English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (3 milliseconds)
English Persian
routines روال
routines امر عادی
routines روزمره کار عادی
routines جریان عادی عادت جاری
routines عادی
routines معمولی
routines کار عادی
routines خط مشی جاری
routines روش جاری
routines روتین
routines یک سری حرکت ژیمناستیک
routines جریان عادی و دایمی
routines طریقه عادی
routines امور غیر مهم
routines برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routines مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routines بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routines مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routines توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routines بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routines تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
Other Matches
precanned routines روالهای از پیش اماده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com