Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
reactive volt ampere hour meter
کنتور مصرف کور
reactive volt ampere hour meter
کنتور ولت- امپر- ساعت- راکتیو
Other Matches
volt ampere hour meter
کنتور مصرف فاهری
volt ampere meter
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
ampere hour meter
امپر- ساعت سنج
ampere hour meter regulation
تنظیم امپر- ساعت سنج
volt ampere
اندازه گیری نیروی برق برحسب ولتاژ و امپر
reactive volt amperes
توان هرز
ampere hour
امپر ساعت
ampere hour
امپر- ساعت
ampere hour capacity
فرفیت باطری
ampere hour efficiency of storage batter
بازده باتری انبارهای
hour meter
زمان شمار
watt hour meter
کنتور وات ساعت کنتور مصرف واقعی
kilowatt hour meter
کنتور کیلووات ساعت
watt hour meter
وات- ساعت سنج
watt hour meter
وات ساعت متر
var hour meter
کنتور مصرف کور
induction watt hour meter
کنتور وات ساعت القائی
induction type hour meter
کنتور القائی
volt
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volt
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volt
ولت
volt
واحد نیروی محرکه برقی
ohm per volt
نسبت اهم بر ولت
volt coulomb
ولت- کولن
electron volt
الکترون ولت
ampere
A :symb
ampere second
امپر- ثانیه
ampere
امپر
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere turn
امپر- دور
ampere foot
امپر- پا
ampere minute
امپر- دقیقه
ampere law
قانون امپر
ampere law
قانون لاپلاس
ampere balance
امپرسنج متوازن
ampere turn
امپردور
deci ampere
دهم امپر
hecto ampere
هکتوامپر
deka ampere
ده امپر
reactive
واکنشی
reactive
واکنش دار
reactive
واکنش پذیر
reactive
انفعالی
reactive
منعکس شونده
reactive
واکنش دار راکتیو برگشت کننده
reactive inhibition
بازداری واکنشی
reactive factor
ضریب جریان هرز
reactive mode
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
reactive power
توان هرز
reactive power
توان واکنشی
reactive load
بار خارجی القایی
reactive power
توان غیر فعال
reactive power
توان راکتیو
brief reactive psychosis
روان پریشی واکنشی کوتاه مدت
reactive schizophrenia
اسکیزوفرنی واکنشی
reactive tendency
تمایل واکنشی
reactive type
سنخ واکنشی
reactive epilepsy
صرع واکنشی
reactive effect
عکس العمل
reactive dye
رنگینه واکنش پذیر
reactive depression
افسردگی واکنشی
reactive current
جریان کور
reactive component
جریان هرز
non reactive load
بار خارجی ناخودالقا
reactive current
جریان هرز
reactive current
جریان غیر فعال
reactive psychosis
روان پریشی واکنشی
reactive current
جریان واکنشی
reactive current
جریان راکتیو
reactive intermediate species
گونههای واسطهای واکنش پذیر
zero hour
ساعت س
e hour
وقت ستادی
e hour
وقت مخصوص اجرای عملیات ستادی
zero hour
لحظه شروع ازمایشات سخت لحظه بحرانی
zero hour
هنگام حمله یا حرکت تعیین شده قبلی
Every so often . Every hour on the hour.
دم به ساعت
zero hour
<idiom>
لحظه دقیق حمله درجنگ
zero hour
<idiom>
لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
hour ly
ساعت به ساعت
do not go in an u. hour
وقتی که ساعت بداست نروید
zero hour
ساعت شروع عملیات
h hour
ساعت شروع عملیات
hour
مدت کم
hour
وقت
hour
06 دقیقه
hour
ساعت
h hour
ساعت س
man hour
نفر ساعت
man hour
یک ساعت کار یک کارگر
man hour
واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
hour angle
زاویه نصف النهارجغرافیایی
man hour
واحد کار بر حسب ساعت
hour angle
زاویه ساعتی
quarter hour
پانزده دقیقه
in hour's time
د ر
in hour's time
دو ساعت
quarter hour
ربع ساعت
hour circle
دایره ساعتی
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
in the space of an hour
بفاصله یک ساعت
hour circle
نصف النهار حلقه مدرج
quarter of an hour
یک چهارم سده
hour glass
ساعت ریگی
horsepower hour
توان اسب در ساعت
half hour
03 دقیقه
lunch hour
ساعتصرفنهار
hour land
عقربه ساعت شمار
hour hands
عقربه ساعت شمار
hour hand
عقربه ساعت شمار
man-hour
جمع تعداد ساعات کار
man-hour
نفرساعت
unearthly hour
<idiom>
مزاحمت
The darkest hour is that before the down.
<proverb>
تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
What's the charge per hour?
کرایه هر ساعت چقدر است؟
at the eleventh hour
در آخرین لحظات
at the elventh hour
دقیقه نود کاری انجام دادن
at an unearthy hour
بی موقع
eleventh hour
آخرینفرصت
half hour
نیم ساعت
the hour has struck
موقع بحران رسید
happy hour
<idiom>
ساعات تفریح وخوشی
watt hour
وات ساعت
It take one hour there and back.
رفتن وبر گشتن ( رفت وبرگشت ) یکساعت طول می کشد
kilowatt hour
کیلووات در ساعت
rush-hour
ساعت پرمشغله
rush-hour
ساعت شلوغی
rush-hour
وقت پررفت و آمد
the hour has struck
زنگ ساعت زده شد
How did this half hour unfold?
این نیم ساعت چطور پیش رفت؟
life is not worth an hour's p
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
rush-hour traffic
وقت شلوغ رفت و آمد
rush-hour traffic
ساعت شلوغی ترافیک
hour angle gear
ساعتدندهدارگوشهای
greenwich hour angle
زاویه ساعتی بین نصف النهارسماوی گرینویچ و نصف النهار محل
local hour angle
زاویه ساعتی محلی
The poison took effect after one hour.
زهر پس از یکساعت اثر کرد اما حرفم در او اثر نداشت.
sidereal hour angle
زاویه ساعتی نجومی
the morning hour has gold in its mouth
<proverb>
سحرخیز باش تا کامروا باشی
twenty four hour charge rate
امپر مجاز باتری
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
ph meter
پی .اچ سنج
meter
مقیاس
meter
مقیاس میزان
meter
سنج
meter
وسیله اندازه گیری
meter
وسیله سنجش
meter
اندازه
meter
کنتور نشاندهنده
meter
کنتور
meter
میزان
meter
کنتور مصرف سنج
meter
وزن شعر نظم
meter
سجع وقافیه
meter
متر
meter
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
meter
اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
meter
اندازه گیر
meter
سنجنده
distance meter
فاصله سنج
thermocouple meter
سنجه با زوج گرمایی
tuning meter
میزان سنج
distance meter
بعد سنج
two phase meter
کنتور دو فاز
current meter
امپر متر
demand meter
تقاضاسنج
drift meter
انحراف سنج مسیر
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
rectifier meter
سنجه با یکسوکننده
electric meter
برق سنج
electric meter
کنتور
electricity meter
کنتور برق
excess meter
کنتور مصرف اضافی
exposure meter
دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
flow meter
جریان سنج
current meter
اسیابک
water meter
کنتور اب
integrating meter
سنجه کل
amperehour meter
کنتور
astatic meter
سنجه نامتوجه
cadmium meter
ولت سنج کادمیمی
call meter
کنتور مکالمات تلفنی
capacitance meter
فرفیت سنج
parking meter
مانش سنج
parking meter
پارکومتر
conductivity meter
دستگاه اندازه گیری قابلیت هدایت
watt meter
وات سنج
cosine meter
دستگاه اندازه گیری ضریب توان
cosine meter
توان سنج
cosine meter
کسینوس متر
current meter
جریان سنج
water meter
اب سنج
multi meter
سنجه چند کاره
meter rule
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
induction meter
کنتور القائی
induction meter
سنجه القا
inductance meter
اندوکتانس متر
range meter
فاصله سنج
light meter
اسباب کوچک نور سنجی
light meter
نورسنج
impluse meter
ضربان سنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com