Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
Other Matches
ability test
آزمون توانایی
mac quarrie test for mechanical ability
آزمون توانایی فنی مک کواری
otis lennon mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
terman group test of mental ability
آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
otis quick scoring mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
college
کالج
college
دانشگاه
industrial college
هنر سرای عالی
to found a college
دانشکدهای تاسیس کردن
teacher's college
دانش سرا
teacher's college
دارالمعلمین
staff college
دانشگاه جنگ
state college
دانشکده دولتی
electoral college
هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
junior college
اموزشکده
training college
دانشسرا
teachers college
دانشسرا
junior college
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
junior college
مدرسه فوق دیپلم
military college
دانشکده افسری
technical college
مدرسه عالی فنی
medical college
دانشکده پزشکی
medical college
دانشکده طبی
war college
دوره پدافند ملی
war college
دانشگاه عالی جنگ
technical college
دانشکده فنی
ability
توانایی
non ability
ناشایستگی عدم صلاحیت
non ability
عدم توانایی
ability
توانش
to the best of ones ability
بامنتهای توانایی
ability
قدرت
ability
استطاعت
ability
قابلیت
ability
لیاقت صلاحیت
ability
شایستگی
to the best of ones ability
تا جایی که کسی توان آن را دارد
college of
[music, technology,...]
دانشگاه فناوری
senior technical college
دانشگاه فناوری
college admission tests
آزمونهای پذیرش دانشجو
general staff college
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
reasoning ability
توانایی استدلال
psi ability
توانایی فرا روانی
motor ability
قابلیت حرکت
mental ability
توانایی ذهنی
general ability
توانایی عمومی
financial ability
تمکن مالی
musical ability
توانش موسیقی
verbal ability
توانایی کلامی
numerical ability
توانایی عددی
spatial ability
توانایی فضایی
mixed ability
کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
special ability
توانایی اختصاصی
ability grouping
گروه بندی بر پایه توانایی
college entrance examinations board
شورای امتحانات ورودی
command and general staff college
دافوس
command and general staff college
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
To the best of my ability. For all I am worth . As far as in my lies
تا آنجا که تیغم ببرد
I can see an innate ability in that follow .
دراو مایه و شایستگی می بینم
ceeb (college entrance examination board
شورای امتحانات ورودی
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
pecuniary ability to justify a bait
ملائت
brace scale of motor ability
مقیاس توانش حرکتی بریس
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
school
مکتب دبستان
school
اموزشگاه
school
دبیرستان
school
گروه
school
تربیب کردن
school
دسته ماهی
school
دسته
the school is out
مدرسه تعطیل است
school
مکتب علمی یافلسفی
school
مدرسه
school
جماعت همفکر
school
تدریس درمدرسه
school
جماعت
school
تحصیل در مدرسه
school
بمدرسه فرستادن درس دادن
school
مکتب
school
پیروان یک مکتب اموزشگاه
to go to school
درس خواندن
go to school
خواننده میله نوری
first school
پایهدبسبان
school
رام کردن وعادت دادن
to go to school to
یاد گرفتن یا تقلید کردن از
school
گروه پرندگان
school
تادیب یا تربیت کردن
to go to school
باموزشگاه رفتن
first school
-مخصوصبچههایبین5تا9سال
school
مکتب نحله
school
دانشکده
school
مرکز اموزش نظامی
school
تربیت اسب
day school
مدرسهی روزانه
business school
مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
day school
مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
driving school
آموزشگاهرانندگی
school-leaver
کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
school friend
دوستمدرسهای
graduate school
دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
school psychologist
روانشناس اموزشگاهی
school slang
اصطلاح ویژه اموزشگاه
school psychology
روانشناسی اموزشگاهی
school age
سالهای تحصیل
Sunday School
مدرسهی یکشنبه
school age
سن آغاز تحصیل
prep school
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
pre-school
پیش دبستانی
pre-school
وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
pre-school
مهدکودک
pre-school
شیرخوارگاه
old school tie
کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
school zone
قلمرومدرسه
old school tie
سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
finshing school
مدرسه تکمیلی دختران
school readiness
امادگی ورود به مدرسه
school report
گزارش اموزشگاه
school age
سن مدرسه
zurich school
مکتب زوریخ
special school
اموزشگاه استثنایی
liberal school
مکتب اقتصادی کلاسیک
technical school
اموزشگاه فنی
foundation school
اموزشگاه موقوف
hedge school
اموزشگاه پست
hedge school
مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
leipzig school
مکتب لایپزیک
to leave school
ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
to leave school
ازتحصیل دست کشیدن
school figures
حرکات اسب
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
theological school
مدرسه علوم دینی
technical school
هنرستان دبیرستان فنی
school of law
دانشکده حقوق
kailyard school
مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
training school
اموزشگاه حرفهای
training school
کاراموزگاه
wurzburg school
مکتب وورتسبورگ
mathematical school
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mathematical school
مکتب ریاضی
maternal school
اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
maternal school
کودکستان
school teacher
اموزگار
school truancy
مدرسه گریزی
to leave school
ترک تحصیل کردن
school year
سال تحصیلی
vocational school
اموزشگاه حرفهای
secondery school
دبیرستان
secondery school
مدرسه متوسطه
vienna school
مکتب وین
manchester school
مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
manchester school
مکتب منچستر
technical school
مدرسه فنی
nursery school
کودکستان
school mate
هم مدرسه
school shooting
تیراندازی در مدرسه
school fellow
هم شاگردی
normal school
دانش سرا
normal school
دارالمعلمین
school fellow
هم مدرسه
nongraded school
اموزشگاه بی دانشپایه
school mate
هم شاگردی
infant school
کودکستان
primary school
دبستان
elementary school
دبستان
high school
دبیرستان
high school
مدرسه متوسطه دبیرستان
secondary school
دبیرستان
junior school
دوره اول دبیرستان
middle school
دبیرستان
comprehensive school
اموزشگاه جامع
finishing school
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
neoclassical school
مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
school fee
ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school drop out
افت تحصیلی
parochial school
مدرسه وابسته به کلیسای بخش
parochial school
اموزشگاه کلیسایی
resident school
مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
reform school
مدرسه تهذیب اخلاقی
reform school
دارالتادیب نوجوانان
roman school
مکتب رفائیل
raphael school
مکتب رفائیل
preliminary school
مدرسه ابتدائی
principal of a school
مدیر اموزشگاه
ragged school
اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
orthodox school
مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
school drop out
ترک تحصیل کرده
school doctor
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
school divine
اموزگارالهیات
one of the sunni school
Imam after jurisprudencenamed al-shafeiof Idris
one of the sunni school
شافعی مذهب شافعی
school divine
طلبه
school counselor
مشاور مدرسه
school center
مرکز اموزش
salpetriere school
مکتب سالپتریر
orthodox school
مکتب کلاسیک
liberal school
مکتب ازادی اقتصادی
The last school day.
آخرین روز مدرسه
school phobia
مدرسه هراسی
school pence
پول هفتگی اموزشگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com