Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (9 milliseconds)
English
Persian
retail centre
[British]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
Search result with all words
retail shopping centre
[British]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
Other Matches
retail
جزئی فروشی
retail
خرده فروشی کردن
retail
بصورت جزئی فروختن
retail
خرد جز
retail
جزئی
retail
خرده فروشی
to sell by retail
خرده فروختن
retail trade
معامله بصورت جزئی
retail trade
خرده فروشی
retail sales
خرده فروشی
retail price
قیمت خرده فروشی
retail price
بهای خرده فروشی
retail dealing
خرده فروشی
retail dealer
جزئی فروش
retail bin
انبار جزئی
retail bin
انبار اقلام جزئی یا اماد جزئی
retail dealer
خرده فروش
retail park
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
index of retail prices
شاخص قیمتهای خرده فروشی
retail price index
لیستتغییرقیمتازیکماهبهماهدیگر
recommended retail price
قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
centre third
سومینخطمیانی
right-of-centre
جناحراست محافظهکاران
right centre
مرکزقائم
off centre
لنگ زدن
centre
محل
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centre
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centre
قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centre
نقط ه میانی چیزی
centre
وسط
centre
میان
off-centre
لنگ زدن
off-centre
لنگی
centre
مرکز
centre
وسط ونقطه مرکزی
centre
درمرکز قرارگرفتن
centre
تمرکز یافتن
off centre
لنگی
left-of-centre
معتقدبهسوسیالیزم
leisure centre
مرکزتفریحیورزشی
remand centre
بازداشتگاهموقت
reception centre
مکانیکهبرایافرادبیخانماناقامتگاهموقتیفراهممیآورد
health centre
مرکز سلامتی
garden centre
مکاندفنزباله
detention centre
پذیرشهتل
community centre
محلاجتماعات
centre-stage
شرائطبسیار حساسو مهم
centre half
نیمهمیانی
left centre
مرکزچپ
centre of pressure
مرکز فشار
shopping centre
مرکزخرید
centre of gravity
مرکز ثقل
centre of gravity
گرانیگاه
centre of mass
گرانیگاه
centre of mass
مرکز ثقل
nerve centre
مرکز فرمان
centre castle
پل فرماندهی
centre game
بازی مرکزی
centre of activities
مرکز عملیات
Take me to the city centre?
مرا به مرکز شهر ببرید.
How far is it to city centre?
تا مرکز شهر چقدر راه است؟
centre base
ستونمرکزی
profit centre
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
centre court
حیاطمیانی
centre electrode
الکترودمرکزی
centre field
مرکززمین
centre fielder
بازیکنمرکزی
centre flag
پرچموسطی
centre forward
مرکز
centre plate
keel drop
centre hole
مرکزگودال
centre Keelson
مرکزالوارکیل
centre console
میزفرمانمرکزی
centre circle
دایرهمرکزی
centre chief
مهاجممیانی
profit centre
واحد دخل و خرج کننده
profit centre
مرکز سود
off centre load
بار خارج از مرکز
fluid centre
مرکز سیال
cost centre
مرکز هزینه یابی
civic centre
میانگاه شهر
surrending the centre
تفویض مرکز
civic centre
مرکز شهر
centre back
نیمهعقب
centre lane
بیندوخط
centre strap
نوارمیانی
centre pocket
گودال
centre spot
خالوسط
centre pocket
مرکزی
centre mark
نقطهمرکزی
centre line
خطمرکزی
centre pawns
پیادههای مرکزی شطرنج
centre wheel
چرخهمیانی
centre point
نقطهمرکزی
centre-aisle
راهرویمیانی
centre post
قسمتبدونآرایش
centre-back
میانیعقب
conference centre
مرکزکنفرانس
centre span
مرکزپل
urban centre of a community
مرکز شهرک
principal centre of affairs
مرکز مهم امور
centre service line
خطسویسزنیمیانی
centre back vent
پیلیپشت
shopping centre
[British]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
centre holding variation
واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
centre of crest circle
مرکز خمیدگی
centre counter defence
دفاع متقابل مرکزی
Which bus goes to the town centre?
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
in the centre near the railway station
در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
shopping centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
What's the fare to city centre?
نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
shopping centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
centre face-off circle
دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
shopping centre
[British]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
centre of crest circle
مرکز انحنای ستیغ
Can I drive to the centre of town?
آیا می توانم تا مرکز شهر با ماشین بروم؟
He was spending money right,left and centre.
چپ وراست پول خرج می کرد
runway centre line markings
خطوسطخیابان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com