English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
self relative address نشانی نسبی
Search result with all words
relative address نشانی نسبی
relative address آدرس نسبی
Other Matches
address for service of a summons [address where a summons may be served] آدرس کسی که با خواست برگ قابل خواندن باشد [حقوق]
self relative نسبت بخود
relative اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
relative نوشتن برنامه با استفاده ازدستورات آدرس مربوطه
relative محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
relative آنچه با دیگری مقایسه شود
relative value مقدار نسبی
relative منسوب
self relative نسبی
relative دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
relative اختلاف بین یک عدد و مقدارواقعی آن
relative وابسته
relative خودی نسبی
relative خویشاوند
relative راجع
relative نسبی
relative اضافی
relative اعتباری
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
relative وسیله ورودی
relative پاسهای مرتب که به نرم افزارکامپیوترامکان محاسبه زمان حقیقی میدهد
relative density دانسیته نسبی
relative density چگالی نسبی
relative deformation تغییر شکل نسبی
relative density گرانی ویژه
relative dispersion پراکندگی نسبی
relative error خطای نسبی
relative frequency بسامد نسبی
relative humidity نم نسبی
relative humidity رطوبت نسبی
relative compaction تراکم نسبی
relative coding برنامه نویسی نسبی
maternal relative خویشاوند مادری
of relative importance دارای اهمیت نسبی
of relative importance نسبتامهم
paternal relative خویشاوند پدری
paternal relative اقارب پدری
relative addressing نشانی دهی نسبی
relative addressing ادرس دهی رابطهای
relative addressing نشان دهی نسبی
relative adjective صفت موصولی
relative aperture نسبت فاصله کانونی
relative aperture ضریب کانونی عدسی
relative bearing سمت نسبی ناو
relative bearing گرای نسبی
relative bearing جهت نسبی
relative code کد نسبی
relative coding برنامه نویس نسبی
relative impediment محظور شرعی برای عروسی
relative importance اهمیت نسبی
relative precision دقت نسبی
relative prices قیمتهای نسبی
relative solubility انحلالپذیری نسبی
relative solvation حلالپوشی نسبی
relative supersaturation ابر سیری نسبی
relative term لفظ نسبی
relative value of pieces ارزش نسبی سوارها
relative velocity سرعت نسبی
relative viscosity گرانروی نسبی
relative wind باد نسبی
relative clause شبهجمله
relative clause ربطی
relative conjunction حرفربط
relative humidity رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
relative complement تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
relative plot موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
relative permittivity ضریب دی الکتریک
relative permitivity گذردهی نسبی
relative in law خویشاوند سببی
relative income درامد نسبی
relative jurisdiction صلاحیت نسبی
relative location ترتیب نسبی
relative location قرار دادن
relative majority اکثریت نسبی
relative maximum ماکزیمم نسبی
relative maximum حداکثر نسبی
relative minimum می نیمم نسبی
relative minimum حداقل نسبی
relative motion حرکت نسبی
relative movement حرکت نسبی
relative nullity بطلان نسبی
relative permeability ضریب نفوذپذیری
relative permeability نفوذپذیری نسبی
relative pronoun ضمیر موصول
relative pronouns ضمیر موصول
relative harmonic content مانده نسبی
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
relative cell reference ارجاع سل رابطهای
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
relative income hypothesis بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
a matter of relative importance موضوعی با اهمیت نسبی
relative dielectric constant ثابت دی الکتریک نسبی
relative refractory period دوره بی پاسخی نسبی
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
Take me to this address? مرا به این آدرس ببرید.
address نشانی گیرنده پیام
one address با یک نشانه
three address با سه نشانی
address آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
address شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
address شماره یکتای یک وسیله در شبکه
two address با دو نشانی
address نشانی دادن
one plus one address قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
address قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
How far is it to this address? تا این آدرس چقدر راه است؟
Whom should I address? چه کسی فرد پاسخگو من است؟
to address [to] خطاب کردن [به]
to address somebody as کسی را خطاب کردن با [لقبی]
immediate address آدرس صریح
to address نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن
address نشانی
What's your name and address? اسم و آدرس شما چیست؟
address آدرس
Here is my address. این آدرس من است.
return address نشانی بازگشت
relocatable address نشانی جابجاپذیر
absolute address بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
absolute address اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute address وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
absolute address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address نشانی مطلق
absolute address مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
absolute address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
absolute address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
address bus گذر آدرس گذرگاه نشانی
address bus گذر نشانی
address adjustment تعدیل نشانی
actual address آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
actual address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
actual address تعداد متوسط بیت دادهای که در یک زمان مشخص ارسال شده اند
address apace فضای آدرس دهی
actual address دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
actual address نشانی واقعی
absolute address آدرس مطلق
absolute address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
absolute address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
absolute address مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
absolute address مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
address bus مسیر آدرس
single address بایک نشانی
two address instruction قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
variable address نشانی متغییر
virtual address نشانی مجازی
absolute address محل یک شی در رابطه با مبدا
address book دفترچه تلفن
forwarding address آدرس پستی جدید
My address has been changed . آدرسم عوض شده است
Please write down your new address . لطفا" آدرس جدیدتان را بنویسید
What is your home address? نشانی منزلتان چیست ؟
You have my home address. شما آدرس من را دارید.
home address آدرس منزل
virtual address آدرس مجازی
three address computer کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
What's the fare to this address? نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
How do I get to this place / this address? چطور می تونم به ... بروم؟
two address instruction دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
two address computer کامپیوتر دو ادرسه
single address با یک آدرس
single address با یک نشانی
specific address آدرس ذخیره سازی که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
specific address نشانی خاص
symbolic address نشانی نمادی
symbolic address آدرس سمبلیک
symbolic address آدرس نمادی
synthetic address نشانی مصنوع
synthetic address زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
synthetic address محل استفاده شده در برنامه که توسط دستورات درون برنامه تولید شده است
telegraphic address آدرس تلگرافی
three address instruction دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
transfer address ادرس انتقال
triple address با نشانی سه گانه
address an envelope آدرس روی پاکت نوشتن
address calendar تقویم نجومی
quadruple address با نشانی چهار کانه
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
one address computer کامپیوتریک ادرسه
one address computer کامپیوتر یک نشانی
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
four address instruction دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
four address instruction معمولا: محل دو عملوند
no address operation دستویر که نیازی به آدرس در خود ندارد
n plus one address instruction آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
presumptive address آدرس اولیه در برنامه که به عنوان مرجعی برای تعبیه است
four address computer کامپیوتر چهار نشانی
four address instruction دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
paged address آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
paged address که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
paged address روش تقسیم حافظه به بخشهایی
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
n plus one address instruction دستوری که از
n address instruction دستور العمل با N نشانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com