchase on approval .	بشرط امتحان ( شرطی )خریدن
purchase journal	دفتر روزنامه خرید
purchase journal	دفترخرید روزانه
local purchase	خرید از محل
local purchase	خرید محلی
regional purchase	خرید از داخل منطقه پادگانی
regional purchase	خرید محلی
ratchet purchase	جرثقیل جغجغهای
purchase requisition	درخواست خرید
forward purchase	پیش خرید
forward purchase	خرید سلف
forward purchase	معامله سلف
purchase request	درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
purchase rate	نرخ خرید
hire purchase	کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
hire purchase	اجاره به شرط تملیک
hire purchase	خرید اقساطی
purchase tax	مالیات بر معاملات
cost purchase	راس المال
purchase ledger	دفتر بزرگ خرید
conditions of purchase	شرایط خرید
offer to purchase	پیشنهاد جهت خرید
offer to purchase	پیشنهاد خرید
purchase ledger	دفتر کل خریدها
purchase money	در CL ثمن
purchase money	قیمت جنس
advance purchase	خرید سلف
purchase order	دستور خرید
purchase order	سفارش خرید
double purchase pulley	غرغرهای که دو طناب خورداشته باشد
purchase notice agreements	پیمان خرید
purchase notice agreements	قراردادهای خرید
make a forward purchase	سلف خریدن
lump sum purchase	خرید کلی
It is too expensive for me to buy ( purchase ).	برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
average purchase rate	نرخ متوسط خرید
lump sum purchase	خرید یکجا
arresting system purchase element	وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
price	مبلغ شرطبندی
outside price	حد اکثر بها
Without ( beyond , above ) price .	بی نهایت قیمتی
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
at any price	بهر قسمت که باشد
all in price	قیمت کل
price	نرخ
asking price	قیمت آخر
at any price	بهر بها
mean price	قیمت متوسط
all in price	بهای کامل
price	بها قائل شدن
price	قیمت گذاشتن
price	قیمت
least price	حداقل قیمت
price	ارزش
asking price	قیمت مورد مطالبهی فروشنده
last price	اخرین قیمت حداقل قیمت
last price	قیمت اخر
just price	قیمت منصفانه
price	بها
just price	قیمت عادلانه
price	ارزش پولی کالا
repurchase price	قیمت بازخرید
quoted price	قیمت داده شده
regular price	قیمت عادی
reasonable price	قیمت عادله
reduced price	بهای کاسته بهای تخفیف دار
reduced price	بهای نازل
quoted price	مظنه
reasonable price	قیمت معقول
price levels	سطح قیمتها
price limit	حد قیمت
price line	خط قیمت
price support	تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
price support	حمایت قیمتی
price support	قیمت حمایت شده از طرف دولت
price support	حمایت قیمت
price system	نظام قیمت
prohibitive price	بهای گزاف که بر کالایی گذارندو مردم ازعهده خریدان برنیایند
price ratio	نسبت قیمت
price theory	اقتصاد خرد
price theory	نظریه قیمت
price taker	خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
price system	نظام قیمتی
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
price tag	برچسب قیمت کالا
price tag	اتیکت قیمت
price stabilization	ثبات قیمت
price stabilization	تثبیت قیمت
price list	فهرست قیمت
price list	لیست قیمت
price market	وضع کردن قیمت در انحصار
price of blood	خون بها
price of blood	خون تاوان
price war	جنگ قیمتها
price of blood	دیه
price reduction	کاهش قیمت
price responsiveness	کشش قیمت
price responsiveness	انعطاف پذیری قیمت
price rigidity	انعطاف ناپذیری قیمت
price setter	قیمت وضع کردن در انحصار
price stability	تثبیت قیمت
price stability	ثبات قیمت
price taker	قیمت را داده شده فرض کردن
reserve price	قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
half-price	نیمبها
cut-price	جنسحراجشده
wholesale price	قیمت عمده فروشی
upset price	کمترین بهای مقطوع درهراج
unjust price	قیمت ناعادلانه
unit price	بهای واحد
unit price	قیمت واحد
unit price	واحد قیمت
unit price	واحد بهاء
trade price	قیمت صنفی
trade price	قیمت تجاری
trade price	قیمت تجارتی
trade price	قیمت عمده فروشی
trade price	بهای تجارتی
Price are fixed here .	دراینجا قیمتها ثابت هستند
We must settle the price first.	اول باید قیمت راطی کرد
at a knock-down price	به قیمت مفت
crash price	قیمت مفت
give-away price	قیمت مفت
It's a steal at that price.	این قیمت مفت است.
half price	نصف قیمت
What is the price per week?	قیمت برای یک هفته چقدر است؟
What is the price per night?	قیمت برای یک شب چقدر است؟
At all costs . At any price .	به هر قیمتی که شده
To put a price on something .	روی چیزی قیمت گذاشتن
Every man has his price .	هر کسی یک قیمتی دارد ( قابل تطمیع وپذیرفتن رشوه )
At the price of. At the cost of .	به قیمت
very low price	ثمن بخس
the price was not reasonable	بهای گزافی بران گذاشته بودند
the price was not reasonable	بهای ان معقول بنظر نمیرسید
shadow price	قیمت سایهای
selling price	قیمت فروش
sale price	قیمت حراج
sale price	قیمت فروش
ruling price	قیمت روز
retail price	قیمت خرده فروشی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com