English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (6 milliseconds)
English Persian
radiant flux درجه نشر و تراوش نیروی موجی
radiant flux شاره تابان
radiant flux شار تابشی
Other Matches
radiant نورباران
radiant شعاع گستر درخشان
radiant گسترده
radiant ساطع
radiant تابان
radiant دستگاه پخش کننده حرارت
radiant تشعشع کننده حرارتی
radiant تابناک
radiant متشعشع
radiant پر جلا درخشنده
radiant شعاعی
radiant look نگاهی که حاکی ازخوشی یاامیدواری باشد
radiant energy انرژی تابشی
radiant heater گرم کنندهگسترده
radiant power شاره تابان
radiant intensity شدت تابش
radiant heat گرمایی که پرتووارازجسمی بیرون اید
radiant exposure وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
radiant exposure پخش حرارت یا انرژی حرارتی
radiant energy نیروی موجی
radiant heat گرمای تابنده
radiant energy density چگالی انرژی تابشی
radiant tube heating گرمایش لوله تابان
flux فلوی مغناطیسی
flux سیلان
flux فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
flux گداختگی
flux گداز تغییرات پی درپی
flux اسهال خون ریزش
flux جاری شدن گداختن
flux اب کردن
flux شار
flux گدازا
flux ذوب کننده
flux روان ساز
flux فلوی الکتریکی
flux گدازاور
flux سرعت جریان
flux ترشح
flux تراوش
flux تغییرات پی در پی جریان
flux ماده گدازاور
flux ریزش
flux سیل
luminous flux شار روشنایی
magnetic flux جریان مغناطیسی
magnetic flux سیل مغناطیسی
luminous flux فلوی روشنایی
luminous flux جریان نور
luminous flux شار نوری
magnetic flux خط قوه
magnetic flux فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic flux شار مغناطیسی
solar flux شار خورشیدی
soldering flux جوهر
flux of a vector شاره بردار
soldering flux گداز اور لحیم کاری
static flux شار استاتیک
welding flux روانساز جوشکاری
magnetiv flux شار مغناطیسی
flux and reflux تغییرات زمانه
luminous flux شاره روشنایی
luminous flux جریان تشعشع در طول موج مریی
bloody flux اسهال خونی
flux and reflux جزرومد
flux linkage مدار فلوی مغناطیسی
flux intensity شدت میدان مغناطیسی
flux density چگالی شار
flux density تراکم فشار
flux density چگالی شاره
field flux شاره میدان
electromagnetic flux شاره الکترومغناطیسی
electric flux شار الکتریکی
electric flux شاره برقی
stray flux شاره هرز
leakage flux شاره هرز
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
conservative flux شاره ثابت
line of flux خط قوه
line of flux خطوط قوا
thermal flux شار گرما
thermal flux شار گرمایی
line of flux خط شار
heat flux شار گرمایی
heat flux شار گرما
critical heat flux چگالی جریان شبکه
inductive flux linkage تزویج القائی
zigzag leakage flux شار پراکنده زیگزاگ
diffusion of magnetic flux شاره هرز
magnetic flux line خط میدان مغناطیسی
near-constant state of flux تغییر همیشگی
critical heat flux شارحرارتی بحرانی
electric flux density چگالی شار الکتریکی
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
magnetic flux intensity شدت فلوی مغناطیسی
magnetic flux density چگالی شاره مغناطیسی
magnetic leakage flux فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
flux linking a turn شاره دوره
flux linking a coil شاره پیچک
line of magnetic flux خط شار مغناطیسی
heat flux density چگالی شار گرما
magnetic flux meter دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
inductive flux linkage پیوست القائی
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
Her face wreathed in smile . Her face broke into a radiant smile . گل از گلش شکفت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com