Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (2 milliseconds)
English
Persian
rated quantity
مقدار اسمی
Other Matches
X-rated
فیلمهایجنسی
rated value
مقدار نامی
zero-rated
<adj.>
معاف از مالیات
rated
ارزیابی شده
rated
مجاز
rated
اسمی
zero-rated
<adj.>
بدون مالیات
duty rated
بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
rated output
توان نامی
rated candlepower
شمع اسمی
rated current
جریان اسمی
rated duty
کار اسمی
rated power
هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
rated through put
ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
rated altitude
ارتفاعی که در ان موتورپیستونی بیشترین توان رادارد
rated voltage
ولتاژ اسمی
rated pay load
بار مفید نامی
rated fatigue limit
حد دوام نامی
the house was highly rated
خانه رازیاد تقویم کردند
quantity
تعداد یا شماره چیزی
quantity
مبلغ
quantity
مقدار
quantity
چندی
quantity
کمیت
quantity
قدر اندازه
quantity
حد
quantity
تعداد زیاد
scalar quantity
کمیت اسکالر
scalar quantity
کمیت عددی
scalar quantity
کمیت نردهای
dimensionless quantity
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
quantity allowance
تخفیف کلی
scalar quantity
کمیت غیر برداری
conserved quantity
کمیت پایسته
[فیزیک]
conserved quantity
کمیت ثابت
[فیزیک]
scalar quantity
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
scalar quantity
اسکالر
[فیزیک]
[ریاضی]
sinusoidal quantity
کمیت سینوسی
partial quantity
زیرمجموعه
[ریاضی]
the quantity of a vowel
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
unknown quantity
مقدارمجهول یانامعلوم کسیکه کردارش رانتوان پیش بینی کر د
vector quantity
کمیت برداری
copy quantity
مقدارکپی
infinite quantity
مقدار بی نهایت
r.m.s. value of a periodic quantity
جذر متوسط مربعهای کمیتهای دورهای
quantity surveyor
ارزیاب کمیت مواد
magnetic quantity
کیفیت مغناطیسی
mean value of periodic quantity
میانگین کمیت دورهای
observable quantity
کمیت مشاهده پذیر
oscillating quantity
کمیت نوسانی
peridic quantity
کمیت تناوبی
physical quantity
کمیت فیزیکی
pseudoscalar quantity
کمیت شبه عددی
pulsating quantity
کمیت ضربانی
quantity allowance
تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
electrical quantity
مقدار الکتریسیته
quantity surveyor
براورد کننده مقادیر
quantity surveyors
براورد کننده مقادیر
quantity surveyors
ارزیاب کمیت مواد
alternating quantity
کمیت متناوب
an infinite quantity
بی نهایت
batch quantity
کمیت گروهی
certificate of quantity
گواهی کمیت
certificate of quantity
گواهی مقدار
certificating of quantity
گواهی کمیت
contract quantity
حجم قرارداد
quantity control
کنترل کمیت
quantity of labor
مقدار کار
quantity of leisure
مقدار ساعات بیکاری
quantity of money
مقدار پول
quantity of supply
مقدار عرضه
quantity rebate
تخفیف عمده فروشی
quantity supplied
مقدار عرضه شده
quantity surveryor
براوردکننده مقادیر
quantity of capital
مقدار سرمایه
quantity of leisure
مقدار فراغت
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
quantity discount
تخفیف عمده فروشی
quantity controls
کنترلهای کمی
quantity demanded
مقدار تقاضا شده
quantity of demand
مقدار تقاضا
quantity discount
مقدار تخفیف
quantity discount
میزان تخفیف
quantity discount
تخفیف کلی
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
quantity theory of money
نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
quantity theory of money
نظریه مقداری پول
damped sinusoidal quantity
کمیت سینوسی میرنده
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
symmetrical alternating quantity
کمیت متناوب متقارن نامتوازن
input energizing quantity
اندازه تحریک ورودی
phase of a sinusoidal quantity
فاز کمیت سینوسی
quantity equation of exchange
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
time constant of an exponential quantity
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
quantity theory of money and prices
نظریه مقداری پول و قیمت
demand versus quantity demanded
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
to run to a quantity
[to run into a sum]
بر مبلغی
[مقداری]
بالغ شدن
[یا بودن]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com