Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
secondary great circle	دایره عظیمه ثانویه
Other Matches
great circle	بزرگترین دایره محیط یک کره
great circle	دایره عظیمه
great circle	دایره عظیمه سماوی
great circle route	کمان دایره عظیمه
great circle route	مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
secondary	در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary	کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary	سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary	وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary	نیست
secondary	که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary	هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary	فرعی
secondary	کمکی
secondary	حاکی از زمان گذشته
secondary	ثانوی
secondary	ثانویه
secondary	یدکی
secondary	درجه دوم
circle eight	چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
circle	دویدن در مسیر منحنی
circle	جفتی
circle	دورزدن
circle	گرفتن احاطه کردن
inner circle	دایرهداخلی
circle	دایره
circle	محیط دایره
circle	محفل حوزه
circle	قلمرو
circle	دور
circle	مدورساختن
secondary education	اموزش متوسطه
secondary drive	سائق ثانوی
secondary current	جریان خروجی
secondary costs	هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary consumers	مصرف کنندگان دومین
secondary inlet	دومینوردی
secondary coil	پیچک ثانوی
secondary effects	اثرات ثانوی
secondary elaboration	بسط ثانوی
secondary electron	الکترون ثانوی
secondary emission	صدور ثانوی
secondary mirror	دومینآینه
secondary evidence	ادله درجه دوم
secondary function	کارکرد ثانوی
secondary reflector	منعکسکنندهثانوی
secondary hydrogen	هیدروژن 2 درجه
secondary carbon	کربن نوع دوم
secondary carbon	کربن 2 درجه
of secondary importance	از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
of secondary importance	کمترمهم
secondary airflow	جریان هوای فرعی
secondary alcohol	الکل 2 درجه
secondary cone	برج هدایت یدکی ناو
secondary effects	آثار جانبی
secondary planet	ماه
secondary channel	دومینجهت
secondary alcohol	الکل نوع دوم
secondary amine	امین 2 درجه
secondary amine	امین نوع دوم
secondary armament	جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary battery	پیل باتری
secondary battery	باتری بارشدنی
secondary beam	تیرک
secondary evidence	ادله فاقداعتبار زیاد
secondary hydrogen	هیدروژن درجه دوم
secondary wire	سیم خروجی
secondary soil	خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary sewers	لولههای فرعی فاضلاب
secondary road	جاده فرعی یا درجه 2
secondary road	جاده درجه دو
secondary reward	پاداش ثانوی
secondary reinforcer	تقویت کننده ثانوی
secondary qualities	صفات ثانوی
secondary productivity	فراوردگی دومین
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary standard	استاندارد ثانویه
secondary storage	انباره ثانویه
secondary winding	سیم پیچ خروجی
secondary winding	سیم پیچ ثانویه
secondary treatment	تصفیه دومین
secondary treatment	پاکسازی دومین
secondary stresses	تنشهای درجه دوم
secondary stress	خستگی فرعی
secondary storage	انباره ثانوی
secondary storage	حافظه ثانویه
secondary processes	فرایندهای ثانوی
secondary port	station secondary
secondary port	subordinatestation : syn
secondary memory	حافظه ثانویه
secondary markets	بازارهای فرعی
secondary markets	بازارهای ثانوی
secondary landing	منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
secondary key	کلید ثانویه
secondary item	کالای تدارکاتی فرعی
secondary item	اقلام فرعی تدارکاتی
secondary motivation	انگیزش ثانوی
secondary nozzle	نازل ثانویه
secondary obligation	تعهدات ثانویه
secondary port	,
secondary port	بندر فرعی
secondary planet	اقمار
secondary planet	انگل قمر
secondary planet	ملتزم
secondary planet	همراه
secondary planet	پیرو
secondary plan	طرح ثانوی
secondary inhibitor	بازدارنده ثانوی
secondary root	دومینریشه
secondary effect	اثر فرعی
secondary effect	عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effect	نتیجه جانبی
secondary effect	اثر جانبی
secondary position	موضع یدکی
secondary gain	بهره ثانوی بیماری
secondary unit	واحد فرعی
secondary position	موضع فرعی
secondary effects	اثرهای جانبی
secondary picketing	کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary cell	پیل باتری
secondary modern	نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
secondary schools	دبیرستان
secondary school	دبیرستان
secondary action	انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
azimuth circle	دایره سمتیه
base circle	هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
circle graph	نمودار دایرهای
small circle	دایره صغیره
center circle	دایره میانی
center circle	دایره وسط زمین
circle of influence	دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
circle of position	دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
color circle	دایره رنگها
area of a circle	مساحت دایره [ریاضی]
giant circle	افتاب شکسته
flank circle	جفتی خرک
face off circle	هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
stalder circle	اشتادلر
elevation circle	قطاع درجه
dip circle	میل سنج
circle dodge	گریز از حریف در مسیرمنحنی
diffusion circle	دایره پخش
azimuth circle	سمت گیر
azimuth circle	سمت نما
azimuth circle	قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
circle chart	گراف دایره ای [ریاضی]
semi circle	نیم دایره
Arctic Circle	مدار قطب شمال
dress circle	صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
small circle	دایره صغیره سماوی
vicious circle	دور و تسلسل
circle chart	نمودار دایره ای [ریاضی]
area of a circle	مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
arc de circle	خمش
antarctic circle	مدار قطب جنوب
altitude circle	صفحه ارتفاع سنج هواپیما
aiming circle	زاویه یاب فرماندهی
on-deck circle	دررویدایره
circumscribed circle	دایره محیطی [ریاضی]
vicious circle	دور معیوب
mill circle	چرخ اسیاب ژیمناستیک
hip circle	چرخ جلو روی پارالل
kick circle	دایره 8/81 متری وسط میدان
leg circle	جفتی
throwing circle	دایره پرتاب نیزه
marker circle	دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
the vicious circle	دور تسلسل
half circle	چرخش نمیدایره ژیمناست
mohr's circle	دایره موهر
mohr's circle	دایره مور
three point circle	قوس زمین زیر حلقه بسکتبال
tip circle	دوره نوک
vertical circle	دایره قائم
hole circle	گردی سوراخ
hour circle	دایره ساعتی
hour circle	نصف النهار حلقه مدرج
hrowing circle	دایره پرتاب دیسک
turning circle	دایره چرخش ناو
turning circle	دایره گردش
vertical circle	دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
winner's circle	محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
traffic circle	دایرهی یک طرفه
central circle	دایرهوسط
striking circle	دایرهبرخورد
restricting circle	دایرهممنوعه
outer circle	دایرهخارجی
come full circle <idiom>	کاملا برعکس
root circle	دوره پای دندانه
unit circle	دایره واحد [ریاضی]
pitch circle	دایره گام
parhelic circle	هاله روشن بالای افق
station circle	چرخههواشناسی
north circle	دایره شمالگان
centre circle	دایرهمرکزی
goal circle	محدودهگل
tactile circle	دایره بساوشی
vicious circle <idiom>	دلیل وتاثیری بانتیجه بد
stress circle	دایره تنش
stalder circle	چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
secondary structure of portein	ساختار دوم پروتئین

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com