Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
radio relay
رادیو رله
radio relay
رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
Search result with all words
airborne radio relay
سیستم رادیو رله هوابرد
Other Matches
relay
ذخیره
relay
رله کردن
relay
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relay
ربط دادن مربوط کردن
relay
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relay
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay
یچ کنترل الکترومغناطیسی
relay
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay
رله
relay
امدادی
relay
بازپخش
relay
باز پخش کردن رله
relay
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relay
ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay
تقویت کردن
relay station
ایستگاه رله
relay station
ایستگاه واسطه
electromagnetic relay
رله الکترومغناطیسی
electromagnetic relay
کلید مغناطیسی
sprint relay
مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
cell relay
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
cutout relay
رله باتری پرکن
measuring relay
رله اندازه گیری
dimming relay
رله کاهنده
relay regulator
افتامات
frequency relay
رله سلکتیو
relay race
دو امدادی
magnetic relay
رله مغناطیسی
induction relay
رله اندوکسیونی
induction relay
رله فراری
line relay
رله خط
induction relay
رله القائی
impluse relay
رله ضربه جریان
impedance relay
رله ی امپدانس
relay post
پست رابط ستون
relay post
پست رابط پست واسطه
relay magnet
اهنربای رله
tape relay
ارسال و دریافت پیام به وسیله نوار یا به شکل نوارضبط
relay winding
سیم پیچی رله
overcurrent relay
رله جریان زیاد
polar relay
رله قطبی
polarized relay
رله قطبی
pursuit relay
دو امدادی تعقیبی
relay magnet
رله تلگراف
relay contact
کنتاکت رله
relay coil
سیم پیچ رله
relay center
مرکز باز پخش
relay baton
چوب امدادی
relay amplifier
تقویت کننده امدادی
non polar relay
رله ناقطبی
neutral relay
رله ناقطبی
telegraph relay
رله تلگراف
telephone relay
رله تلفن
medley relay
مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
voltage relay
رله ولتاژ
measuring relay
رله سنجش
medley relay
شنا و دو امدادی
high impedance relay
رله پیچک دار
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
low voltage relay
رله فشار ضعیف
magnetic control relay
رله کنترل مغناطیسی
magnetic latching relay
رله نگهدارنده مغناطیسی
magnetic overload relay
رله جریان زیاد مغناطیسی
basic relay post
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
magnetic time relay
رله زمانی مغناطیسی
gas discharge relay
رله تخلیه گازی
line breake relay
رله شکست خط
line breake relay
رله شکست سیم
lightning arrester relay
رله برقگیر
high impedance relay
رله باامپدانس زیاد
hoop drop relay
رله سقوطی قلاب دار
vibrating relay regulation
تنظیم با رله لرزنده
time delay relay
رله تاخیری
inductance current relay
رله ی القائی
heavy duty relay
رله جریان قوی
gas filled relay
رله گازی
communication relay ship
ناو تقویتی مخابراتی
maximum current relay
رله جریان زیاد
ambulance basic relay post
پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
radio
رادیو
a radio
رادیو
radio
رادیویی
radio
با رادیومخابره کردن
radio
پیام رادیویی فرستادن
radio
بی سیم
radio
با بی سیم مخابره کردن
radio dicipline
انضباط رادیویی
radio dicipline
انضباط مکالمه بی سیم
to tune in TV
[radio]
روی کانال مشخصی تلویزیون
[رادیو]
را تنظیم کردن
radio engineering
تکنیک رادیو
radio engineering
مهندسی رادیو
radio ferquency
بسامد رادیویی
radio carpal
وابسته به زندبالاومچ
radio fix
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
radio detection
در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
radio detection
اکتشاف رادیویی
radio centeral
مرکز بی سیم
radio compass
قطبنمای رادیویی
radio control
فرمان رادیویی
radio control
دستگاه کنترل بی سیم
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio carpal
زندی مچی
radio countermeasures
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio day
یک روز کار بی سیم یارادیویی
radio deception
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio fix
تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
radio frequencies
فرکانسهای رادیویی
radio set
دستگاه رادیو
radio waves
امواج رادیویی
radio-controlled
وسیلهایکهبوسیلهسیگنالهایرادیوییکارکند
pirate radio
خبرپراکنیغیرقانونی
radio section
بخشرادیو
radio mast
بخشرادیو
radio antenna
آنتنرادیویی
wired radio
پخش با سیم
radio wave
موج رادیویی
radio wave
امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
radio ulnar
وابسته به زندبالاوزندپائین
radio sextant
سکستانت رادیویی
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
radio silence
سکوت رادیویی
radio sonobuoy
بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
radio star
اختر رادیو
radio telegraphy
تلگراف بیسیم
radio telephony
تلفن بیسیم
radio tube
لامپ رادیو
radio sextant
گیرنده امواج کیهانی
radio button
دکمه رادیو
radio telescope
رادیو تلسکوپ
field radio
بی سیم صحرایی
main radio
اطاق اصلی بی سیم ناو
radio source
چشمه اخترواره
radio source
چشمه شبه اختری
radio frequency
فرکانس رادیویی
radio frequency
فرکانس بالا
radio frequency
قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
field radio
رادیوی قابل حمل صحرایی
radio guard
نگهبان بی سیم
radio guard
نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
radio horizon
افق رادیویی
radio interference
پارازیت رادیویی
radio interference
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
directional radio
رادیوی جهت دار
auto radio
گیرنده اتومبیل
radio telescope
تلسکوپ رادیویی
radio telescope
رادیوتلسکوپ
radio telescopes
رادیوی نجومی
radio telescopes
تلسکوپ رادیویی
radio telescopes
رادیوتلسکوپ
radio telescope
رادیوی نجومی
radio telephone
تلفن بی سیم
radio telephone
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone
تلفن بی سیم
radio-telephone
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephones
تلفن بی سیم
radio-telephones
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
auto radio
رادیوی اتومبیل
radio link
پیوند رادیویی
radio button
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radio active
رادیواکتیو
radio active
دارای تشعشع اتمی
radio activity
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radio alimeter
فرازیاب رادیویی
radio altimeter
ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
radio approach
دستگاه تقرب رادیویی
radio telescopes
رادیو تلسکوپ
radio astronomy
اختر شناسی رادیویی
radio beacon
بیکن رادیویی
radio beacon
انتن بی سیم
radio beacon
برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
radio bearing
زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
radio broadcasting
پخش رادیویی
radio approach
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio receiver
گیرنده رادیویی
radio navigation
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radio procedures
روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
radio navigation
ناوبری رادیویی
radio prospecting
کشف معادن با رادیو
radio range
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
radio operator
بی سیم چی
radio operator
متصدی بی سیم
radio match
رویارویی رادیویی
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
radio data link
ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
radio telephone transmitter
فرستنده تلفن بیسیم
radio frequency transformer
مبدل بسامد رادیویی
radio frequency interference
تداخل فرکانس رادیویی
radio frequency choke
چوک رادیو
radio direction finding
جهت یابی بی سیم
radio call sign
معرف رادیویی
radio call sign
معرف ایستگاه رادیویی
radio range station
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radio frequency amplifier
فزون ساز بسامد رادیویی
radio metal locator
فلزیاب رادیویی
radio position finding
روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
automobile radio equipment
رادیوی اتومبیل
radio frequency biasing
بایاسینگ فرکانس بالا
radio direction finding
پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
portable CD radio cassette recorder
جایگاهCD
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com