|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 20 (3 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
seconding | دوم | ||||
seconding | دومی | ||||
seconding | ثانی | ||||
seconding | دومین بار ثانوی | ||||
seconding | مجدد | ||||
seconding | ثانیه | ||||
seconding | پشتیبان کمک | ||||
seconding | لحظه | ||||
seconding | درجه دوم بودن دوم شدن | ||||
seconding | پشتیبانی کردن تایید کردن | ||||
seconding | مددکار بوکسور | ||||
seconding | نفر بعد ازسر گروه | ||||
seconding | دستیار شطرنج باز | ||||
seconding | تالی | ||||
seconding | ثانوی | ||||
seconding | کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند | ||||
seconding | دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است | ||||
seconding | مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست | ||||
seconding | که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود | ||||
seconding | که پس از اولین می آید | ||||
Partial phrase not found. |
Recent search history | |
|