Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
road movement graph
گرافیک راهپیمایی
road movement graph
منحنی مسیر راهپیمایی
Other Matches
road movement
حرکات روی جاده
road movement
راهپیمایی
road movement table
جدول راهپیمایی
road movement table
جدول حرکت و راهپیمایی
graph
گراف
graph
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graph
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
graph
نگار
x y graph
نمودار x-y
graph
رسم
graph
نمودار
graph
هجای کلمه
graph
با نمودار نشان دادن
graph
نگاره
graph
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graph
طرح خطی
graph
نمایش هندسی
graph
نقشه هندسی گرافیک
graph follower
دنبال گر گراف
logarithmic graph
نمودار لگاریتمی
isomorphic graph
گراف هم ریخت
complete graph
گراف کامل
structural graph
گراف ساختاری
bar graph
نمودار میلهای
pie graph
نمودار مدور
picture graph
نمودار تصویری
circle graph
نمودار دایرهای
column graph
نمودار ستونی
connected graph
گراف همبسته
constitutional graph
گراف سرشتی
directed graph
گراف جهت دار
derivation graph
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
current graph
نمودار فعلی
bar graph
نمایش میلهای
bar graph
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
graph paper
کاغذ شطرنجی
graph paper
کاغذ میلیمتری
graph paper
کاغذ گراف
frequency graph
نمودار بسامد
acyclic graph
نگاره سازی ناچرخه یی
reaction graph
گراف واکنش
area graph
نمودار ناحیهای
progarm graph
گراف برنامه
planar graph
گراف مستوی
pie graph
نمودار گرد
cyclic graph
گراف دوری
line graph
نمودار خطی
graph invariants
ناورداهای گراف
graph solution
حل ترسیمی
graph theory
نظریه گرافها
graph theory
تئوری گراف
exploded pie graph
نمودار گرد تفکیک شده
crest clearing graph
نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
proportional pie graph
نمودار گرد متناسب
dual y axis graph
نمودار با دو محور y
paired bar graph
نمودار میلهای مزدوج
connected acyclic graph
گراف همبسته نادوری
stacked column graph
نمودار ستونی انباشته
one hyndred percent column graph
نمودار یکصد درصد ستونی
linked pie/column graph
نمودار گرد و ستونی پیوسته
mixed column line graph
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
high/low/close/open graph
نمودار بالا / پایین / بسته /باز
liquid crystal bar graph panel indicator
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
movement
نهضت
movement
گردش جابجا کردن تحرک
movement
حرکت دادن
movement
وزن ضرب
movement
گردش
movement
تغییرمکان
movement
حرکت
movement
تکان
movement
جنبش
movement
فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
movement
تغییر دادن محل چیزی
linear movement
حرکت خطی
gamma movement
حرکت گاما
movement credit
وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
ease of movement
سهولت حرکت راحتی مانور
downward movement
حرکت رو به پایین
intentional movement
حرکت عمدی
initial movement
نهضت اول پیشقدمی
delta movement
حرکت دلتا
movement order
دستور حرکت
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
movement pattern
الگوی حرکتی
labor movement
نهضت کارگری
labor movement
جنبش کارگری
motor movement
عمل حرکتی
expressive movement
حرکت بیانگر
ease of movement
مانور
forced movement
حرکت اجباری
missing movement
غیبت از ستون نظامی
missing movement
ترک ستون نظامی
ease of movement
سهولت
movement along a curve
حرکت در روی یک منحنی
mass movement
جنبش تودهای
movement control
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
movement credit
نوبت حرکت
human movement
حرکت انسان
initial movement
نخستین اقدام
actual movement
حرکت حقیقی
rhytmic movement
حرکت موزون
absolute movement
حرکت مطلق
saccadic movement
حرکت جهشی
support movement
تغییر مکان تکیه گاه
tactical movement
حرکات تاکتیکی
tactical movement
نقل و انتقال نظامی
turning movement
حرکت دورانی
turning movement
احاطه دورانی
uniform movement
جنبش یکسان
voluntary movement
حرکت ارادی
pincer movement
حملهدوطرفهبصورتهمزمان
women's movement
تلاشبرایتحققآزادیزنان
revivalist movement
جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
revivalist movement
جنبش اصول بیداری مذهبی
Aesthetic Movement
[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
movement off-the-ball
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
administrative movement
حرکت اداری
retrograde movement
عملیات عقب روی
retrograde movement
حرکات به عقب
peristaltic movement
حرکت دودی
offensive movement
حرکت تهاجمی شمشیرباز
physical movement
حرکت جسمانی
movement to contact
حرکت به تماس
movement to contact
حرکت به اخذ تماس
movement table
جدول حرکت ستونهای موتوری
movement response
پاسخ حرکت
movement pattern
انگاره حرکتی
peristaltic movement
جنبش کرم وار
physical movement
حرکت بدنی
relative movement
حرکت نسبی
reform movement
جنبش یا نهضت برای اصلاحات
an onward movement
جنبش سوی پیش
brownian movement
حرکت براونی
capital movement
حرکت سرمایه
positive movement reflex
بازتاب حرکت گرایشی
freight movement
[American E]
حمل و نقل بار
freight movement
[American E]
رفت و آمد بار
negative movement reflex
بازتاب گریز
air movement section
قسمت حرکات هوایی
air movement section
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
free movement of capital
ازادی جابجایی سرمایه
fine miscle movement
حرکت فریف عضلانی
arsonval meter movement
سنجه ارسنوال
commercial air movement
پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
commercial water movement
حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
commercial water movement
حمل و نقل با کشتیهای شخصی
dog leg movement
حرکت زیگزاگی
data movement time
زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک
daily movement summary
خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
cursor movement keys
کلیدهای حرکت مکان نما
cursor movement keys
کلیدهای جهت
air movement of patients
ترابری هوایی بیماران
air movement of patients
ترابری بیماران از طریق هوا
air movement column
ستون هوایی
Have you had a blowle movement today ?
شکمتان امروز کار کرده ؟
air movement column
ستون حرکت هوایی
road a
مسیرجاده
on the road
مسافر
one way road
راه یکطرفه
one way road
راه یک سویه
Are we on the right road for ... ?
آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
the road
شاهراه
the road
شارع عام
to take to the road
راهزن شدن
on the road
<idiom>
سفر کردن
to take to the road
راهزنی کردن
road
جاده
two way road
راه دو طرفه
two way road
راه دو سویه
road
خیابان
road
گذرگاه
on the road
در راه
in the road
مانع راه
road
طریق خیابان
road
معبر
road
راه
road
بجاده
road
راه اهن
road
شارع
in the road
درسر راه
main road
راه اصلی
road block
راه بند
the impediment of a road
موانع جاده
temporary road
راه موقت
state road
شاهراه
tall road
راه با جدار
road block
سد جاده
main road
جاده اصلی
to hog the road
بی اعتنا به حقوق سایررانندگان درجاده تجاوز کردن
the impediment of a road
پا گیرهای جاده
to stand across the road
درمیان جاده ایستادن
to maintain a road
نگهداری کردن
to maintain a road
جادهای را
third class road
جاده درجه سه
the road was impaired
جاده خراب شد
the road was impaired
جاده خراب بود
the road to tehran
راه یا جاده تهران
the road to happiness
راه خوشبختی
skid road
جاده لیز ولغزنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com