Dictiornary-Farsi | she wears a shirt | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 73 (5 milliseconds)

English	Persian
she wears a shirt	پیراهن پوشیده است برتن دارد


Other Matches

wears	فرسایش خوردگی جنگ افزارها
wears	فرسایش
wears	تغییر سمت دادن به دور از باد
wears	سائیدن
wears	خوردگی
wears	ساییدن
wears	فرسوده شدن
wears	پوسیدگی
wears	سایش
wears	پوشیدن
wears	در بر کردن
wears	بر سرگذاشتن
wears	پاکردن
wears	عینک یا کراوات زدن فرسودن
wears	دوام کردن
wears	پوشاک
he wears glasses	عینک زده است یادارد
he wears black	سیاه پوشیده است
he wears a new suit to day	نوپوشیده است
What she wears speaks volumes about her.	به سبکی که او [زن] لباس می پوشد خیلی واضح بیان می کند چه جور آدمی است.
He wears his socks into holes .	آنقدر جوابهارامی پوشد تا سوراخ شوند
he wears a new suit to day	امروز جامه
constant dripping wears away the stone <proverb>	اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .	مادر بزرگمان مرد خانواده است
t shirt	پیراهن بی یقه
shirt	پیراهن پوشیدن
shirt	پیراهن
T-shirt	زیر پیراهنی
keep one's shirt on <idiom>
t shirt	زیرپیراهنی مردانه
body shirt	بادی
shirt-tails	خویشاوند دور
knit shirt	بلوزپشمی
polo shirt	بلوزیقهمردانه
shirt collar	یقهپیراهنی
shirt-tails	قوم و خویش دور
shirt sleeve	آستینپیراهن
stuffed shirt <idiom>	شخص رسمی وجدی
to tuck one's shirt in	پیراهن را توی شلوار کردن
lose one's shirt <idiom>	پول زیادی را از دست دادن
My shirt got scorched.	اطو پیر اهنم راسوزاند
Do up your shirt buttons.	تکمه های پیراهنت راببند
team shirt	لباستیم
T-shirt dress	تیشرت
shirt-tails	اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails	ته پیراهن
shirt-tails	بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt front	پیش سینه
shirt front	پیش سینه اهاری
she sews a shirt	پیراهنی میدوزد
night shirt	پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
in one's shirt sleeves	یک تاپیراهن
hair shirt	پیراهن مویی که برای ریاضت میپوشند
stuffed shirt	ادم خوش فاهر وتوخالی
dress shirt	پیراهن لباس رسمی
dress shirt	پیراهن عصر مردانه
dress shirt	پیراهن سفید مردانه
shirt maker	پیراهن دوز
shirt-tail	اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tail	ته پیراهن
shirt-tail	قوم و خویش دور
shirt-tail	خویشاوند دور
shirt-tail	بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
tee shirt	زیرپیراهنی
tee shirt	پیراهن بی یقه
sweat shirt	پلوور نخی
sweat shirt	عرق گیر
sport shirt	پیراهن یقه باز ورزشی
The shirt doesnt fit me.	این پیراهن اندازه ام نیست
hooded sweat shirt	سوئیشرتکرکدار
he sold the shirt off his back	پیراهن تنش راهم فروخت
An open-neck shirt.	پیراهن سینه باز

she wears a shirt

پیراهن پوشیده است برتن دارد