English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
English Persian
roasting pans ماهیتابهکباب
Other Matches
roasting تشویه
to give somebody a roasting <idiom> کسی را شستن وکنار گذاشتن [ پر خاش]
blast roasting تشویه با هوای دم
roasting furnace کوره فلکه
roasting jack سیخ کباب گردنده
sinter roasting تشویه زینتر
The sun was roasting us . آفتاب ما راکباب کرد
to give somebody a roasting <idiom> سبیل کسی را دود دادن [اصطلاح]
You are roasting yourself in front of the fire . خودت را جلوی آتش که داری کباب می کنی
roasting reduction method روش کاهش تشویهای روش تنزل تشویهای
roasting reaction method روش واکنش تشویهای
pans تنظیم صورت بین دو کانال استریو
pans کفه ترازو
pans تشتک
pans ماهی تابه ها [غذا و آشپزخانه]
pans حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans 1-
pans سرخ کردن
pans ماهی تابه
pans روغن داغ کن تغار
pans کفه جمجمه
pans گودال اب
pans خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pans استخراج کردن
pans ببادانتقادگرفتن
pans لاوک خاکشویی
pans بهم پیوستن
pans متصل کردن
pans بهم جور کردن
pans قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans طشت
frying pans تاوه
frying pans یغلا
frying pans ماهی تابه
frying pans ماهی تابه ها [غذا و آشپزخانه]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com