Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 141 (7 milliseconds)
English	Persian
retrospective view [on]	پس نگری [به]
retrospective view [on]	نگاه به گذشته
Other Matches
retrospective	بازنگرانه
retrospective	عطف به ما سبق کننده
retrospective	عطف کننده بماسبق
retrospective falsification	تحریف گذشته
the law is not retrospective	قانون عطف به ماسبق نمیشود
retrospective search	جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
retrospective parallel running	اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
to the view	اشکارا
view	دید
view	دیدگاه
in view of <idiom>	به خاطر اینکه
in view of	نظر به
view from above	منظرهبالایی
with a view to	از لحاظ
he took a different view	نظریه دیگری اتخاذ کرد
he took a different view	نظردیگری پیداکرد
with a view to	از نظر برای
with the view of	به منظور
with the view of	از لحاظ
with the view of	از نظر برای
on view	در معرض نمایش
outside view	نمای خارجی
outside view	منظره خارجی
with a view to	به منظور
to have in view	در نظر داشتن
view	نظر
view	منظره
view	نیمرخ
view	نقطه نظر
view	از نظرگذراندن
view	دیدن
view	چشم انداز قضاوت
view	دید
view	نظریه عقیده
view	منظره
view	نظر
view	نما
view	نظریه
view	نمایش
view	جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
view	بازدیدکردن
view	چشم انداز
view	منظور
view	نگاه
view	نما
side view	نمای جنبی
they view it favourably	بانظرمساعد به ان مینگرند
these two view are polesapart	این نظریه یک دنیاباهم فرق دارند
view finder	ویزر
view favourably	با نظر مساعد نگریستن
top view	نمای فوقانی
to interrupt a view	جلو منظرهای را گرفتن
to burst upon the view	ناگهان به چشم عموم پدیدارشدن
three view drawing	رسم فنی با سه نما
to pass one's view	از نظرگذشتن
view halloo	فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
world view	جهان بینی
city view	نمای شهر
what's your view [of it] [or opinion [on it] ] ?	و نظر شما [در آن مورد] چیست ؟
Do you have a room with a better view?	آیا اتاقی با چشم انداز بهتر دارید؟
take a dim view of <idiom>	مخالف بودن
In view of the fact that … whereas …	نظر به اینکه
As I see . In my view ( option) .	به نظرمن ( درنظرمن )
She was fascinated by the view.	غرق تماشای منظره بود
view camera	دوربیننما
rear view	منظرهپشتتراکتور
posterior view	نمایپشتیبدن
general view	نگاهکلی
exterior view	منظرهبیرونی
dorsal view	منظرهپشتی
anterior view	شکلمقدماتی
to have a different view of [ opinion about] something	در باره موضوی عقیده دیگری داشتن
view type	نوع نما
point of view	نقطه نظر
angle of view	زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
auxiliary view	نمای کمکی
birds view	چشم اندازهوایی
close up view	نمای کلوزاپ
close up view	نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
exploded view	منظره بریده
exploded view	منظره شکافته شده مدل بریده
exploded view	شرحی از یک ساختمان جامد
field of view	میدان دید
field of view	منظره
field of view	حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
front view	نمای جلویی
points of view	لحاظ
point of view	دیدگاه
point of view	نظریه
point of view	دید
point of view	لحاظ
points of view	نقطه نظر
points of view	دیدگاه
points of view	نظریه
points of view	دید
front view	نمای جلو
detail view	نمای فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
front view	پیشانی
plan view	دید از بالا
partial view	نمای جزیی
full view	نمای روبرو
half view	نیم نما
panoramic view	منظره پهنه نما
maxwellian view	نگرش ماکسولی دید ماکسولی
in the public view	در ملاء عام
maxwellian view	نظریه ماکسولی
isometric view	رسمی که سه بعد شی را به نسبت متعادل نشان میدهد
plan view	نمای بالا
front view	جبهه
side view	نمای پهلویی
side view	نمای جانبی
in view of the fact that	نظر به اینکه
side view	از پهلو
keping with one's view	مطابق نظرکسی بودن
side view	نیمرخ
sectional view	نمای برشی
full view	نمای تمام رخ
plan view	نقشه کف
with this end in mind [view] <idiom>	با این هدف در ذهن [نظر] [اصطلاح]
to be of [or share] the same view [or opinion]	هم عقیده بودن
strict profile view	نمای نیمرخ کامل
rear-view mirrors	آیینهی پسنما
rear-view mirror	آیینهی پسنما
rear-view mirrors	آیینهی جلو
rear-view mirrors	آیینهی عقبنما
bird's eye view	نظر اجمالی
bird's eye view	منظرهی هوایی
bird's eye view	چشمانداز
bird's eye view	دورنما
personal computer (view from above)	کامپیوترشخصی
bird's eye view	منظرهای که از بلندی دیده میشود
trail-view mirror	آینهبغلتریلی
How do you predict(view)the situation?	اوضاع را چگونه می بینی ؟
bird's eye view	دید کلی
To view something approvingly ( favourably ) .	چیزی را با نظر موافق ( مساعد ) نگریستن
rear-view mirror	آیینهی جلو
we camw in view of that house	د رچشم رس ان خانه واقع شدیم
rear-view mirror	آیینهی عقبنما
I hope it serves ( answerew ) your purpose ( meets your view ) .	امید وارم نظرتان را تأمین کند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com