English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (4 milliseconds)
English Persian
saddle bronc زین گذاری اسب نیمه رام
Search result with all words
saddle bronc riding سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
Other Matches
saddle حائل
in the saddle سوار
in the saddle <idiom> تحت فرمان
in the saddle اماده
in the saddle حاضر
in the saddle یراق صاحب مقام
in the saddle صاحب اختیار
saddle صفحه رنده بند ماشین تراش
saddle پالان زدن
saddle سواری کردن
saddle تحمیل کردن
saddle زین کردن
saddle زین
saddle گردنه
saddle حایل
saddle پایه
saddle زمین زینی شکل گردنه
saddle horse اسب سواری
saddle nose بینی فرو رفته
saddle link حلقه زین دار
saddle strap فتراک
saddle point نقطه زینی شکل
saddle point منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
saddle point نقطه زینی
saddle leather چرم زین سازی
saddle strap تسمه زین
saddle tree قلتاق
saddle tree یکجورگل لاله درامریکای شمالی
stock saddle نوعی زین
to saddle any one with a task کاری را بدوش کسی گذاشتن
saddle pad زین
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
saddle pillar پایهصندلی
For the moment he is in the saddle. فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
saddle cover غاشیه
side saddle زین یک بری
side-saddle زین زنانه
side-saddle زین یک بری
boot and saddle سوار شوید
pack saddle زین بارگیری
pack saddle زین مخصوص بار
saddle backed خرپشته
saddle bag کیسه اب
saddle bearer تکیه گاه
saddle bearer زیرسری
saddle cover زین پیچ
saddle cover زین پوش
saddle cloth پارچه زیر یا روی زین باشماره اسب
saddle bow قاش زین
saddle bow کوهه زین
saddle blanket نمد زین
saddle bearer متکا
side saddle زین زنانه
butterfly saddle rug قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com