Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
reasonable scale
مخارج متعارفه
Other Matches
reasonable
عقلائی
reasonable
منطقی
reasonable
قابل قبول
reasonable
مستدل
reasonable
متعارف
reasonable
معقول
reasonable
منصفانه
the price was not reasonable
بهای ان معقول بنظر نمیرسید
reasonable
[comprehensible]
<adj.>
قابل درک
reasonable
[comprehensible]
<adj.>
قابل فهم
the price was not reasonable
بهای گزافی بران گذاشته بودند
reasonable
[comprehensible]
<adj.>
قابل توضیح
reasonable advantage
منفعت عقلائی
reasonable and probable cause
علت معقول و به فاهر درست
reasonable period
مدت معقول
reasonable price
قیمت معقول
reasonable profit
منفعت عقلایی
reasonable time
زمان معقول
reasonable time
مدت معقول
reasonable price
قیمت عادله
reasonable term and condition
قید و شرط معقول
reasonable of average wage fair
اجرت المثل
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
z scale
مقیاس " زی "
y scale
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
scale down
کاهش تدریجی
scale down
کاهش
scale down
به نسبت ثابت
scale down
کاهش مقیاس
f scale
مقیاس اف
scale up
افزایش
scale up
افزایش به نسبت ثابت
scale up
افزایش مقیاس
scale value
ارزش مقیاسی
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
t scale
مقیاس T
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to scale up or down
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
two scale
دو مقیاسی
two scale
دودویی
x scale
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
x scale
مقیاس طولی عکس
k scale
مقیاس ک
scale
قپان
scale
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
خطکش
scale
درجه
scale
مقیاس
scale
مشابه 8865
scale
کمتریا افزایش نسبت
scale
طبلک درجه
scale
قطعه
scale
درجه بندی
scale
ترازو
scale
جدول
scale
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
شاخص
scale
مقیاس نقشه
scale
میزان مقیاس درجه
scale
طبله
scale
مقیاس کردن
scale
مقیاس گذاشتن
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale
دسته بندی
scale
نرخ دو مقدار
scale
ن
micrometer scale
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
needle scale
حرکت تعادلی روی یک پا
scale board
تخته نازک
nominal scale
مقیاس اسمی
micrometer scale
طبله میکرومتر
medium scale
نقشه مقیاس متوسط
scale of balance
کپه
scale factor
ضریب مقیاس
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale factor
ضریب اندازه
scale factor
پیمایش
medium scale
در مقیاس متوسط
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
scale factor
مقیاس گذاری
scale armor
زره پولک دار
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
nominal scale
مقیاس
rating scale
مقیاس درجه بندی
ration scale
مقیاس نسبتی
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
range scale
طبله مسافت
psychological scale
مقیاس روانی
product scale
مقیاس فراورده
precision scale
مقیاس دقیق
point scale
مقیاس امتیازی
plotting scale
خط کش مسافت یاب
plotting scale
خط کش مختصات
plateform scale
قپان سکوب دار
photographic scale
مقیاس عکاسی
percentile scale
مقیاس صدکی
ordinal scale
مقیاس ترتیبی
numerical scale
مقیاس شماره بندی شده
numerical scale
مقیاس عددی
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
letter scale
مقیاسنامهها
depth scale
مقیاسعمیق
cine scale
صفحهنشانگر
Celsius scale
درجهیسیلیوس
belly scale
شکمصاف
aperture scale
دهانهمقیاسدرجه
altitude scale
ارتفاعدیجیتالی
Richter Scale
درجهی ریشتر
Richter Scale
میزان ریشتر
latitude scale
مقیاسجغرافیایی
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
distance scale
مقیاسمسافت
graduated scale
ترازویدرجهدار
height scale
پایهارتفاع
scale leaf
برگقطعهای
tempo scale
میزانتمپو
transfer scale
پایهانتقال
vernier scale
قالبنمایش
At the rate of . On a scale of .
به میزان
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
windage scale
مقیاس تغییر سمت
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
site scale
دستگاه تراز توپ
site scale
طبله تراز
sight scale
مقیاس نشانه روی
sight scale
طبله نشانه روی
kitchen scale
ترازویآشپزخانه
scale of weights
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project
وسعت طرح
scale of project
اندازه طرح
scale of production
مقیاس تولید
scale of preferences
مقیاس برتریها
spectral scale
مقیاس طیفی
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
stanine scale
مقیاس نه بخشی
transverse scale
مقیاس عرضی
tonal scale
مقیاس صوتی
to turn the scale
قطعی بودن
to turn the scale
قاطع بودن
to sink in the scale
در مقام تنزل کردن
to sink in the scale
پایین رفتن
to scale awall
بالارفتن ازدیوار
the scale preponderates
کفه ترازو پایین میرود
temperature scale
مقیاس دما
swan scale
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
scale of preferences
مقیاس رجحانها
maximum scale value
مقدار درجه بندی حداکثر
fahrenheit scale
مقیاس فارنهایت
cumulative scale
مقیاس تراکمی
coordinate scale
گونیا
coordinate scale
گونیای مختصات
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
conversion scale
مقیاس خطی
clerk of the scale
متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
chromatic scale
مقیاس نیم پردهای
centigrade scale
مقیاس سانتی گراد
binary scale
مقیاسی که 2 ماخذ عددشماری انست نه 10
beaufort scale
سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
beam scale
توازن تیر
baume scale
مقیاس بومه
deflection scale
مقیاس سمتی
deflection scale
طبله مقیاس سمت
deflection scale
طبله سمت
explosive scale
مدار موادمنفجره مصرف شده درپرتاب گلوله
explosive scale
مدار منفجره
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
engineer's scale
خط کش مهندسی
elevation scale
طبلک درجه
elevation scale
مقیاس درجه
economies of scale
صرفه جوئیهای مقیاس
economies of scale
صرفه جوئیهای تولید انبوه
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
dispersion scale
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
diseconomies of scale
عدم صرفه جوئی به مقیاس
derived scale
مقیاس اشتقاقی
bar scale
مقیاس خطی
architecht's scale
خط کش مقیاس مهندسی
architecht's scale
خط کش مهندسی
large scale
بمقدار زیاد
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
مقیاس کوچک
small-scale
بمقیاس کم
small-scale
بمقدار کم
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale
مقیاس کوچک
small scale
بمقیاس کم
small scale
بمقدار کم
full-scale
تمام عیار
large scale
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large scale
در مقیاس بزرگ
large scale
مقیاس بزرگ
age scale
مقیاس سنی
additive scale
مقیاس جمع پذیر
absolute scale
مقیاس دمای مطلق
absolute scale
مقیاس مطلق
abac scale
وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
abac scale
پرگار قوس سنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com