English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English Persian
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Other Matches
reciprocal متقابل
reciprocal معوض
reciprocal مقدارعکس
reciprocal متقابل معکوس
reciprocal روانه کردن متقابله
reciprocal متقابله
reciprocal عمل متقابل
reciprocal معکوس دوجانبه
reciprocal دو طرفه
reciprocal دو جانبه
reciprocal معکوس
reciprocal دو سویه
reciprocal تقابلی
reciprocal عکس
reciprocal دوجانبه
reciprocal laying نشانه روی متقابله
reciprocal inhibition بازداری تقابلی
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
reciprocal agreement قرارداد دو جانبه
reciprocal agreement توافق دو جانبه
reciprocal innervation تحریک عصبی تقابلی
reciprocal laying روانه کردن متقابله توپها
reciprocal trading مبادله متقابل
reciprocal trading داد و ستدمتقابل
reciprocal treatment معامله متقابله
reciprocal wavelength طول موج وارونه
border حاشیه زه
border دوره
border حریم
border فضای اطراف متن نمایش داده شده یا چاپ گرفته شده
border حاشیه دار کردن
at the border to دم مرز به
border حاشیه فرش
S-border حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
border کناره
border لبه دارکردن
border لبه
border مرز
border پشته خاکی
border مجاور بودن
border حاشیه گذاشتن
border سجاف کردن
border لبه گذاشتن
border کناره مرز
border خط مرزی
border زه
border کران
border حاشیه
border سرحد
border پشته
border کنار
cartouche border قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
carnation border حاشیه گل میخکی که در فرش های آسیایی خصوصا هندی دیده می شود
baberpole border شیرازه بافته شده از دو رنگ
minor border حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
border installations تاسیسات مرزی
meander border [طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
Kufic border حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
crab border حاشیه خرچنگی [فرش]
rainbow border حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
border stone جدول
rosette border حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
border method روش نواری
border line خط راهنما
border line خط کنار
border line خط راهبر
border line خط حاشیه
border crosser عبور کنندگان از مرز پناهندگان
border break ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
border stone سنگ مرزی
cathode border مرز کاتد
border police پلیس مرزبانی
herbaceous border محوطهگیاهی
border post ساختمانمرزبانی
border guard پلیس مرزبانی
purple border حاشیهارغوانی
border land زمین مرزی
smuggler [of people across a border] قاچاقچی آدم [در سر مرز]
border check irrigation ابیاری نواری
curled leaf border حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
border ditch irrigation ابیاری نواری
He crossed the frontier(border-line). ازمرز رد شد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com