Dictiornary-Farsi | selective attention | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 88 (6 milliseconds)

English	Persian
selective attention	دقت انتخابی


Other Matches

selective	انتخاب کننده
selective	قابل انتخاب
selective	انتخابی
selective	مبنی بر انتخاب
selective	دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selective	گزینشی
selective	گزیده انتخابی
selective	برگزیننده
selective	آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
selective	گزیننده
selective	نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
selective	مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective	بهگزین
selective erosion	فرسایش انتخابی
selective breeding	تخم کشی انتخابی
selective admission	پذیرش انتخابی
selective access	دستیابی گزیده
selective signalling	ارتباط مخصوص
selective calling	فراخوانی گزیده
selective trace	ردیابی گزیده
selective service	خدمت داوطلبانه نظام
selective quenching	سردکنندگی ناحیهای
selective process	فرایند گزینشی
selective perception	ادراک انتخابی
selective listing	سیاهه برداری گزیده
selective inattention	عدم توجه انتخابی
selective hardening	سخت گردانی انتخابی
selective forgetting	فراموشی انتخابی
selective dump	روگرفت گزیده
selective ion electrode	الکترود یون گزین
frequency selective amplifier	تقویت کننده سلکتیو فرکانس
harmonic selective ringing	تلفن اختصاصی همساز
selective distribution system	پخش گزینشی
selective clock stetching	تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
Your attention please.	توجه فرمایید !توجه فرمایید !
to a the attention of someone	خاطریاتوجه کسیرا جلب کردن
attention	موافبت
attention	فرمان خبردار
attention	حالت خبردار
attention getting	توجه طلب
attention	اخطارجهت اطلاع به
attention	برسد به دست
attention	توجه
attention	توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attention	کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attention	سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
attention	شمشیرباز اماده برای مبارزه
attention	رسیدگی
attention	حاضرباش
attention	دقت
attention	به جای خود به گیرندگان جهت اطلاع
attention	خاطر حواس
attention	ادب و نزاکت
attention	خبردار
field of attention	میدان توجه
pay attention <idiom>	توجه کردن
to pay attention to something [someone]	به چیزی [کسی ] توجه کردن
To stand to attention.	خبر دار ایستادن
attention deficit	کاستی توجه
attention to port	احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
attention to orders	توجه کنید
draw attention	توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
span of attention	فراخنای توجه
attention key	کلید جلب توجه
attention seeking	توجه طلب
it askes for attention	دقت می خواهد
it askes for attention	توجه لازم دارد
meticulous attention	دقت و توجه زیاد
position of attention	حرکات و احترامات نظامی
attention span	فراخنای توجه
attention key	کلید رسیدگی
receive attention	مورد توجه واقع شدن
attention code	حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
attention to orders	توجه
To bring something to someones attention .	چیزی را ازنظر کسی گذراندن
To stand at attention(ease).	بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
program attention key	کلیددستیابی برنامه
program attention key	کلید جلب توجه برنامه
to listen with rapt attention	با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
The noise distracts my attention .	سروصد ا حواسم را پرت می کند
He holds the attention of his audience.	شنوندگانش را جذب می کند
To bring something to someones notice ( attention ) .	چیزی را بنظر کسی رساندن
To amuse someone . to engage someones attention .	سر کسی را گرم کردن
She didnt pay the slightes attention .	بقال سه کیلو کم داده است
To neglect something . To pay no attention ( heed ) to something .	از چیزی غافل شدن
To amuse someone . To engage someones attention.	سر کسی را گرم کردن
Pay attention to the house rules [hazard statements] .	توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .

selective attention

دقت انتخابی