English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
English Persian
routing plane رنده تهرند
routing plane رنده کفرند
Other Matches
re-routing ارسال در یک متفاوت
routing مسیرگزینی مسیریابی
routing راهیابی
routing مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
routing لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router
routing عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
routing صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
routing ارسال
routing عزیمت کردن راه افتادن
routing تعیین مسیرعبور عزیمت
routing مسیریابی کردن
routing مسیرگزینی
routing مسیریابی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
alternate routing مسیریابی اصلاح پذیر
alternate routing مسیریابی تغییرپذیر
stream routing روند روانه
stream routing روند رود
routing indicator گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
routing indicator نمایندهء مسیرگزینی
routing identifier نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
information routing مسیریابی اطلاعاتی
alternate routing گزینش مسیر دیگر
to plane a way or down بارنده صاف کردن
plane هواپیما
plane سطح مستوی
plane صفحه
plane رنده کردن
plane صاف مسطح
plane هموار
plane جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane صاف کردن پرواز
plane رنده
plane با رنده صاف کردن
plane سطح صاف
plane رویه هموار
z-plane صفحه مختلط [ریاضی]
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane سطح تراز مسطح
plane سطح هموار
plane افقی سطح افق افقی کردن
plane صاف هواپیما
plane مسطح
plane polarized تابشهای الکترومگنتیک
plane of departure سطح قائم تیر
complex plane صفحه مختلط [ریاضی]
rolling plane صفحه غلطشی
plane of departure سطح قائم مسیر گلوله
plane of fire سطح تیر
plane of fire افق مسیرتیراندازی
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
plane of reflection صفحه بازتاب
plane of rotation سطح دوران
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
plane of symmetry سطح تقارن
plane of symmetry صفحه تقارن
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
plane wave موج صفحهای
plane wave موج مسطح
polarization plane صفحه قطبش
rabbet plane رنده کام کنی
reflection plane صفحه بازتاب
reflection plane صفحه انعکاس
plane of bending صفحه خمش
sagittal plane صفحه سهمی
diving plane پرهزیردریایی
plane figure شکل مسطح
plane projection طرحمسطح
To board a plane. سوار هواپیما شدن
What time does the plane take off? چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
slant plane صفحه مسیر هدف
plane [Platanus] درخت چنار
scheduled plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
passenger plane هواپیمای مسافربری
torpedo plane هواپیمای اژدر افکن
toothing plane رنده خط گیری
sash plane رنده بغل
sea plane هواپیمایی دریایی
slip plane سطح لغزش
smooth plane رنده صاف کاری
smooth with the plane رنده کردن
smoothing plane رنده پرداخت
smoothing plane رنده دو تیغ
stick plane رنده میله دار
stick plane رنده با تیغه گرد
symmetry plane صفحه تقارن
this line is p to that plane این خط نسبت به ان سطح عموداست
tooth plane رنده دندانه دار
toothing plane رنده خشخاش
bedding plane بستره
frontal plane سطح تاجی
glide plane سطح لغزش
grooving plane رنده کام کنی
grooving plane رنده شیار
gyro plane سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
back plane یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
horizontal plane صفحه افقی
horizontal plane صفحه عرضی
transverse plane صفحه افقی
transverse plane صفحه عرضی
image plane سطح تصویر
incidence plane صفحه تابش
plane of incidence صفحه تابش
incline plane سطح مایل
incline plane غفلت گاه
inclined plane سطح شیب دار
focal plane صفحه کانونی
focal plane افق کانونی
focal plane افق مار بر کانون عدسی
chord plane صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
cleavage plane سطح مرزی
compass plane رنده سینه
core plane صفحه چنبره ها
cross plane رنده کردن
crossing plane سطح تقاطع
crystal plane سطح کریستالی
crystal plane سطح بلوری
crystal plane صفحه بلور
cutting plane صفحه برش
battle plane هواپیمای جنگی
dado plane رنده کام کنی
rebate plane رنده کام کنی
datum plane سطح مبنای ارتفاع
datum plane افق مبنا
datum plane سطح مبنای اب دریا
inclined plane سطح شیبدار
plane of asymmetry سطح مسیر لغزش انحرافی
normal plane صفحه قائم
objective plane سطح افق هدف
objective plane افق هدف
oblique plane سطح مورب
hand plane رنده کردن دستی
plane angle زاویه مستوی
plane as a pikestaff مانند آفتاب روشن
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
plane geometry هندسه مسطحه
plane guard ناوگارد نجات
plane guard ناو نجات
plane iron تیغ رنده
plane iron تیغه نجاری
plane knife تیغه رنده
plane of asymmetry سطح انحراف مسیر
plane tree درخت چنار
normal plane توزیع نرمال
attack plane هواپیمای تک
jointing plane رنده بلند
jointing plane رنده دستگاه
jack plane رنده درشت تراش
jack plane رنده بزرگ
jack plane رنده دستگاه
into plane service تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
rabbet plane رنده دو راهه
inclined plane سطح مورب
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
air plane طیاره
adjustable plane رنده درجه دار
moulding plane رنده ابزار
air plane هواپیما
middle plane صفحه میانتار
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
backing iron of plane پشت تیغ
body of carpenter's plane کوله رنده نجاری
scheduled service plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
inclined shear plane سطح برش مایل
negative photo plane افق شیشه عکاسی
negative photo plane سطح افق شیشه عکس
plane of mirror symmetry صفحه تقارن اینهای
mirror plane of symmetry صفحه تقارن اینهای
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
plane polarized light نور قطبیده مسطح
plane sinusoidal wave موج سینوسی صفحهای
european type plane رنده فرنگی
focal plane shutter صفحهروم دریچهعدسی
The plane to ... departs at ... o'clock. هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
to miss a flight [plane] پرواز [خود] را از دست دادن
plane table map نقشه مسطحه عوارض نما
high focal plane buoy ارتفاعکانونیپروانهراهنمایشناور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com