Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (9 milliseconds)
English
Persian
rotary drum mixer
مخلوط کننده طبلکی
rotary drum mixer
میکسراستوانهای بتن
Other Matches
rotary drum
طبلک گردان
mixer
همزن امیزنده
mixer
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer
نوعی خط دفاعی
mixer
همزن
mixer
مخلوط کننده
mixer
نخستین
mixer
اشکارساز
mixer
ترکیب کننده
mixer
مخلوط کن
mixer
امیزنده
mixer tube
لامپ مخلوط کننده
jet mixer
مخلوط کننده با فشار اب
cement mixer
ماشینمخلوطکنندهسیمان
tilting mixer
نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
truck mixer
بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
non tilting mixer
بتن ساز دواری که مخزن ان دارای دو سوراخ میباشد وحول محور افقی می چرخد
cartridge mixer
اجزایشیرآب
frequency mixer
مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
disc mixer
نمایشاجزا
hot mixer
مخلوط کننده
audio mixer
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
mixer stage
طبقه مخلوط کننده
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
color mixer
رنگ امیز
concrete mixer
ماشین بتن ساز
concrete mixer
بتونیر
continous mixer
مخلوط کننده دائمی
crystal mixer
ترکیب کننده دیودی
hand mixer
مخلوطکندستی
pencil mixer
ترکیب کننده مدادی
concrete mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
To be a good mixer.
با مردم خوب جوشیدن ( معاشرت کردن )
powder mixer
گرد مخلوط کن
table mixer
توپتنیسرویمیز
food mixer
ماشینهمزنبرقی
cement mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
rotary
دوار
rotary
گردنده چرخنده
rotary
گردنده
rotary
دورانی
rotary
ماشین چرخنده
rotary
گردان
rotary
چرخشی
transit-truck mixer
تراک میکسر
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-truck mixer
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-truck mixer
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
bath and shower mixer
اختلاطدوشووان
rotary furnace
کوره دوار
rotary field
میدان دوار
rotary drill
مته
rotary drill
گمانه زن گردشی
rotary drilling
حفاری دورانی
rotary kiln
کوره گردان
rotary discharger
تخلیه گر گردان
rotary converter
تبدیل گر گردان
rotary pursuit
پیروی سنج چرخان
rotary converter
مبدل گردان
rotary converter
مبدل دوار
rotary axis
محور دوار
rotary crane
جراثقال گردان
rotary current
جریان گردان
rotary current
جذر و مد چرخنده
rotary furnace
کوره گردان
rotary hoe
کجبیلچرخشی
rotary switch
کلید گردان
rotary switch
کلید دورانی
rotary switch
کلید دوار
rotary switch
کلیدگردان
rotary table
میز گردان
rotary valve
شیر چرخان
rotary valve
شیر دوار
rotary wing
بال گردان
rotary wing
هواپیمای بال گردان
rotary engine
موتوردوار
rotary file
پروندهچرخشی
rotary switch
گزینه چرخشی
rotary motion
حرکت دایرهای
rotary klin
کوره دوارسیمان
rotary klin
کوره گردان
rotary evaporator
تبخیرکننده چرخان
rotary pump
پمپ دورانی
rotary pump
پمپ گردان
rotary selector
سلکتور گردان
rotary shear
قیچی گردان
ball-type mixer tap
اجزاشیرآب
rotary field motor
موتور القائی
rotary beam antenna
انتن گردان
rotary spark gap
دهانه جرقه گردان
rotary phase converter
تبدیل گر فاز گردان
rotary cement klin
کوره سیمان دوار
rotary type regulator
رگولاتورنوع گردان
rotary type regulator
تنظیم کننده گردان
rotary piston compressor
کمپرسور پیستون دار
rotary piston machanism
مکانیزم پیستون دوار
rotary heat furnace
کوره با اتشدان گردان
rotary wing aircraft
هواپیما با بال گردنده
mud flush rotary
حفاری اورانی
cylinderical rotary valve
شیر گردان
transmission of the rotary motion to the rotor
ناقلحرکتدواریبهقسمتگردندهماشین
snow blower
[rotary snowplough]
برف خور
multi section type rotary switch
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
drum
[ستون استوانه شکل]
drum up
<idiom>
اختراع کردن
drum
ساقه گنبد
drum
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum
غلطک
drum
نورد
drum
طبلک
drum
طبل کوس استوانه
drum
طبل زدن
drum
طبلک بخار طبلک
drum
چلیک
drum
طبل
drum
ی
drum
طبله
to drum out
بیرون کردن
drum
دهل
drum
نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
drum
فرف استوانه شکل
drum
طوقه
drum
گردونه دوار
drum
درام سیلندر استوانه
drum
استوانه
drum rolls
تندزنی
to drum at a door
درکوبیدن
drum roll
تندزنی
drum roll
ضربات مداوم
winding drum
قرقره سیم پیچی
drum rolls
ضربات مداوم
drum beat
صدای کوس
drum major
طبل بزرگ
drum majors
فرمانده طبالان
drum majors
طبل بزرگ
kettle drum
دهل
kettle drum
کوس
kettle drum
دمامه عصرانه مفصل
magnetic drum
درام مغناطیسی
kettle drum
نقاره
tenor drum
طبلتنور
snare drum
زهطبل
rotating drum
فرفاستوانهایشکلچرخشی
drum brake
ترمزحلقوی
drum major
فرمانده طبالان
to drum at a door
درزدن
memory drum
گردونه یاد
drum printer
چاپگر طبله
drum switch
کلید غلطکی
drum switch
جابجاگر استوانهای
drum storage
drum magnetic
range drum
طبله مسافت
drum sorting
مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
drum pump
پمپ استوانهای شکل
drum printer
چاپگراستوانهای
drum turret
سر رولور استوانهای
range drum
طبله بستن مسافت به توپ
magnetic drum
طبلک مغناطیسی درام حافظه
magnetic drum
طبله مغناطیسی
log drum
طبله واقعه نگاره
guide drum
طبلک راهنما
grooved drum
قرقره شیاردار
gasoline drum
بشکه بنزین
revolving drum
طبله چرخان
drum printer
چاپگر طبلهای
drum plotter
کشنده طبله
drum armature
ارمیچر استوانهای
cable drum
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
beat of drum
ضربه طبل
bass drum
کوس
bass drum
طبل بزرگ
at beat of drum
بصدای کوس
print drum
طبله چاپ
smoked drum
گردونه ثبت کننده
drum barrel
پوسته یا روکش استوانهای
drum controller
نافم استوانهای
drum plotter
رسام طبله
drum plotter
رسام استوانهای
drum miller
دستگاه فرز غلطک گردان
drum majorette
زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum magazine
مخزن استوانهای
drum head
پوست طبل
drum controller
کنترل کننده درام
drum controller
غلطک فرمان
to drum a tune
ضرب مقامی راباکوس گرفتن
multiple drum winding
سیم پیچ استوانهای چندگانه
magnetic drum system
سیستم درام مغناطیسی
magnetic drum memory
حافظه با درام مغناطیسی
To drum something into someones head .
مطلبی را به گوش کسی خواندن
series drum winding
سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
magnetic drum file memory
درام مغناطیسی حافظه بزرگ
drum type lubricating pump
پمپ روغنکاری نوع غلطکی
drum type boring machine
دستگاه مته نوع استوانهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com