Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
rack type cutter
اسکنه نوع شانهای
rack type cutter
شانه رنده
Other Matches
cone type face milling cutter
فرز نوع مخروطی
cutter
سیم چین
cutter
برنده
cutter
انبر دست
cutter
دندانه گردان عاج سوهان
cutter
قایق تک دکله
cutter
قایق پارویی
cutter
دندان پیش
cutter
الت تراش
cutter
نوعی کرجی
boring cutter
قلم تراش
milling cutter
ابزار فرزکاری
pipe cutter
لوله قطع کن
pipe cutter
لوله بر
revenue cutter
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
cutter link
اتصال
wood cutter
هیزم شکن باصمه کارچوب چوب تراش منبت کار
wire cutter
قیچی سیمبر
Marconi cutter
قایقپاروییمارکونی
wire cutter
قیچی میخچین
wire cutter
سیم چین
tube cutter
لوله بر
trimming cutter
قطع کننده زائده ها
tile cutter
کاشی تراش
sword cutter
شمشیر ساز
stone cutter
سنگبر
stone cutter
حجار
cutter bar
قسمتبرش
gear cutter
دنده تراش
pipe cutter
اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
branch cutter
اهن دهره
cutter head
سرفرز
cutter spindle
هرزگرد کاتر
cutter chuck
سه نظام فرز
gear cutter
فرز
daisy cutter
اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
fly cutter
فرز مدول
glass cutter
الماس شیشه بری
form cutter
دستگاه فرز پروفیل
glass cutter
شیشه بر
branch cutter
شاخه بر
brick cutter
اجر تراش
file cutter
سوهانساز
cutter slide
لغزنده فرز
diamond cutter
الماس تراش
file cutter
قسمت برنده سوهان
cutter spindle bearing
یاطاقان هرزگرد کاتر
trimming: board cutter
تختهبرش
slab milling cutter
دستگاه فرز غلطکی
die sinking cutter
فرز حدیده
cutter grinding attachment
تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
edge cutter/trimmer
لبه بر
circular cutter head
چاقوی گرد
plain milling cutter
دستگاه فرز غلطکی
gang milling cutter
دستگاه فرز گروهی
formed milling cutter
دستگاه فرز فرم
angle milling cutter
فرزکننده زاویهای
side milling cutter
دستگاه فرز صفحهای
rack up
بازی کردن- حساب کردن
rack
طاقچه مقر
on the rack
درشکنجه
on the rack
درفشار
rack
چارچوب
rack
قفسه مهمات و وسایل
rack
میله دندانه دار
rack
قطاع دندانه دار
rack
اشغال گیر
rack
به هم بستن
rack
چهارنعل کوتاه
rack
شکنجه کردن
rack
آویز فرش
[قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
rack
چنگک جا لباسی
rack
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack
میله رنده
rack
خون مستاجررا در شیشه کردن
rack
ردیف
rack
شکنجه
rack
بار بند
rack
جاکلاهی
rack
نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
rack
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack
چرخ دنده دار
rack
عذاب دادن
rack
رنج بردن
rack
بشدت کشیدن
rack
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
rack
توری مشبک اشغال گیر
rack
قفسه
rack
دندانه دار کردن
rack
طاقچه
double angle milling cutter
دستگاه فرز زاویه دوبل
muck rack
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
card rack
طاقچه کارت
to go to rack and ruin
نابودشدن
card rack
جای کارت
hay rack
علف دان
hay rack
جای یونجه
cuvette rack
جاکووتی
loading rack
سکوی بارگیری
trash rack
اشغالگیر
burning rack
قاب باتری
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
rack one's brains
<idiom>
به مغز خود فشار آوردن
shelving rack
قفسه
rack one's brains
<idiom>
سخت فکر کردن یاچیزی را بخاطر آوردن
go to rack and ruin
<idiom>
نتیجه بد حاصل کردن
toast rack
شیارهایجداکنندهتوستر
roof-rack
باربنداتومبیل
to rack rent
حداکثر اجاره رابر ملکی بستن
stamp rack
مهرچرخدندهدار
spool rack
جاقرقره
shoe rack
چنگککفش
pipe rack
چنگکپیپ
luggage rack
جایچمدان
equipment rack
پایهوسایل
spice rack
قفسه ادویه
rack and pinion
میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
paper rack
جاکاغذی
bottle rack
جا بطری
plate rack
جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
rack control
نوعی کنترل پروازی غیر دستی
coat rack
محلآویزکت
rack railway
راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
rack rent
اجازه تمام سال
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
rack rent
اجازه گزاف بستن بر
pipet tray rack
جا پی پتی
test tube rack
جای لوله ازمایش
print drying rack
میلهرنگیخشکشونده
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
type
رقم
type of use
نمونه کاربرد
he is not of that type
جنم انراندارد
type
نمونه
type
تیره
type
مدل
type
ساختمان
type
سنخ تیپ
type
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
type
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type
فرمان TYPE
type
نوع خون را معلوم کردن
type
سنخ
type
نوع
type
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type
قسم
type
گونه الگو
type
قبیل
type
حروف چاپی حروف چاپ
type
کلیشه
type
باسمه ماشین تحریر
type
ماشین کردن طبقه بندی کردن
type
با ماشین تحریر نوشتن
type
نوع خون
Type cable
میکرون
blood type
تعیین کردن
type front
ماشین تایپ به جلو
Type cable
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
type command
فرماندهی ناو گروه
type command
نوع یکان ناو گروه
type face
نوع چرخش یکان
type face
نوع ارایش یکان
type font
خانواده حروف
type front
نوعی روش تایپ کردن نامه ها
type bar
تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
type bar
میله ماشین تحریر
type ahead
ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
athletic type
سنخ پهلوانی
social type
سنخ اجتماعی
soil type
تیپ خاک
soil type
نوع خاک
t type aerial
آنتن
type face
طرح حروف
theoretical type
سنخ نظری
thinking type
سنخ اندیشه ورز
to page up type
حروف چیده را صفخه بندی کردن
auditory type
سنخ شنیداری
to type in quadruplicate
چهارنسخه ماشین کردن
acoustic type
سنخ شنیداری
type setting
حروف چینی
blood type
گروه خون
schizophrenic type
سنخ اسکیزوفرنیایی
type genus
جنس یاگونه
type genus
نوع مشخص
type two error
خطای نوع دوم
type write
ماشین کردن
type write
ماشین نویسی کردن
type writer
ماشین تحرر
type writer
حرف نگار
type writer
ماشین تحریر
viscous type
سنخ ستبرتن
visual type
سنخ دیداری
we have a seedless type too
یک رقم بی هسته هم داریم
blood type
گروه خونی
Type cable
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com