Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 178 (8 milliseconds)
English	Persian
sash plane	رنده بغل
Other Matches
sash	حمایل نظامی وغیره
sash	پنجره گذاردن
sash	حمایل زدن
sash	پنجره گلخانه
sash	پنجره
sash	قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sash	ارسی
sash	عمامه
sash	کمربند
sash frame	حمایلقاب
sash window	پنجره کشویی
sash window	اروسی
sash windows	پنجره کشویی
sash windows	اروسی
sash cord	طناب لنگر
balances sash	قاب شیشه خور پنجره
sash cords	طناب لنگر
sash balancing weight	پارسنگ
sash balancing weight	وزنه متعادل کننده
stile tongue of sash	زبانهحمایل
stile groove of sash	لولایحمایل
top rail of sash	حمایلریلی
to plane a way or down	بارنده صاف کردن
z-plane	صفحه مختلط [ریاضی]
plane	یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane	صاف هواپیما
plane	رنده کردن
plane	با رنده صاف کردن
plane	مسطح
plane	صاف کردن پرواز
plane	صفحه
plane	جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane	سطح مستوی
plane	هموار
plane	صاف مسطح
plane	هواپیما
plane	سطح صاف
plane	سطح هموار
plane	رنده
plane	رویه هموار
plane	افقی سطح افق افقی کردن
plane	سطح تراز مسطح
rabbet plane	رنده دو راهه
sea plane	هواپیمایی دریایی
rabbet plane	رنده کام کنی
reflection plane	صفحه بازتاب
reflection plane	صفحه انعکاس
rolling plane	صفحه غلطشی
routing plane	رنده تهرند
routing plane	رنده کفرند
sagittal plane	صفحه سهمی
slant plane	صفحه مسیر هدف
polarization plane	صفحه قطبش
plane wave	موج مسطح
plane of asymmetry	سطح انحراف مسیر
plane of asymmetry	سطح مسیر لغزش انحرافی
plane of bending	صفحه خمش
plane of departure	سطح قائم مسیر گلوله
plane of departure	سطح قائم تیر
plane of fire	افق مسیرتیراندازی
plane of fire	سطح مبنای مسیر تیراندازی
plane of reflection	صفحه بازتاب
plane of rotation	سطح دوران
plane of site	سطح قائم مار بر سکوی تیر
plane of symmetry	سطح تقارن
plane of symmetry	صفحه تقارن
plane polarized	تابشهای الکترومگنتیک
plane table	سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
plane of fire	سطح تیر
plane wave	موج صفحهای
plane knife	تیغه رنده
slip plane	سطح لغزش
To board a plane.	سوار هواپیما شدن
What time does the plane take off?	چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
plane [Platanus]	درخت چنار
complex plane	صفحه مختلط [ریاضی]
scheduled plane	هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
passenger plane	هواپیمای مسافربری
plane projection	طرحمسطح
smooth plane	رنده صاف کاری
smooth with the plane	رنده کردن
smoothing plane	رنده پرداخت
smoothing plane	رنده دو تیغ
stick plane	رنده با تیغه گرد
symmetry plane	صفحه تقارن
this line is p to that plane	این خط نسبت به ان سطح عموداست
tooth plane	رنده دندانه دار
toothing plane	رنده خشخاش
toothing plane	رنده خط گیری
torpedo plane	هواپیمای اژدر افکن
diving plane	پرهزیردریایی
plane figure	شکل مسطح
stick plane	رنده میله دار
plane iron	تیغه نجاری
plane tree	درخت چنار
datum plane	سطح مبنای ارتفاع
datum plane	افق مبنا
datum plane	سطح مبنای اب دریا
focal plane	افق مار بر کانون عدسی
focal plane	افق کانونی
focal plane	صفحه کانونی
frontal plane	سطح تاجی
glide plane	سطح لغزش
grooving plane	رنده کام کنی
grooving plane	رنده شیار
gyro plane	سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
hand plane	رنده کردن دستی
horizontal plane	صفحه افقی
horizontal plane	صفحه عرضی
transverse plane	صفحه افقی
transverse plane	صفحه عرضی
rebate plane	رنده کام کنی
dado plane	رنده کام کنی
cutting plane	صفحه برش
adjustable plane	رنده درجه دار
air plane	هواپیما
air plane	طیاره
attack plane	هواپیمای تک
back plane	یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
battle plane	هواپیمای جنگی
bedding plane	بستره
chord plane	صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
cleavage plane	سطح مرزی
compass plane	رنده سینه
core plane	صفحه چنبره ها
cross plane	رنده کردن
crossing plane	سطح تقاطع
crystal plane	سطح کریستالی
crystal plane	سطح بلوری
crystal plane	صفحه بلور
image plane	سطح تصویر
incidence plane	صفحه تابش
plane guard	ناو نجات
middle plane	صفحه میانتار
moulding plane	رنده ابزار
plane geometry	هندسه مسطحه
normal plane	توزیع نرمال
normal plane	صفحه قائم
objective plane	سطح افق هدف
objective plane	افق هدف
oblique plane	سطح مورب
plane iron	تیغ رنده
plane angle	زاویه مستوی
plane as a pikestaff	مانند آفتاب روشن
plane director	نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
plane guard	ناوگارد نجات
map plane	سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
inclined plane	سطح شیبدار
jointing plane	رنده بلند
inclined plane	سطح مورب
jack plane	رنده درشت تراش
jack plane	رنده بزرگ
inclined plane	سطح شیب دار
jointing plane	رنده دستگاه
incline plane	غفلت گاه
into plane service	تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
jack plane	رنده دستگاه
incline plane	سطح مایل
plane of incidence	صفحه تابش
body of carpenter's plane	کوله رنده نجاری
backing iron of plane	پشت تیغ
negative photo plane	سطح افق شیشه عکس
to bring to the same plane [height]	به یک صفحه [بلندی] آوردن
scheduled service plane	هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
focal plane shutter	صفحهروم دریچهعدسی
meteorological datum plane	ایستگاه مبنای هواسنجی
european type plane	رنده فرنگی
mirror plane of symmetry	صفحه تقارن اینهای
plane of mirror symmetry	صفحه تقارن اینهای
plane table map	نقشه مسطحه عوارض نما
plane polarized light	نور قطبیده مسطح
plane sinusoidal wave	موج سینوسی صفحهای
inclined shear plane	سطح برش مایل
negative photo plane	افق شیشه عکاسی
The plane to ... departs at ... o'clock.	هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
to miss a flight [plane]	پرواز [خود] را از دست دادن
high focal plane buoy	ارتفاعکانونیپروانهراهنمایشناور

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com