English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
record player گرامافون
Search result with all words
wireless record player گرام پخش کننده
Other Matches
player بازیگر
player بازیکن
player هنرپیشه بازیکن ورزشی
player بازیکن
player نوازنده
Media Player برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
player's stick چوببازیکنهاکی
combi player درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
club player بازیگر باشگاهی
He is an excellent player. عالی بازی می کند ( ورزش )
tennis player بازیکنتنیس
player [American E] مردلاس زن
player [American E] زن دنبال کن
player [American E] مشتاق زن
player [American E] مرد زن پرست
to be sidelined [player] از بازی یا معرکه خارج شدن [ورزشکار]
ball player بازیگر با توپ
defensive player شطرنج باز دفاعی
cricket player بازیکنگریکت
money player ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
player piano پیانو خودکار
hunch player شرطبند از روی حدس و گمان
volleyball player والیبالیست
offensive player شطرنجباز حملهای
registration of player نامنویسی بازیگران
piano player اسباب پیانو زنی
piano player پیانوزن
CD/ROM player محلقرارگرفتنسیدی
player coach مربی
player's number شماره بازیگر
field player بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
protect a player معاف از انتقال
exempt player بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
back line player بازیگر خط عقب والیبال
ice hockey player بازیکنهاکیروییخ
american football player بازیکنفوتبالآمریکایی
compact disc player دستگاهدیسکفشرده
cassette player controls کنترلکنندهاینوار
personal radio cassette player رادیووضبطصوتشخصی
compact disc player controls دکمههایکنترلکنندهدیسک
attacking [style of play, player] <adj.> مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.> تهاجمی
attacking [style of play, player] <adj.> حمله
record یادداشت سخنرانی
off the record <idiom> خصوصی
off the record محرمانه و خصوصی
record یادداشت درسی
on record ثبت شده
record ثبت کردن
record : ثبت
record نام نیک
record ضبط کردن
record پرونده
record مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
record سابقه
record ثبت
record دفتر
record مدرک کتبی سابقه
record صفحه گرامافون
record نوشته
record حد نصاب مسابقه
record ضبط شدن
record ثبت کردن ضبط کردن
record یادداشت نگارش
record تاریخچه
record صورت مذاکرات
record صورت جلسه سابقه
record پیشینه
record نگاشتن
off-the-record محرمانه و خصوصی
record بایگانی ضبط
record رکورد
record سجل بایگانی
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
record حجم داده در یک رکورد
record تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
record لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
record مجموعه موضوعات داده مربوطه
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
record سابقه مدرک
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
record یادداشت کردن
record ثبت کردن ضبط کردن ضبط
record هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
record ثبت گواهی ثبت شده
record مدرک ثبت کردن
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
record یادداشت بایگانی
transaction record رکورد تراکنش
record head نوک ضبط
record layout طرح بندی مدرک
record layout ترتیب کلی رکوردها
record layout طرح کلی رکوردها
record gap شکاف بین رکوردها
record length درازای مدرک
record of events دفتر ثبت وقایع
record length طول رکورد
record management مدیریت مدارک
record gap فاصله خالی بین رکوردها
record management مدیریت رکوردها
record manager مدیر رکورد
record number شماره رکورد
record of events ثبت وقایع
record keeping نگهداری سوابق
record of service سابقه خدمت
record office اداره بایگانی کل
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track record پیشینه
record button دکمهضبط
record control دکمهضبط
record library مرکزکرایهنوارکاست
record-breaker فردیکهرکوردجدیدیبنام خود
record-breaker ثبتکند
record-breaking شکستنرکورد
set a record رکورد بر جای گذاشتن [ورزش]
track record سابقه
verbatim record porotocol
unit record رکورد واحد
record prices بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
record printer اشاره گر رکورد
record separator جداکننده رکوردها
stock record سابقه موجودی
trailer record مدرک پشت بند
trailer record رکورد پشت بند
unit record تک مدرکی
tape record روی نوار ضبط صوت صدا راضبط کردن
conveyance by record انتقال قهری به حکم دادگاه
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
criminal record سوء پیشینه جزائی
cumulative record نمودار تراکمی
data record رکورد داده ها
debt of record دین قانونی
debt of record بدهی قانونی record of court محکوم به
deletion record یک رکورد جدید که یک رکوردموجود از فایل اصلی راجابجا کرده یا کنار می گذاردرکورد حذفی
end of record انتهای مدرک
break a record رکورد شکنی
header record سررکورد
header record رکورد سرامد
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
clinical record پرونده بیمارستانی
record players گرامافون
addition record رکورد اضافی
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
bad record سوء سابقه
bad record پیشینه بد
bear record to تصدیق یا اثبات کردن
beat a record حد نصاب را شکستن
boot record رکورد راه اندازی
carded for record از خدمت صف معاف
carded for record معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
clean record نداشتن پیشینه بد
clean record عدم سوسابقه حسن پیشینه
clinical record پرونده بالینی
clinical record پرونده بهداشتی
home record سررکورد
home record رکورد مبدا
record as target اماج را ثبت کنید
record blocking بلاکه کردن رکوردها
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
record blocking کنده یی کردن مدارک
record as target ثبت اماج
phonograph record صفحه گرامافون
record as target ثبت کردن بعنوان هدف
physical record مدرک مادی
physical record بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
physical record رکورد فیزیکی
qualification record پرونده مهارت فنی
qualification record پرونده خدمتی
record blocking دسته کردن رکوردها
logical record رکورد منطقی
record count شمارش رکوردها
record format قالب مدرک
lable record رکورد برچسب
record format قالب رکورد
record firing عناصر تیر را ثبت کنید
logical record مدرک منطقی
record gap شکاف بین مدارک
record count شمار مدارک
record book دفتر ثتب سوابق
record book دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
label record مدرک برچسب
world record holder دارنده رکورد جهانی
freedom from evil record عدم سو سابقه
automatic record changer گرام خودکار
graduate record examination جی ار ای
He broken an Olympic record. رکورد المپیک را شکست
unit record device دستگاه ضبط واحد
variable length record رکورد با طول متغیر
variable length record مدرک با طول متغیر
kuder preference record رجحان سنج کودر
graduate record examination امتحان ورودی بعد ازلیسانس
freedom from evil record نداشتن پیشینه بد
fixed length record رکورد باطول ثابت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com