Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
receiver output volume
شدت صوت گیرنده
Other Matches
receiver volume control
کنترلصدایدریافتی
receiver
مال خر
receiver
گوشی تلفن
receiver
دستگاه گیرنده بی سیم
receiver
جعبه خزانه
receiver
دستگاه خوراک دهنده
receiver
جعبه خوراک دهنده
receiver
گیرنده رادیویی
receiver
متصدی دریافت
receiver
گوشی
receiver
دریافت کننده
receiver
گیرنده
receiver
توپگیر
receiver
مدیر تصفیه
d.c. receiver
رادیوی جریان مستقیم
receiver
وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
receiver
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receiver
فرف گیرنده
receiver
خبرگیر
receiver
دستگاه گیرنده
receiver
خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
receiver
ماموری که ازطرف دادگاه اموال محکوم علیه را جهت اجرای حکم ضبط و اداره میکند
sound receiver
دریافتگر صدا
mouthpiece receiver
دریافتکنندهتکهدهانی
dust receiver
مخزنگردوخاک
universal receiver
رادیو برق و باتری
universal receiver
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
acid receiver
مخزن اسید
communication receiver
گیرنده مخابرات
two valve receiver
گیرنده دو لامپی
superheterodyne receiver
گیرنده سوپر هترودین
superheterodyne receiver
رادیوی سوپرهترودینی
battery receiver
رادیو باتری
beat receiver
گیرنده تداخلی
regenerative receiver
رادیوی واکنشی
receiver gating
ولت افزایی گیرنده
radio receiver
گیرنده رادیویی
portable receiver
رادیوی قابل حمل
portable receiver
رادیوی دستی
distilling receiver
گیرنده تقطیر
amateur receiver
گیرنده اماتور
all wave receiver
رادیوی تمام موج
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
tube receiver
گیرنده لامپی
official receiver
اعتصاب رسمی
official receiver
اعتصاب باجایزه سندیکا
official receiver
عضو نافر
official receiver
مدیر تصفیه
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
television receiver
گیرنده تلویزیونی
telephone receiver
گوشی تلفن
high fidelity receiver
گیرنده رابط
long wave receiver
گیرنده موج بلند
receiver of stolen goods
مال خر
single circuit receiver
گیرنده یک مداره
receiver of stolen goods
خریدار مال مسروقه
tuned radio frequency receiver
رادیو با بسامد میزان شده
volume
برچسب
volume
درجه صدا جلد
volume
قدرت دستگاه مخابراتی
volume
جلد
volume
مقدار
volume
جلدکتاب
volume
گشایش
volume
فرفیت
volume
دیسک یا نوار یا وسیله ذخیره سازی
volume
مجلد
volume
حجم
[ریاضی]
volume
توده
volume
کتاب برحجم افزودن
volume
نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
volume
برزگ شدن
volume
حجم
on/off/volume
مفتوحنخها
volume
دفتر
volume
بصورت مجلد دراوردن
volume
بلندی صدا
volume
تعداد میزان
volume
میزان
volume
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
free volume
حجم ازاد
flood volume
حجم سیل
molal volume
حجم مولی
molar volume
حجم مولی
mole volume
حجم مولی
molecular volume
حجم مولکولی
residual volume
حجم باقیمانده
retention volume
حجم بازداری
volume of sound
شدت صوت
proper volume
ویژه حجم
partial volume
حجم جزیی
multifile volume
حجم چند فایلی
multifile volume
حجم چند پروندهای
volume of sales
گردش معاملات
specific volume
حجم ویژه
volume of production
حجم تولید
swept volume
حجم سیلندر
volume of trade
حجم بازرگانی
volume expander
منبسط کننده دینامیکی
volume fraction
کسر حجمی
volume label
برچسب دیسک
volume label
برچسب حجم
volume of export
حجم صادرات
volume of fire
حجم اتش
volume of import
حجم واردات
volume of money
حجم پول
volume of sales
حجم فروش
volume of transactions
حجم مبادلات
volume percent
درصد حجمی
volume reverberation
پخش صوت در اب به طوریکجا
volume unit
واحد بلندی صدا
volume of sales
حجم معاملات
volume of sales
مقدار فروش
volume expander
صوت گستر
volume discount
مقدار
volume discount
تخفیف
the volume that preceded
جلد پیش
the volume that preceded
جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
tidal volume
حجم جاری
tonal volume
بلندی صوت
traffic volume
حجم امد و شد
traffic volume
بار شد و امد
void volume
حجم خالی
volume adjustment
تنظیم شدت صوت
volume capacity
گنجایش
volume capacity
فرفیت
volume charge
بار حجمی
volume compressor
محدودکننده دینامیکی
volume control
پیچ صدا
volume control
کنترل شدت صوت
volume discont
تخفیف مقداری
volume discont
تخفیف خریدعمده
volume readout
حجمنمایشدادهشده
excluded volume
حجم مستثنی
absolute volume
حجم مطلق
an odd volume
جلد تکی یا متفرقه
end of volume
انتهای جلد
clearance volume
کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
dead volume
حجم مرده
weight by volume
وزن حجمی
employment volume
حجم اشتغال
equipotential volume
حجم هم پتانسیل
volume table of constants
فهرست راهنما
volume change of concrete
تغییر حجم بتن حاصل ازانقباض و انبساط
sound volume amplifier
تقویت کننده شدت صوت
volume of bank credit
حجم اعتبارات بانکی
volume table of constants
جدول برچسب محتویات
ringing volume control
کنترلصدایرنگ
partial molar volume
حجم جزیی مولی
gram molecular volume
حجم مولکول- گرم
automatic volume expansion
گسترش خودکار صدا
density of volume charge
چگالی بار حجمی
automatic volume control
نافم خودکار صدا
output
برونداد بروندهی
output
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
وسیلهای که
output
مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output
تولید
output
برون گذاشت برونگذار
output
بازداده
output
برون داد
output
انرژی خروجی
output
ستانده
output
برون ده
output
محصول
output
برونداد محصول
output
خروجی
output
بازده
output
تولیدی
output
برونداد
output
کارکرد فرفیت
potential output
تولید بالقوه
per capita output
تولید سرانه
output tube
لامپ خروجی
output unite
واحد خروجی
output variability
تغییرات تولید
output voltage
ولتاژ خروجی
peak output
حداکثر تولید
output voltage
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
output rate
نرخ تولید
output resonator
همنواگر جعبهای خروجی
output stage
مرحله خروجی
output speed
سرعت خروجی
output shaft
محور خروجی
output routine
روال خروجی
output stream
مسیل خروجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com