English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
rapid flow جریان سریع
Other Matches
rapid سریع العمل چابک
rapid تندرو
rapid سریع
rapid تند
rapid وسیله یا حافظهای که زمان دستیابی آن بسیار کوتاه است
rapid محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند
rapid curing قیرهای محلول زودگیر
rapid fire تیر سریع
rapid fire نواخت اتش تند
rapid fire تیر تند
rapid access با دستیابی سریع
rapid transit شطرنج سریع
rapid hardening زود سخت
rapid scanning تقطیع سریع
rapid transit حمل و نقل سریع
A rapid response would be appreciated. از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
rapid eye movements ار ای ام
rapid eye movements حرکات سریع چشم
rapid curing cutback قیر مایع زودگیر
rapid hardening portland cement سیمان پرتلند با مقاومت زیاد
out flow برون ریز
flow ناشی شدن فلو
to go with the flow <idiom> در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
over flow طغیان ریزش
to flow over لبریزشدن
to flow over سر رفتن
over flow لبریز شدن
over flow سر ریز
over flow لبریزی
to flow over طغیان کردن
flow روانی
flow بده
flow جاری شدن
flow لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow سیلان
flow گردش
flow روانی سلاست
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow مد
flow سلاست
flow جاری بودن روان شدن
flow سلیس بودن
flow بده شریدن
flow روند
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow حرکت داده در یک سیستم
flow حرکت به نرمی
flow جریان
flow جریان جاری کردن
flow مدیریت جریان داده
flow حرکت متناوب
flow resistance گرانروی
permanent flow بده پایدار
permanent flow بده دایمی
permanent flow ابدهی دایمی
permanent flow ابدهی پایا
flow resistance چسبندگی
flow resistance وشکسانی ویسکوزیته
flow process جریان چرخش کار
flow process جریان انجام کار
oil flow جریان روغن
flow of production گردش تولید
flow of production جریان تولید
mass flow دبی جرمی
permanent flow بده همیشگی
permanent flow بده پایا
flow sheet نمودار جریان
flow side ریزش در شیب
line of flow خط جریان
free flow جریان ازاد
heat flow جریان گرما
information flow روانه خبر
laminar flow جریان لایهای
laminar flow جریان خطی
laminar flow جریان ارام
laminal flow جریان خطی
magnetic flow شار مغناطیسی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
gold flow انتقال طلا
flow pressure فشار روان ابی
out flow of labor خروج نیروی کار
gold flow جریان طلا
non unifor flow جریان غیریکنواخت
money flow جریان پول
molecular flow جریان مولکولی
mixed flow جریان مرکب
minimum flow اب کاستی
mewtonian flow جریان نیوتنی
ion flow جریان یونی
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
turbulent flow جریان اشفته
turbulent flow جریان متلاطم
transient flow جریان گداز
tranquil flow جریان اسوده
traffic flow کشش عبور ومرور
traffic flow کشش ترافیک
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
uniform flow جریان یکنواخت
underground flow جریانزیرزمینی
lava flow جریانگدازه
flow tube تیوبدرگردش
flow bean توپکدرگردش
air flow جریانهوا
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
viscous flow جریان جسبناک یا ناروان
upward flow جریان رو به بالا
unsteady flow جریان غیرماندگار
supercritical flow جریان سیلابی
subsonic flow جریان مادون صوت
subcritical flow جریان رودخانهای
rotation flow شارش چرخشی
rotation flow شارش دورانی
return flow جریان برگشت
rate of flow دبی
rate of flow بده
rate of flow میزان جریان
turbulent flow جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
radial flow جریان شعاعی
program flow روند برنامه
shear flow جریان نیروی برشی
single flow راه یک طرفه
streamline flow جریان خطی
stramline flow جریان موازی یابی ممانعت
steady flow جریان لایه وار
steady flow جریان دائم
steady flow جریان دائمی
steady flow جریان ماندگار
sinuous flow جریان موجی
single flow جاده یک مسیره
program flow گردش برنامه
diagonal flow جریان مورب
continuity of flow پیوستگی جریان
consistent flow جریان دائمی
conical flow تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
commodity flow جریان کالا
circular flow جریان دوری
circular flow جریان دایرهای
chimney flow سوراخ تنور
chimney flow دودکش
out flow of capital خروج سرمایه
capital flow انتقال سرمایه
continuous flow جریان با دبی ثابت
contra flow جهت مخالف
data flow روند داده ها
data flow گردش داده ها
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current flow شار جریان
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
critical flow جریان بحرانی
cretical flow جریان بحرانی
control flow روند کنترل
control flow گردش کنترل
contra flow خلاف جهت
capital flow جریان سرمایه
blasius flow جریان کاملا لایهای تئوریکی
bidirectional flow روند دوسویه
flow charts نمودار گردش کار
flow charts نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow chart نمودارگردشی
flow chart شمای عملیات
flow chart نمودارچرخش کار
flow chart نمودار گردش کار
flow chart نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts نمودارچرخش کار
flow charts شمای عملیات
bidirectional flow جریان دو جهتی
base flow مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base flow جریان پایه
axial flow جریان خطی
axial flow جریان محوری
average flow جریان متوسط
average flow بده میانگین
cash flow گردش وجوه
flow charts نمودارگردشی
flow chart نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
ebb and flow جزرومد
flow of information گردش اطلاعات
flow formula رابطه جریان
flow diagram نمودارجریان
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flow diagram شرح فرآیند
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram فلوچارت
flow direction جهت گردش
flow frequency بسامد بدهها
flow gage جریان سنج
flow of income گردش درامد
flow of income جریان درامد
flow of expenditure گردش هزینه
flow of expenditure جریان هزینه
flow method روش جریان
flow meter فلومتر
flow meter جریان سنج
flow lines خطوط جریان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com