English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
service stations ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
Other Matches
stations محل
stations پست
stations درپست معینی گذاردن
stations مقام مستقرکردن
stations توقفگاه نظامیان وامثال ان
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
stations سکون پاتوق
stations موقعیت اجتماعی وضع
stations پایگاه
stations وقفه
stations جا درحال سکون
stations مرکز
stations جایگاه
stations ایستگاه
stations پاسگاه
stations محل ماموریت
stations مستقرکردن
stations یا مقصد استفاده میشود
stations وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stations نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations رتبه
stations میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
stations محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
stations استقرار یافتن
power stations نیروگاه
police stations کلانتری
police stations مرکز پلیس
police stations ایستگاه پلیس
space stations پایگاه فضایی
filling stations پمپ بنزین
space stations ایستگاه فضایی
fire stations مرکز اتش نشانی
fire stations اداره اتش نشانی
fire stations پست اتش نشانی
fire stations ایستگاه اتش نشانی
weather stations ایستگاه هواشناسی
weather stations ایستگاه هوا شناسی
gas stations پمپ بنزین
tracking stations ایستگاه ردیابی
power stations کارخانه برق
power stations ایستگاه مولدنیرو
in service درخدمت ارتش در ارتش
in service به خاطر خدمت
service over خطای سرویس
in service خدمتی
on service سر خدمت
on service سر کار
self-service ازاد
one's service خدمت یکسره
self-service کمک بوسیله خود شخص
self-service تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
please do me a service خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
self-service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self-service با انتخاب ازاد
i am at your service در خدمت شما هستم
he is of no service to us بکار ما نمیخورد
f.service نمازمعمولی هفته
service خدمت
out of service <adj.> ازکارافتاده
he is of no service to us بدرد مانمیخورد
d. service عبادت خدا
out of service <adj.> خراب [ازکارافتاده]
to see service کردن
to see service در ارتش یانیروی دریایی خدمت
take into service استخدام کردن
d. service نماز
self-service خود یاوری
service روبراه ساختن
service عبادت تشریفات
service سرویس
service اداره
service رسیدگی به
service کمک
service بنگاه سرویس
service سنجد
service نظام وفیفه
service قسمت یکان
service تعمیر کردن
service نوکری یاری
service کار
service سرویس کردن
service وفیفه
service استخدام
service ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
service درخت سنجد وابسته بخدمت
service یکدست فروف اثاثه
service لوازم
service بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
self service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
service جنگی
self service با انتخاب ازاد
self service تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self service کمک بوسیله خود شخص
self service خود یاوری
self service ازاد
self service خود زاوری
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
self-service خود زاوری
service منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
service اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
service شعائر
service نظامی
service تعمیر
service بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
service ابلاغ
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service message پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
service man تلفن چی
service line خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
service line حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
service load بار مفید
service man تلگرافچی
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
service medal نشان خدمت
service passport پاسپورت خدمات
service practice تمرین اموزشی
service practice مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
service of the piece مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
service occupations مشاغل خدماتی
service obligation تضمین خدمت
service number کدپرسنلی
service number شماره خدمتی پرسنل
service mine مین قابل انفجار
service mine مین جنگی
service officer افسر ارشد نگهبان
service peculiar امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
service line خط سرویس
service contract قرارداد خدماتی
service contract قرارداد انجام خدمت
service contract قرارداد خدمت
service connections انشعاب
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
service component نیروی مسلح
service company گروهان خدمات
service club باشگاه افراد
service club باشگاه سربازان
service ceiling سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
service cap کلاه خدمت
service calls شیپور جمع عمومی
service calls شیپور خدمت
service cable کابل مصرف کننده
service court محل فرود سرویس
service court محل فرود سرویس اسکواش
service line ستون ناوها لجستیکی دریایی
service industry صنعت خدمات
service industries فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
service force یکان خدماتی دریایی
service force یکان خدمات
service entrance پست انشعاب
service element عنصر اداری
service element عنصرشرکت کننده در عملیات عنصرخدماتی
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
service echelon رده اداری و خدماتی
service echelon ردههای سرویس
service department بخش خدمات
service department قسمت خدمات
service craft ناوهای خدماتی دریایی
service craft قایق گشتی
service bureau دفتر خدماتی موسسه خدماتی
service practice مشق پای توپ
replacement service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
fire service آتشنشانی
Diplomatic Service سرویسسیاسی-سرویسدیپلماتیک
dinner service فروفغذاخوری
community service تعاونویاریعمومی
community service کمک
service zone بخشسرویسزدن
service room اتاقسرویسدهی
service module میزانکروسن
service judge داورسرویس
service building ساختمانسرویس
service box جایگاهسرویسزدن
service bay خدماتخلیجی
right service court داورسرویسراست
yeoman's service خدمت صادقانه و از روی وفاداری و صمیمیت
Health Service سرویسسلامتی
room service سرویسداخلاتاق
on-call service آماده برای ترک در خدمت [اصطلاح رسمی]
security service خدمتکاران گروه امنیتی
security service اداره امنیت
service dog سگ سرویس
service dog سگ دستیار
national service خدمت نظام وظیفه
Is service included? آیا سرویس حساب شده است؟
lip service <idiom> تنها زبونی موافقت کردن
service woman زنارتشی
windmill service سرویس چکشی
veteran service خدمت سربازی
service stock اماد و کالاهای جنگی
service stairs پلکان خدمت
service stairs پلکان سرویس
service squadron گروه خدمات
service squadron قسمت خدمات دریای
service sector بخش خدمات
service road جاده کناری جاده سرویس
service road شوسه کناری
service ribbon لنت نشان خدمت
service records سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
service records پروندههای خدمتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com