English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (6 milliseconds)
English Persian
reserve requirements ذخائر مورد نیاز
Other Matches
requirements احتیاجات
requirements آنچه مورد نیاز است
requirements نیازمندیها
requirements شرایط لازم
the requirements of the law مقر رات قانونی
admission requirements شرایط پذیرش
general requirements نیازهای عمومی
requirements list فهرست نیازمندیها
the requirements of the law انچه درقانون قید شده
requirements of a contract مقتضای عهد
requirements of the credit شرایط اعتبار
materials requirements planning برنامه ریزی مواد مورد نیاز
material requirements planning برنامه ریزی نیازمندیهای کالا
reserve قید شرط
reserve پس نهاد
I'd like to reserve ... می خواهم یک ... رزرو کنم؟
with reserve بقید احتیاط
under reserve تحت تضمین
to have something in reserve چیزی درچنته داشتن
to have something in reserve چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
reserve مدارا
reserve ذخیره کردن اختصاص دادن
reserve نگهداشتن
reserve اندوخته
reserve رزرو کردن
reserve از پیش حفظ کردن
reserve توداربودن
reserve احتیاط یدکی
reserve ذخیره
reserve اندوختن اندوخته
reserve نگه داشتن اختصاص دادن
reserve پس نهاد کردن
reserve کنار گذاشتن
reserve عضو علی البدل
reserve کتمان حقیقت
reserve مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve ذخیره کردن
reserve احتیاط
reserve officer افسر وفیفه
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
reserve mobilization بسیج احتیاطها
reserve officer افسر احتیاط
reserve on board مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
reserve fund وجوه اندوخته
reserve fund سرمایه احتیاطی
reserve curreny پول ذخیره
reserve force نیروی احتیاط
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
reserve components قسمتهای احتیاط ارتش
reserve curreny ارز ذخیره
reserve echelon رده احتیاط
reserve fund وجوه ذخیره
reserve price اخرین بها
reserve price بهای قطعی
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
reserve parachute چترذخیرهای
paper in reserve کاغذذخیرهای
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
tactical reserve احتیاط تاکتیکی
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
stone reserve ذخیره سنگ
rolling reserve امادذخیره دم دست وهمیشه حاضر در پای کار
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
reserve stock موجودی ذخیره
reserve stock اماد ذخیره
reserve requirement مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
reserve price قیمت پایه در حراج
reserve price قیمت نهایی بهای قطعی
Could you reserve a room for me? آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
reserve center مرکز اموزش احتیاط
army reserve احتیاط نیروی زمینی
equipment reserve ذخیره تجهیزاتی
liability reserve ذخیره بدهیها
gold reserve اندوخته طلا
general reserve احتیاط عمومی
battle reserve ذخیره جنگی
floating reserve نیروی ذخیره احتیاط متحرک
floating reserve احتیاط سیال
central reserve سکوی میانی
central reserve سکوی وسط
capital reserve اندوخته سرمایه
capital reserve ذخیره سرمایه
battle reserve احتیاط جنگی
army reserve قسمت احتیاط نیروی زمینی
mobile reserve احتیاط متحرک
national reserve اندوختگاه ملی
reserve accumulator انباره کمکی
reserve buoyancy حجم بالاتر از خط ابخور ناو
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
payment under reserve پرداخت تحت تضمین
reserve buoyancy جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
operational reserve ذخیره عملیاتی
operational reserve احتیاط عملیاتی
national reserve پاستگاه ملی
nature reserve اندوختگاه طبیعی
reflex reserve پس مانده بازتاب
reserve center مرکز احتیاط
nature reserve اندوختگاه نیادی
auction sale without reserve فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
reserve army of unemployed ارتش ذخیره بیکاران
reserve army of unemployed سپاه ذخیره بیکاران
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
fuel reserve tank مخزن ذخیره سوخت
strict nature reserve اندوختگاه طبیعی بازداشته
industrial reserve army ارتش ذخیره صنعتی
fractional reserve banking بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
fractional reserve banking روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
federal reserve system ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
federal reserve system سیستمی که به موجب ان
federal reserve system سیستم ذخیره فدرال
federal reserve system نظام فدرال رزرو
federal reserve bank بانک فدرال رزرو
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com