Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English
Persian
rectification note
اصلاحیه
Other Matches
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
rectification
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
rectification
راست گردانی
rectification
یکسو کردن
rectification
تصویر کردن یک عکس مورب هوایی روی یک سطح افقی راست کردن عکس
rectification
اصلاح
rectification
جبران یکسوسازی
rectification
تصحیح
rectification
راستگری
rectification
تصفیه
rectification
دائم سازی
two way rectification
یکسوسازی تمام موج
two way rectification
یکسو سازی دو راهه
rectification of a curve
طول کمان
[ریاضی]
efficiency of rectification
بازده یکسوکنندگی
grid rectification
یکسوسازی شبکه
rectification of an alternating current
یکسوکنندگی جریان متناوب
d. note
درخواست پرداخت
to take note of
ملاحظه کردن
i will note it down
یاد داشت میکنم
note of a
نشان شگفت
note of a
علامت تعجب
take note
اتخاذ سند کردن
take note of
اتخاف سند کردن
whole note
گرد
Please note
[that]
...
قابل توجه است که
note
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
note
سند
note
کلید پیانو
note
اهنگ صدا نت موسیقی
note
خاطرات یادداشت
note
تبصره یادداشت ها
note
یادداشت کردن
note
تفسیر
note
ثبت کردن
note
بخاطرسپردن
note
ملاحظه کردن
note
توجه کردن ذکر کردن
note
اسکناس
note
توجه
note
تذکر
note
درنظر گرفتن
note
یادداشت
note
نت موسیقی نوشتن
note
pro-memoria
note
نامه رسمی
note
تبصره قبض
packing note
فهرست بسته بندی
promissory note
اسناد اعتباری
quarter note
نت یک چهارم
recommendatory note
پی نوشت
promissory note
برگه بدهی
note verbal
verbal
note paper
کاغذ رقعهای
note paper
کاغذ نویسی
note of hand
قبض عندالمطالبه
packing note
گواهی بسته بندی
verbal note
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
note book
دفتر کتابچه
note book
دفتریاد داشت
marginal note
حاشیه
to make a note of
یاد داشت کردن
promissory note
سند بدهی
sick note
گواهیپزشکیاستعلاجی
time note
سند یا قبض مدت دار
to sund a note
نواختن یک نت
promissory note
فته طلب
half note
نیم پرده
half-note
نیم پرده
sixteenth note
نت یک شانزدهم
demand note
سفته
treasury note
اسکناس صادره از طرف خزانه
promissory note
فته طلب یا پته طلب قبض عندالمطالبه
promissory note
سند ذمهای
worthy of note
قابل ملاحظه
note values
انواعنت
key note
مایه نما
credit note
اعلامیه بستانکاری
callective note
بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
consignment note
اعلامیه حمل
consignment note
سند ارسال کالا
consignment note
بارنامه
contents note
فهرست محتوای بسته بندی
contract note
سند قرارداد
contract note
سند مقاطعه توافق نامه
cover note
بیمه نامه موقت
cover note
گواهی بیمه نامه
borrower's note
قبض بدهکاری
bank note
چک تضمین شده سند در وجه حامل
credit note
صورت وضعیت اعتباری
credit note
برگ بستانکار
credit note
سند بدهی
advice note
حواله پیش پرداخت
promissory note
سفته
advice note
دستورپیش پرداخت
advice note
یادداشت اطلاع
bank note
چک تضمین شده
bank note
اسکناس
bank note
پول
cover note
گواهی پوشش بیمه
covering note
بیمه نامه موقت
foot note
پانوشت
foot note
زیرنویس
freight note
صورتحساب هزینه حمل
freight note
سندکرایه و بارکشی
eighth note
نت اکتاو
grace note
نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
ground note
نت زمینه
issue note
برگه صدور
key note
معرف مایه
foot note
پی نوشت
eighth note
نت یک هشتم
debit note
رسید بدهکار
debit note
سند هزینه
debit note
صورتحساب بدهی
demand note
چک تمسک
demand note
مطالبه نامه
delivery note
فهرست کالاهای در حال حمل
delivery note
حواله تحویل
materials returned note
یادداشت مواد عودت داده شده
materials returned note
برگه مواد برگشتی
block note paper
دسته کاغذیاد داشت
A sharp note(reply).
نامه (جواب ) تند ( شدید اللحن )
air consignnment note
قبض حمل هوایی
railway consignment note
سند ارسال کالا با راه اهن
goods received note
برگه دریافت کالا
I must make a special note of that.
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
inland waterway consignment note
صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
To make an apt remark . To stpike the right note.
بجا سخن گفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com