Dictiornary-Farsi | receive attention | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 81 (6 milliseconds)

English	Persian
receive attention	مورد توجه واقع شدن


Other Matches

receive	دریافت کردن
what p do you receive?	صدی چندمی گیرد
what p do you receive?	چند درصد می گیرد
receive	به دست آوردن
receive only	فقط دریافتی
receive only	فقط گرفتنی
receive of	سهم داشتن از
receive as	دانستن
receive	پذیرش داده از یک خط ارتباطی
receive	ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
receive	اخذ دریافت کردن جا دادن وپنهان کردن مال مسروقه
receive	رسیدن پذیرفتن
receive	پذیرایی کردن از
receive	جادادن
receive	وصول کردن
receive	گرفتن
receive	دریافتی
to receive a wound	زخم خوردن
to receive a wound	زخم برداشتن
receive a bribe	رشوه گرفتن
receive a bribe	ارتشاء
receive a wound	زخم خوردن
To receive a blow.	ضربه خوردن
to receive attantion	مورد توجه قرار گرفتن
receive a bribe	اخذرشوه
keyboard send receive	صفحه کلید ارسال- پذیرش
To keep onesface ruddy by the slap it has receive. <proverb>	با سیلى صورت خود را سرخ نگهداشتن .
attention	سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
attention	خاطر حواس
attention	ادب و نزاکت
to a the attention of someone	خاطریاتوجه کسیرا جلب کردن
attention	حاضرباش
attention	خبردار
attention	برسد به دست
attention	اخطارجهت اطلاع به
attention	رسیدگی
attention	به جای خود به گیرندگان جهت اطلاع
attention	حالت خبردار
attention	دقت
attention	موافبت
attention	کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attention	توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attention	شمشیرباز اماده برای مبارزه
attention getting	توجه طلب
attention	فرمان خبردار
attention	توجه
Your attention please.	توجه فرمایید !توجه فرمایید !
pay attention <idiom>	توجه کردن
selective attention	دقت انتخابی
to pay attention to something [someone]	به چیزی [کسی ] توجه کردن
draw attention	توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
To stand to attention.	خبر دار ایستادن
attention key	کلید جلب توجه
attention span	فراخنای توجه
attention to orders	توجه کنید
attention key	کلید رسیدگی
attention to orders	توجه
attention to port	احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
field of attention	میدان توجه
it askes for attention	دقت می خواهد
it askes for attention	توجه لازم دارد
attention seeking	توجه طلب
meticulous attention	دقت و توجه زیاد
position of attention	حرکات و احترامات نظامی
attention code	حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
attention deficit	کاستی توجه
span of attention	فراخنای توجه
To bring something to someones attention .	چیزی را ازنظر کسی گذراندن
The noise distracts my attention .	سروصد ا حواسم را پرت می کند
To stand at attention(ease).	بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
program attention key	کلید جلب توجه برنامه
He holds the attention of his audience.	شنوندگانش را جذب می کند
to listen with rapt attention	با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
program attention key	کلیددستیابی برنامه
To amuse someone . To engage someones attention.	سر کسی را گرم کردن
To bring something to someones notice ( attention ) .	چیزی را بنظر کسی رساندن
To amuse someone . to engage someones attention .	سر کسی را گرم کردن
She didnt pay the slightes attention .	بقال سه کیلو کم داده است
To neglect something . To pay no attention ( heed ) to something .	از چیزی غافل شدن
Pay attention to the house rules [hazard statements] .	توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .

receive attention

مورد توجه واقع شدن