English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
English Persian
radio interference پارازیت رادیویی
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
Search result with all words
radio frequency interference تداخل فرکانس رادیویی
Other Matches
interference معارضه
interference مانع
interference انترفرنس
interference تداخل امواج
interference مداخله
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
interference اختلال در سیگنال
interference مزاحمت مهرههای خودی شطرنج
interference سد کردن غیرمجاز راه حریف
interference محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند
interference خش خش
interference دست درازی
non interference بر کناری
interference دخالت
interference فضولی
interference تداخل
interference ممانعت غیرمجاز
interference drag پسای داخلی
interference current جریان مزاحم
interference characteristic مشخصه انترفرنس
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
interference area ناحیه ی تداخل امواج
inductive interference تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
image of interference تصویر انترفرنس
electromagnetic interference مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
interference vcoltage ولتاژ پارازیت
diathermy interference تداخل امواج دیاترمی
interference eliminator صافی تداخل
interference field میدان مزاحم
interference field میدان انترفرنس
interference wave موج انترفرنس
interference wave موج مزاحم
pass interference جلوگیری غیر مجاز حریف ازگرفتن پاس
interference power توان پارازیت
interference micriscope میکروسکوپ انترفرنس
interference meter ولتمتر انترفرنس
interference limiter محدودکننده پارازیت
interference level سطح پارازیت
interference inverter دیود پارازیت گیر
interference generator مولد پارازیت
interference filter صافی پارازیت
constructive interference تداخل فزاینده
biplane interference تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
interference filter صافی تداخل
static interference پارازیت جوی
armature interference اغتشاش ارمیچر
atmospheric interference پارازیت جوی
interference voltage meter ولتمتر پارازیت
anti interference capacitor خازن ضد تداخل
anti interference device دستگاه ضد تداخل
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
high frequency interference تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
radio پیام رادیویی فرستادن
radio رادیو
radio رادیویی
radio با بی سیم مخابره کردن
radio با رادیومخابره کردن
radio بی سیم
a radio رادیو
radio dicipline انضباط مکالمه بی سیم
radio dicipline انضباط رادیویی
radio countermeasures اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio day یک روز کار بی سیم یارادیویی
to tune in TV [radio] روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
radio detection اکتشاف رادیویی
radio deception گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio detection در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
radio approach دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio astronomy اختر شناسی رادیویی
radio beacon بیکن رادیویی
radio beacon برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
radio bearing زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
radio broadcasting پخش رادیویی
radio beacon انتن بی سیم
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radio button دکمه رادیو
radio carpal زندی مچی
radio centeral مرکز بی سیم
radio compass قطبنمای رادیویی
radio control فرمان رادیویی
radio control دستگاه کنترل بی سیم
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio approach دستگاه تقرب رادیویی
radio engineering تکنیک رادیو
radio engineering مهندسی رادیو
wired radio پخش با سیم
radio waves امواج رادیویی
radio sheck یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
radio sonobuoy بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
radio star اختر رادیو
radio telegraphy تلگراف بیسیم
radio telephony تلفن بیسیم
radio wave موج رادیویی
radio wave امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
radio tube لامپ رادیو
radio antenna آنتنرادیویی
radio mast بخشرادیو
radio ferquency بسامد رادیویی
radio fix تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
radio fix تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
radio frequencies فرکانسهای رادیویی
radio set دستگاه رادیو
radio sextant سکستانت رادیویی
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
radio-controlled وسیلهایکهبوسیلهسیگنالهایرادیوییکارکند
radio silence سکوت رادیویی
pirate radio خبرپراکنیغیرقانونی
radio section بخشرادیو
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
radio telescope تلسکوپ رادیویی
auto radio گیرنده اتومبیل
field radio بی سیم صحرایی
field radio رادیوی قابل حمل صحرایی
main radio اطاق اصلی بی سیم ناو
radio source چشمه اخترواره
radio source چشمه شبه اختری
radio frequency فرکانس رادیویی
radio frequency فرکانس بالا
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
directional radio رادیوی جهت دار
auto radio رادیوی اتومبیل
radio-telephones رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephones تلفن بی سیم
radio telescope رادیوتلسکوپ
radio telescopes رادیوی نجومی
radio telescopes رادیو تلسکوپ
radio telescopes تلسکوپ رادیویی
radio telescopes رادیوتلسکوپ
radio telephone تلفن بی سیم
radio telephone رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone تلفن بی سیم
radio-telephone رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telescope رادیو تلسکوپ
radio telescope رادیوی نجومی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radio prospecting کشف معادن با رادیو
radio relay رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
radio relay رادیو رله
radio operator متصدی بی سیم
radio operator بی سیم چی
radio receiver گیرنده رادیویی
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
radio procedures روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
radio navigation ناوبری رادیویی
radio match رویارویی رادیویی
radio active رادیواکتیو
radio guard نگهبان بی سیم
radio guard نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
radio altimeter ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
radio alimeter فرازیاب رادیویی
radio activity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radio active دارای تشعشع اتمی
radio horizon افق رادیویی
radio link پیوند رادیویی
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
To turn off the lights. (T. V. ,radio). چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
radio call sign معرف رادیویی
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
To turn on the light(radio, T. V). چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
airborne radio relay سیستم رادیو رله هوابرد
radio frequency biasing بایاسینگ فرکانس بالا
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
radio data link ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
radio frequency transformer مبدل بسامد رادیویی
radio direction finding پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
radio telephone transmitter فرستنده تلفن بیسیم
radio metal locator فلزیاب رادیویی
radio direction finding جهت یابی بی سیم
radio position finding روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
automobile radio equipment رادیوی اتومبیل
radio frequency choke چوک رادیو
high power radio station ایستگاه رادیویی بزرگ
high frequency radio station ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
personal radio cassette player رادیووضبطصوتشخصی
portable CD radio cassette recorder جایگاهCD
portable CD radio cassette recorder ضبطورادیو
tuned radio frequency receiver رادیو با بسامد میزان شده
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
high frequency radio direction finding جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com