Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English
Persian
rail spike
میخ یا پیچ ریل
Other Matches
spike
ولتاژ گذرای کوتاه مدت و نوک تیز
spike
پالس ولتاژ بسیار کوتاه مدت
spike
ضربه زدن یا مجروح کردن کسی با میخ ته کفش
spike
اسپک
spike
کوفتن توپ به زمین بعد از کسب امتیازابشار
spike
میخ ته کفش
spike
پازور
spike
گل میخ
spike
میخ
spike
میله
spike
تیر
spike
میخ بزرگ میخ طویله
spike
میخ بلند کف کفش فوتبالیست هاوورزشکاران میخ دار کردن میخکوب کردن
spike
خیزک
spike lavender
اسطخودوس
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
marline spike
طناب گشا
marline spike
ریسمان وا کن
spike file
بایگانیسوزنی
Hertfordshire spike
[میل بالای مناره مارپیچ]
dog spike
سوزن نوک گیر
spike maul
چکش میخ کش
spike past the block
ابشار را پشت پای مدافعان کوبیدن
spike
[in a curve/development etc.]
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
per rail
با راه اهن
z rail
ریل یا شینه "زد"
third rail
ریل کنتاکت
by rail
باقطار
by rail
با راه اهن
rail
ریل
rail
الت میانی در و پنجره
rail
ریل خط اهن
rail
وادارمیانی در و پنجره
rail
دست انداز کمرکش در و پنجره
rail
خط اهن
rail
شینه
rail
نرده
rail
نرده کشیدن توبیخ کردن
rail
سرزنش
rail
توبیخ
rail
سرکوفت طعنه
lock rail
ریلقفلشده
rail joint
اتصالریل
damper rail
ریلدمبر
hammer rail
ریلچکش
metal rail
ریلفلزی
ship's rail
راه اهن منتهی به کشتی
closure rail
ریلفرعی
check-rail
ریلتنظیم
balance rail
ریلتوازن
to rail a place
گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
guard rail
جان پناه
cross rail
نردهمیانی
rail section
بخشریل
rail track
خطآهن
chair-rail
[قرنیز دور تا دور دیوار شبیه پایه ستون]
chancel-rail
نرده مشبک
[کلیسا]
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
choir-rail
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
communion-rail
نرده محراب
cross-rail
اسکلت چوبی
frieze-rail
نرده پیشخوان
transport by rail
حمل و نقل بار بوسیله راه آهن
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
picture rail
قابعکس
towel rail
میلهحوله
rail track
مسیرریل
rub rail
ریلساینده
running rail
ریلسیار
safety rail
سپرامنیتی
side rail
ریلکناری
sill rail
ریلپایه
sliding rail
ریلمتحرک
top rail
ریلبالایی
railroad rail
ریل راه اهن
bottom rail
پاسار
free on rail
تحویل کالا روی قطار
grab a rail
خارج شدن از موج با گرفتن میله تخته موج
grooved rail
ریل شیاردار
guard rail
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
guard rail
نرده دست انداز راه پله
guide rail
ریل راهنما
guide rail
شینه راهنما
hand rail
نرده
hand rail
جان پناه
free on rail
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail
تحویل در راه اهن
bullhead rail
ریل سردوبل
guard-rail
نرده
catch a rail
برخورد تخته موج سواری باموج و سرنگونی
conductor rail
شینه هادی
conductor rail
ریل هادی شمش هادی
contact rail
ریل کنتاکت
guard-rail
ریل نگهدار حائل ریل
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
fishplate rail
ریل وصلهای
fishplate rail
ریل پشت بندی
hand rail
دستگیره نرده
hand rail
جانپناه
rail capacity
فرفیت راه اهن
rail loading
سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
rail switch
دوراهی
post and rail
مانع در پرش اسب 4 تیر افقی و 2 تیر عمودی
rail bond
پل ریل
manning the rail
گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
rail capacity
حداکثرفرفیت کشش ریلها از نظرتعداد قطار در روز
hug the rail
غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
hand rail
دست انداز نرده
hand rail
دست انداز
rail tanker
واگن مخزن دار
double rail logic
منطق دو خطی
strategic concentration by rail
نشرمسکوکات فلزی
rail tank car
واگن نفت کش
skidding door rail
ریل زیر در کشویی
bonding resistance of rail
مقدار مقاومت اتصال به ریل
single rail logic
منطق تک خطی
missile launch rail
ریل فراگیرنده موشک
single curtain rail
ریلپردهتکی
film guide rail
ریلراهنمایفیلم
double curtain rail
میلهدوتاییپرده
rail borne vehicle
وسیله نقلیهای که روی ریل حرکت میکند
pedestrian guard rail
جانپناه برای پیاده رو
strategic concentration by rail
سیستم پولی فلزی
bottom side rail
ریللغزندهزیرین
top rail of sash
حمایلریلی
rail cambering machine
دستگاه ریل خم کن
rail shuttle service
سرویسانتقالریل
to shift freight traffic from road to rail
حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
top and bottom rail of door frame
پاسار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com