English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (3 milliseconds)
English Persian
reciprocal innervation تحریک عصبی تقابلی
Other Matches
innervation عصب رسانی عصب گیری
innervation تحریک عصب
reciprocal متقابل
reciprocal معوض
reciprocal مقدارعکس
reciprocal متقابل معکوس
reciprocal روانه کردن متقابله
reciprocal عمل متقابل
reciprocal معکوس دوجانبه
reciprocal دو طرفه
reciprocal دو جانبه
reciprocal معکوس
reciprocal دو سویه
reciprocal تقابلی
reciprocal عکس
reciprocal دوجانبه
reciprocal متقابله
reciprocal trading مبادله متقابل
reciprocal trading داد و ستدمتقابل
reciprocal treatment معامله متقابله
reciprocal wavelength طول موج وارونه
reciprocal laying روانه کردن متقابله توپها
reciprocal laying نشانه روی متقابله
reciprocal inhibition بازداری تقابلی
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
reciprocal agreement قرارداد دو جانبه
reciprocal agreement توافق دو جانبه
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com