Dictiornary-Farsi | roasting jack | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 152 (8 milliseconds)

English	Persian
roasting jack	سیخ کباب گردنده


Other Matches

roasting	تشویه
to give somebody a roasting <idiom>	سبیل کسی را دود دادن [اصطلاح]
roasting furnace	کوره فلکه
to give somebody a roasting <idiom>	کسی را شستن وکنار گذاشتن [ پر خاش]
The sun was roasting us .	آفتاب ما راکباب کرد
roasting pans	ماهیتابهکباب
sinter roasting	تشویه زینتر
blast roasting	تشویه با هوای دم
roasting reduction method	روش کاهش تشویهای روش تنزل تشویهای
You are roasting yourself in front of the fire .	خودت را جلوی آتش که داری کباب می کنی
roasting reaction method	روش واکنش تشویهای
jack	پایه
jack up <idiom>
jack up	بالا بردن
jack	ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jack	ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack	جک چکمه کش
jack	ژاک برق
jack	فیش برق
jack	جک
jack	انبر اتصال
jack	جک زدن
jack	سرباز
jack	جک اتومبیل
jack	خرک
jack	پرچم کوچک ماشین
jack	بالا بردن
jack	گوی اصلی یا هدف
jack	گوی جک
jack	خرک پیچدار
jack	پرچم سینه ناو
jack	باربردار قلاب گوشی
man jack	فرد
jack tar	ملاح
jack towel	حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
man jack	نفر
jiffy jack	جک ازمایشگاهی
jack snipe	یلوه
lifting jack	جک بالابر
man jack	شخص
jack tar	ملوان
jack staff	میله پرچم سینه
jack plane	رنده درشت تراش
jack pot	دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
jack pudding	لوده
jack pudding	مسخره
jack ring	طوق جک
jack ring	حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
jack ring	خاموت
jack roll	چرخ چاه
jack salmon	اردک ماهی چشم سفید امریکا
jack screw	پیچ بالابرنده
jack screw	پیچ تنظیم
jack screw	پیچ بالابر
jack snipe	نوک درازه
jack plane	رنده بزرگ
motorcar jack	بالابر یا جک اتومبیل
power jack	جک
jack spring	فنرجک
jack-up platform	سکویبالابر
output jack	جکخروجی
jack-of-all-trades <idiom>
to jack up a car	خودرویی را جک زدن
jack screw	خرک پیچدار
pallet jack	جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
jack plug	توپکفیشبرق
jack field	فضایجک
headphone jack	جایورودهدفن
sawyer's jack	خرک اره کشی
sawyer's jack	خرک چوب بری
screw jack	جک پیچی
smoke jack	سیخ گردان
telephone jack	جک تلفن
telephone jack	مادگی تلفن
yellow jack	تب زرد
yellow jack	پرچم قرنطینه کشتی
boot jack	محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
hammer jack	جکچکش
jack plane	رنده دستگاه
jack in the box	نوعی اتش بازی
jack-knifing	چاقوی بزرگ جیبی
apple jack	عرق سیب
articulated jack	جک مفصلی
banana jack	مادگی در رادیو برای دوشاخه
built in jack	جک مخصوص نصب
car jack	جک اتومبیل
cheap jack	دوره گرد
jack-knives	چاقوی بزرگ جیبی
every man jack	هرکس
every man jack	همه کس
jumping jack	عروسک خیمه شب بازی
firing jack	جک تیر
firing jack	جک اتش
jack-knifes	چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifed	چاقوی بزرگ جیبی
jack in the box	علی ورجه
jack-in-the-box	جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-box	نوعی اتش بازی
jack-in-the-box	علی ورجه
jack-in-the-boxes	جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-boxes	نوعی اتش بازی
jack-in-the-boxes	علی ورجه
Union Jack	پرچم ملی انگلیس
jack in the box	جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
Union Jack	پرچم سینه
jack of all trades	همه کاره
jack of all trades	همه فن حریف
jack-knife	چاقوی بزرگ جیبی
floor jack	اهرم فرعی
jack a dandy	جلف
jack frost	لولوی زمستانی
jack frost	بابایخی
jack mackerel	ماهی ازاد کالیفرنیا
jack hammer	مته چکشی
jack hammer	این مته با هواکار میکند
jack hammer	مته دجبر
jack hammer	مته ضربهای مته چکشی
jack o' lantern	نور کاذب
jack in office	رسیده است
jack johnson	د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
jack ketch	دارزن
jack ketch	طناب انداز
jack box	جعبه تقسیم تلفن
jack box	جعبه اتصال
high jack	دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
jack on both sides	شریک دزدورفیق قافله
hydraulic jack	جک هیدرولیکی
jack a dandy	ادم خودساز
jack in office	ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack a dandy	کج کلاه
jack knife	خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jack o' lantern	دروغ نور
jack boot	چکمه ساق بلند
jack o' lent	تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
jack arch	طاق افقی
jack and gill	دونامه نماینده ........
jack o' lent	هدف
jack knife bridge	پل متحرک تاشو
to lift a car by jack	خودرویی را جک زدن
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom>	او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
motor coach jack	جک اتومبیل
Jack of all trades , master of none .	همه کاره وهیچ کاره
hig low jack	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
high low jack	پاسور
Jack of all trades and master of none.. <proverb>	همه کاره هیچ کاره است .
flap hydraulic jack	جکهیدولیکبالههواپیما
He is jack of all trades . he can cope with any thing .	همه فن حریف است
compound leverage floor jack	اهرم بالابر قیچی شکل
compound leverage floor jack	اهرم بالابر ترکیبی
yellow jack [colloquial] [yellow fever]	طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow jack [colloquial] [yellow fever]	تب زرد [پزشکی] [بیماری]