Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
scratch paper
کاغذ یادداشت
scratch paper
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
Other Matches
You scratch my back and Ill scratch yours.
<proverb>
تو پشت مرا مى خارانى من نیز پشت تو را .
You scratch my back and Ill scratch yours.
<proverb>
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
you scratch my back and I'll scratch yours
<idiom>
بهم نان قرض دادن
[اصطلاح]
you scratch my back and I'll scratch yours
<idiom>
بهم کمک کردن
scratch
پاک کردن
to scratch along
پلکیدن
from scratch
<idiom>
از ابتدا
scratch
چرکنویس
to scratch off
تراشیدن
to scratch off
پاک کردن
scratch
خط زدن
to scratch up
بسختی اندوختن
scratch
حذف کردن
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
to scratch about
جستجو کردن
to scratch about
تقلا کردن
scratch
خراشیدن
scratch
خاراندن
scratch
خط زدن قلم زدن
scratch
خراش
scratch
تراش چرکنویس
scratch
کناره گیری
scratch
حذف بازیگر انجام خطا خطا
scratch
سریع پارو زدن موج سواربرای رسیدن به موج خطاکردن
scratch
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratch
علامت روی سطح دیسک
scratch file
فایل موقتی
scratch file
فایل چرکنویس
scratch filter
صافی پیکاپ
scratch file
ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
scratch file
نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
To start from scratch.
از اول شروع کردن ( از اول بسم الله )
To scratch each others back .
بهم نان قرض دادن
To start from scratch .
از هیچ شروع کردن
scratch one's back
<idiom>
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
scratch the surface
<idiom>
تازه شروع به کار کردن
scratch hardness
درجه سختی خراش
scratch where it itches
هر جایی را که میخاردبخارانید
scratch tape
نوار چرکنویس
scratch spin
چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
scratch sheet
برگه نامنویسی اسبها
scratch pads
یک حافظه کوچک و سریع که بجای ثبات ها بکار می رود
scratch pad
یک حافظه کوچک و سریع که بجای ثبات ها بکار می رود
scratch line
خط فول
scratch line
خط اغاز
scratch line
خط شروع مسابقه
scratch hardness tester
ازمایشگر سختی خراش
up to par/scratch/snuff/the mark
<idiom>
متناسب با استاندارد طبیعی
on paper
ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
paper
ورقه مشخصات کشتی
paper
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper
اوراق
paper
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper
چاپ کردن
paper
روی کاغذاوردن
paper
روزنامه
paper
سفته برات
paper
اوراق بهادار
paper
روی کاغذ نوشتن
paper
مقاله
paper
ورق کاغذ
paper
ورقه
paper
جواز پروانه
paper
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper
کاغذ
paper
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper
درکاغذ پیچیدن
the paper is written all over
همه جای کاغذ نوشته شده است که
test paper
ازمون برگ
tissue paper
دستمال کاغذی نازک
the daily paper
جریده یومیه
paper stainer
سازنده کاغذهای دیواری
test paper
کاغذ مخصوص ازمایش ورقه امتحان
the daily paper
روزنامه
stencil paper
کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
single name paper
سفته دارای یک امضاء
send in one's paper
استعفای خود را دادن
paper tape
نوار کاغذی
paper standard
پول رایج مملکت
paper stainer
کتاب نویس
tar paper
کاغذ قیر اندود
roll paper
کاغذ لولهای
paper weight
وزنه
paper work
نوشته
paper work
کار روی کاغذ
paper work
کارنوشتنی
paper work
تکالیف درسی
paraffined paper
کاغذ پارافینی
parcel paper
یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
parchment paper
کاغذ پوستی
plain paper
کاغذ ساده
plain paper
کاغذ بی نقش
plotting paper
کاغذ نقشه کشی
plotting paper
کاغذشطرنجی
rag paper
کاغذی که ازپارچه بسازند
sand paper
کاغذ سنباده زدن به
satined paper
گاغذ مهره کشیده
paper weight
کاغذ نگهدار
cartridge paper
کاغذ مخصوصنقاشی
ballot paper
ورقهرایگیری
sheet of paper
برگهکاغذ
paper trays
سینیکاغذ
paper tray
سبدمخصوصکاغذ
paper support
ورقه
paper support
پشتیبان
paper punch
کاغذسوراخکن
paper in reserve
کاغذذخیرهای
paper guide
راهنمایورقه
cigarette paper
کاغذ سیگار
greaseproof paper
صفحهضدگریس
paper cup
لیوان کاغذی
paper plate
بشقاب کاغذی
It is only a scrap of paper .
یک تیکه ورق پاره است
writing paper
کاغذمرغوبمخصوصنوشتننامه
wrapping paper
کاغذکادو
silver paper
کاغذفویلشده
paper round
فردیکهدریکمسیرخاصبهدرخانههاروزنامهمیرساند
lavatory paper
کاغذتوالت
Green Paper
برگهنظرخواهی
paper fasteners
اتصالدهندهکاغذ
paper clamp
گیرهورقه
paper catcher
جایورق
working paper
ورقهء استخدام کارگر
waxed paper
کاغذ مومی
wall paper
کاغذ دیواری
vellum paper
کاغذمهره کشیده
varnish paper
کاغذ لاک دار
useless paper
کاغذ بیمصرف
two reams of paper
دو بند کاغذ
tons of paper
خروارها کاغذ
to paste something with paper
کاغذ روی چیزی چسباندن
to commit to paper
نوشتن ثبت کردن
working paper
تعرفهء کار
paper boy
روزنامه فروش
paper bail
ضامنورقه
correction paper
غلطگیرنواری
paper tigers
پهلوان پنبه
paper tigers
ببر کاغذی
paper tiger
پهلوان پنبه
paper tiger
ببر کاغذی
paper clip
گیرهی کاغذ
paper boys
روزنامه رسان
paper boys
روزنامه فروش
paper boy
روزنامه رسان
to commit to paper
روی کاغذاوردن
i floored the paper
پاسخ همه پرسشهایی را که در کاغذ بود دادم
emporetic paper
پاپیروس بارپیچی
emery paper
کاغذ سمباده
elephant paper
کاغذی که اندازه ان 72 در 56سانتیمتراست
electrosensitive paper
کاغذ حساس الکترونیکی
detector paper
کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
crown paper
کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
coordinate paper
کاغذ مختصاتی
continuous paper
کاغذ پیوسته
commercial paper
سند تجارتی
commercial paper
اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
bank paper
سفته
bank paper
چک تضمین شده سفته بانکی
fanfold paper
کاغذ تاشو
fanfold paper
کاغذ با تای به شکل بادبزن
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
granite paper
کاغذ رگه دار
glass paper
کاغذ گلاسه
gelatine paper
کاغذ ژلاتینی
garnet paper
کاغذ سنباده لعل
garnet paper
صفحه لعل تراش
fly paper
کاغذمگس کش
flock paper
پارچه نما
rice paper
کاغذ نازک
filter paper
کاغذ صافی
fanfole paper
کاغذ با تای بادبزنی
bank paper
اسکناس
absorbent paper
کاغذ خشک کن
litmus paper
کاغذ تورنسل
rice paper
کاغذ برنج
paper-knives
کاغذ بر
paper-knife
کاغذ بر
crepe paper
کاغذ الیاف درشت
paper money
اسکناس
paper money
پول کاغذی
paper money
اسکناس پول کاغذی
White Paper
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Paper
کتاب سفید
White Paper
گزارش هیئت دولت نامه سفید
toilet paper
طهارت
litmus paper
کاغذی که بماده
litmus paper
اغشته است
absorbency of paper
جذب پذیری کاغذ
abrasive paper
کاغذ سنباده
abrasive paper
کاغذ سمباده
graph paper
کاغذ گراف
graph paper
کاغذ میلیمتری
graph paper
کاغذ شطرنجی
term paper
رساله کوتاه
wax paper
کاغذ مومی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com