English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
sequential color television تلویزیون رنگی مرحلهای
Other Matches
color television تلویزیون رنگی
simultaneous color television تلویزیون رنگی همزمان
color tint , color tone ته رنگ
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
a television تلویزیون
television receiver گیرنده تلویزیونی
educational television تلویزیون اموزشی
breakfast television برنامهصبحتلویزیون
The television flickers . تصویر تلویزیون می لرزد
cable television تلویزیونکابلی
television set مجموعه تلویزیونی
closed circuit television تلویزیون مدار بسته
television broadcasting station فرستنده تلویزیون
closed-circuit television تلویزیون مدار بسته
television camera tube دوربین تلویزیونی
composite television signal پیام مرکب تلویزیونی
colour television camera صفحهرنگیدوربین
He acquired kudos by appearing on television. او [مرد] با ظاهر شدن در تلویزیون جلال [شهرت] به دست آورد.
government-run [television, newspaper etc.] <adj.> دولتی
government-run [television, newspaper etc.] <adj.> حکومتی
The pigeous peched on the television aerial . کبوترها روی آنتن تلویزیون نشستند
His speech gripped the television viewers ( audience ). سخنرانی اش بینندگان تلویزیون را قبضه کرد
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
sequential مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد
sequential <adj.> پی در پی
sequential <adj.> پشت سرهم
sequential <adj.> متوالی
sequential حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
sequential نوعی کامپیوتر که باید هر دستورکامل شود پیش از اینکه بعدی شروع شود وبنابراین نمیتواند پردازش همزمان را مدیریت کند
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
sequential داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
sequential جستجویی که هر عنصریت
sequential بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
sequential خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود
sequential عملیاتی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند
sequential فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
sequential مرتب شده به صورت ترتیبی
sequential دائمی
sequential پی در پی متوالی
sequential پی رفتی
sequential زنجیرهای
sequential ترتیبی
sequential متوالی
sequential مداوم
sequential storage انباره ترکیبی
sequential device دستگاه ترتیبی
sequential list لیست ترتیبی
sequential file فایل ترتیبی
sequential search جستجوی ترتیبی
sequential processing پردازش ترتیبی
sequential access فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
sequential access روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
sequential access و خواندن هر رکورد تا رسیدن به داده مورد نظر
sequential algorithm الگوریتم ترتیبی
sequential circuit مدار ترتیبی
sequential control کنترل ترتیبی
sequential computer کامپیوتر ترتیبی
sequential access صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
sequential access رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
sequential access دستیابی ترتیبی
sequential file پرونده ترتیبی
sequential process فرایند ترتیبی
sequential logic منطق ترتیبی
sequential opreation عمل ترتیبی
sequential machine ماشین ترتیبی
sequential storage device دستگاه انباره ترتیبی
sequential access device دستگاه با دستیابی ترتیبی
indexed sequential file پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
sequential access method روش دستیابی ترتیبی
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
sequential file organization سازمان دهی ترتیبی فایل
indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
basic sequential access method روش دستیابی ترتیبی اساسی
queued sequential access method روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده
queued indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده
basic indexed sequential acess method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
to the color شیپور احترام
to the color شیپور احترام پرچم
color رنگ زدن
to the color شیپورپرچم
first color رنگ اول
first color استر
color کیفیت
color ترکیب
off color خل
off color دارای رنگ مغایر
color تفسیر ورزشی
color پرچم یکان یا جنگی نشان و درجه روی شانه وسینه
color پرچم
color value درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
off-color <idiom> بد مزه ،کثیف ،بیادب
off color دارای رنگ ناجور
color بشره
color رنگ
She has very little color. رنگ بصورتش نمانده
color ملون کردن
color فام
color تغییر رنگ دادن
color رنگ کردن
surface color رنگ سطح
permanent color رنگ با ثبات زیاد
pure color رنگ مایه
pure color رنگ خالص
Color blindness کوررنگی
color shock ضربه رنگ
off-color joke جوک بی ادب
pure color رنگ اصلی
permanent color رنگ دائمی
onion color رنگ پیازی
natural color رنگ ذاتی جسم
color composition ترکیب رنگ ها در نقشه فرش
apricot color رنگ زرد و قرمز روشن
color fastness درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
color contrast تضاد رنگی در زمینه فرش
natural color رنگ طبیعی
Color films(T. V). فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
ground color رنگ اصلی متن فرش
cinnamon color رنگ دارچینی
horse of a different color <idiom>
off-color joke جوک بد مزه
camel-color رنگ شتری
barberry color رنگ زرشکی
aurora color رنگ سرخ شفق
color line مانع نژادی
transparent color رنگ روشن
mustard color رنگ خردلی
milky color شیری رنگ
main color رنگ زمینه
main color رنگ اصلی
jujube color رنگ عنابی
solid color رنگ یکدست
harsh color رنگ تند و ناملایم و زننده
ground color رنگ زمینه
golden color رنگ طلائی
fastness of color عدم تغییر رنگ [در برابر نور، آب و فرسایش]
fastness of color ثبات رنگ
dust color رنگ خاکی
copper color رنگ مسی
transparent color رنگ شفاف
apricot color رنگ زردآلویی
absorption color رنگ جذب
color codig علامت گذاری کردن مهمات
color disk گرده رنگها
color gate دریچه پیام رنگی
color graphics گرافیک رنگی
color grid شبکه رنگ
color guard گارد پرچم
color guard پاسدار پرچم
color killer صافی رنگ
color mixer رنگ امیز
color monitor صفحه نمایش رنگی
color monitor مونیتوررنگی
color patches نوارهای رنگی تور استتار نوارهای استتار
color patches تکههای پارچه پرچم
color phase فاز رنگ
color printer چاپگر رنگی
color pyramid هرم رنگ نما
color response پاسخ رنگ
color codig رنگ امیزی با علامت
color code روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
color code رمز رنگی
accidencental color رنگ خیالی
achromatic color رنگ بی فام
neutral color رنگ بی فام
color oscillator اوسیلاتور رنگ
camp color پرچم کوچک اردوگاهی
color agnosia ادراک پریشی رنگ
color anomia زبان پریشی نامی رنگها
color antagonists رنگهای متضاد
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
color bearer پرچم دار
color bearer کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
color blind رنگ کور
color blind فاقد حساسیت نسبت برنگ
color blindness رنگ کوری
color camera دوربین رنگی
color carrier حامل رنگ
color circle دایره رنگها
color salute سلام به پرچم
color salute سلام پرچم احترام به پرچم
color saturation پررنگی
poster color شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
complementary color رنگ کامل
flash color زمینه
escort of the color گارد محافظ پرچم
escort of the color گارد پرچم
flash color رنگ مبنا
flash color رنگ اصلی
prime color رنگ ابتدایی
oil color روغن مخصوص نقاشی
oil color رنگ روغنی
lime color رنگ اهک
local color رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
color zones مناطق گیرنده رنگ
color wheel گردونه رنگ امیزی
camp color پرچم اردویی
color saturation اشباع رنگ
color separation تفکیک رنگ
color shades پردههای رنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com